پارک انیمه

فیلم ظهور عقاب به انگلیسی "RISE OF THE EAGEL" داستان زندگی عقاب طلایی نیروی هوایی المان "ادولف گالاند" و زندگی رمانتیک اوست.
داستان این فیلم از 10 سالگی گالاند شروع میشود و در اوایل ان نشان میدهد ادولف همواره دوست داشت عضو نیروی هوایی شود و برای کشورش افتخار افرینی کند و سپس محور داستان به 25 سالگی او میرود زمانی که وارد دانشکده هنر های هوایی شده و در بین دانشجویان دلبسته خانمی بنام "کارن گورینگ" میشود.
ان دو سر انجام در سن 30 سالگی و در سال 1939 فارق التحصیل میشوند و با یکدیگر ازدواج میکنند. و صاحب یک فرزند پسر میگردند.
مدتی نمیگذرد که پیشوای المان "ادولف هیتلر" در همان سال فرمان حمله رعد اسا به لهستان را صادر میکند و مردان زیادی به جبهه نبرد سوق داده میشوند بلافاصله انگلیس و فرانسه به المان اعلام جنگ میدهند و گالاند از انجایی که دیگر خلبان رسمی لوفت وافه است به فرودگاه نظامی نیوکسل در شمال المان فراخوانده میشود.
کارن از انجایی که به همسرش دلبسته بود از خواست که به همراه پسرش باهم از المان فرار کنند ولی گالاند این درخواست را رد کرد. و سر انجام در 5 نوامبر 1939 از همسر و فرزندش خداحافظی میکند و به انها قول میدهد که دشمنان انگلیسی را در هم کوبیده و سالم باز گردد.

و از انجا داستان اصلی فیلم شروع میشود
ادولف در 9 نوامبر به نیوکسل میرسد او در طی چندین پرواز موفق به همراه همرزمانش بار ها و بارها لندن را به اتش میکشد و در روز های اول خدمتش ترفیع مقام میگیرد .
او هر شب برای همسرش نامه مینویسد و خاطراتش را مرور میکند مدت ها میگذرد و جنگ به 1943 کشیده میشود دقیقا دورانی که ورق جنگ برگشته بود و المانها رو به پس رفت گذاشتند.
گالاند از سوی پیشوای المان مامور شد تا بمدت 2 سال در خاک امریکا به عنوان یک مامور عمور هسته ای خدمت کرده و وضعیت انها را با نامه برای او مخابره کند . این ماموریت خطیری بود که بر روی دوشش گذاشته شده بود هیچ کس تا کنون توانایی انرا نداشت که از انجا سالم برگردد !!
گالاند در اکتبر 1943 با زیر دریایی در ساحل مینشیند و بسوی واشنگتن میرود و در انجا تحقیقات امریکایی هارا مستقیما برای هیتلر مخابره میکند
2 سال پر ماجرا را پشت سر گذاشته میشود (به علت اسپویل شرح ممنوع استمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) اکنون سال 1945 است !! اخرین روز های هیتلر گالاند که اخرین نامه اش را 8 جولای از همسرش دریافت کرده 10 جولای 1945 بالاخره به وطن باز میگردد! اما نه استقبالی هست ! نه مردمی پر شور بلکه ویرانه ها و جسد هایی در فرودگاه ارمیده اند که نشان میداد روز های پایانی کشورش اغاز شده است.
ادولف خود را به صدارت عظما در مرکز برلین میرساند و مدارک و پیشرفت امریکایی هارا بدست هیتلر میدهد .
هیتلر هم را به درجه سپهبد مرتفع کرد و مراتب قدر دانی خود را به او رساند!
سپس به او گفت تا 5 ساعت دیگر با همسر و فرزندش به فرودگاه رفته و از انجا به نیمه غربی المان بروند(که بدست شوروی ها اعدام نشوند)
ادولف با خوشحالی از پیشوا تشکر کرد و به خانه اش در جنوب برلین بازگشت اما وقتی وارد شد بجای خانه اش تپه ای پر از خاکستر در برابرش ظاهر شده بود و ساختمان های اطراف هم به کلی به خاکستر بدل شدند.
گالاند خاکستر های خانه اش را کنار زد و ناگهان اجساد سوخته شده همسر و فرزند کوچکش را در لا به لای انها دید !!
متوجه شد که شب قبل انگلیسی ها برلین را از شمال تا جنوب با بمب ناپالم سوزانده و به هیچکس رحم نکرده اند پس از دیدن این صحنه بشدت گریست و بلافاصله با خط ویژه هیتلر در صدارت عظما تماس گرفت و گفت که میخواهد در برلین بماند.
و در همانجا با سیاه نور به زندگی خود پایان بخشید !! و داستان به پایان میرسد !

