سقوط به جزیره ی جینگولک ها.

[NoboraHaru]

دم در فرود گاه .
سفیروث: اه یه بار خواستیم بریم مازندران پیش نقی وارسطو هواپیمامون خدا شکر دچار نقص فنیه.
جنسیس: من یه بستنی دیگه میخوام.
انجیل: یکم کم تر بخور ،تو هر یک ربع یک بار دستشویی تشریف داری.
جنسیس: نقی کجایی که یادت بخیر.
لایتینگ: نخیر مثل اینکه قرار نیست بریم مازندران.
کلود : زک به نظرت چرا سیستم تهویه ی هوا خوب کار نمیکنه؟
زک : اون سپید موی کمند گیسو ،رو میبینی .
کلود:کدوم؟
زک: همون جناب بلا،چنبره زده جلو کولر.
کلود : منظورت سفیروث جیگر طلاست .
زک: پ نه پ
تیفا: دنزل ،مارلین باز من شمارو اوردم یه جایی رود در اوردین.
دنزل: خیالت راحت ما که مثل دفعه ی قبل کله ی جنسیس روکز ندادیم .
کلود: یه بوی سوختگی میاد
یازو : لوز خجالت بکش.
لوز: تو چی گفتی.
یوفی: وینسنت ،جیغ ،جیغ لباس تو وبرت اتیش گرفته.
نگو شمشیر جنسیس در مجاورت پشت صندلی هردوتاشون گر گرفته وکار ه کسی بوده.
دنزل ومارلین هردوتایی شون جیم زدن ورفت سمت پنجره ها.
تیفا: ای خدا حالا من چطوری این دوتا وروجک رو پیدا کنم.
سالن با وجود کولر که مسیرش توسط سفیروث مسدود شده بود ،جهنم سوزنده بود .
به حدی که کاداج واسکوال واسنو وکایوس داشتن واسه خودشون نیمرو درست میکردن.
بلاخره مشکل فنی حل شد.
جنسیس هم بعد از یک ساعت از wcبیرون امد.
همه سوار هوا پیما شدند.
...
شرمنده اگه توهین امیز شده .
ادامه دارد...