اسپرینگ ولد
ارسالها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
|
خاطرات ساختگی من.
خوب یه روز طبق معمول نشسته بودیم سر میز صبحانه ،سارا واسه هممون چایی ریخته بود .یه کیک عجیب واسه عذر خواهی بابت اینکه دفتر خواطراتم رو انداخته بود تو جوب برام درست کرده بود.
اقا من کیکو خوردم ،ترش وتند شده بود .
هیچی بالا اوردم .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهاین شکلی
حالم وحشت ناک بدشده بود تا جایی که وقتی میخواستم از پله های اتاقم بالا برم.سرم گیج رفت ویهو پرت شدم وافتادم رو لایتینگ ،بی چاره خواب بود ،یهو افتادم روش .فکر کنم ستون فقراتش رو ناقص کردم.
اخه یه مدتیه نمی تونه از جاش بلندشه .
ولی در کل حالم بد بود .
اخرسر سفیروت اینا ویونا اینا وناکتیس واینا وکل برو بچ فینال فانتزی از شماره ی ۱ تا اخر اومدن دیدنم .
بیچاره لا یتینگ اینقدر شکستی داشت باند پیچیش شکل مومیایی شده بود.
بعد سفیرو ت ،جنسیس ،کلود ،زک ،انجیل ،ناکتیس ،رود ،رینو ،اسنو ،کایوس ،اسکوال همه یکصدا گفتن : (( ما از این داستان نتیجه میگیریم کیک نشسته نخوریم)).
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/27 09:25 AM، توسط اسپرینگ ولد.)
|
|
2015/01/31 09:39 PM |
|