فیلم "علی مسلمی و من" به انگلیسی "ALI MOSLEMI AND ME" یک فیلم کمدی از سه گانه های مشهور هرمن کاکاشی در عرصه سینما است .
داستان فیلم در شهر ارنهایم (پایتخت هلند) اغاز میشود زمانی که هرمن علی مسلمی را به دفتر خود برای اجرای یک کنسرت دعوت میکند . همه چیز خوب پیش میرود وقتی کنسرت مسلمی در ساختمان والهالم اغاز میشود ناگهان بر اثر اتصال سیم جریان الکتریکی عجیبی رخ میدهد و کاکاشی و علی مسلمی را به سال 1940 در لهستان اشغالی منتقل میکند.
انها ناگهان در وسط اردوگاه داخائو (اردوگاه کار اجباری لهستانی ها) ظاهر میشوند سربازان اس اس که از دیدن هرمن و علی مسلمی بشدت حیرت زده شده بودند ان دو را با یک عدد هواپیمای "هاینکل اچ 99" به صدارت عظما در برلین میفرستند پیشوا از دیدن طرفدار دیرینه خود "کاکاشی" خیلی خوشحال میشود ولی وقتی او را همراه یک چهره خز و زاقارت میبیند خشمگین شده و به نگهبان دستور میدهد هردوی انها را به اردوگاه داخائو بازگردانند و شب و روز از انها کار بکشند .
وقتی ان دو به اردوگاه میرسند ماجرا های جالب و خنده دار زیادی را بوجود میاورند .
در روز های اول علی مسلمی که تا کنون فرق یک گیتار و یک شیشه مربا را نمیتوانست بیان کند همواره مورد تمسخر اهالی اردوگاه من الجمله فرمانده اس اس "راینهارد هیتریخ " قرار میگرفت .
کاکاشی هم از انجایی که سابقه خدمت در اردوگاه کار اجباری را نداشت دسته بیلی معادل 2 برابر وزن خود برداشت و شروع کرد به بیل زدن و هی بیل زد و هی بیل زد تا جایی که در روز هشتم اردوگاه به گل نشست !! از طرفی دیگر علی مسلمی با مقدار ناچیز پولی که داشت دستگاه ظبت صدا خریده بود و صدای خود را ظبت و برای اهالی اردوگاه پخش کرد ! به محض پدیدار شدن صدای او در اردوگاه اهالی همچو ورزشکاران دوپینگی وحشی شده به نگهبانان حمله کرده و برج رادیو را اشغال کردند !
عده ای بر این باورند اگر صدای گوش خراش مسلمی 10 دقیقه دیگر ادامه پیدا میکرد مردم بساط حکومت هیتلر را بطور کامل از لهستان تا خود برلین جمع میکردند !
این وضعیت مدام ادامه پیدا کرد تا اینکه در دهمین روز اقامت فرمانده اس اس خواستار انتقال انها از اردوگاه شد !!
در ان زمان 10 روز از کار اجباری در اردوگاه میگذشت مسلمی که نصف سیبیلش در تظاهرات مردم کنده شده بود به سختی سر خود را بالا می اورد و کاکاشی که انقدر بیل زده بود دستانش توان حرکت نداشت !
سرانجام انها را به یکی از مرگبار ترین اردوگاه های کار اجباری یعنی اردوگاه "سیسیل" در جزیره جنوبی ایتالیا بردند .
کاکاشی در همان ساعات اول دوباره مشغول به کار شد اما مسلمی که گویا شرایط جوی بر او مزه کرده بود اهنگ جدید خود را در اردوگاه سیسیل با نام "تنها و بی کس" منتشر کرد.
البته این اهنگ هیچگاه در دل اهالی سیسیل جا باز نکرد اما فرماندهان اس اس از ان برای اعتراف کشیدن از یهودیان استفاده میکردند ! و هیتریخ همواره از ان اهنگ به عنوان "اوای بز" یاد میکرد.
و اما کاکاشی که خود ر مسبب این بدخبتی و هم اتاق شدن با خز الدین(مسلمی) میدانست تصمیم گرفت تا با مسلمی یک انرژی حمل کننده ایجاد کند تا دوباره به زمان خود برگردد . انها برای ساختن این انرژی که بتواند انها را جا به جا کند بالغ بر 80 اردوگاه کار اجباری را در سراسر اروپا منهدم و معدوم کردند (به علت اسپویل نمیتوان شرح دادمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) سر انجا انها توانستند پس از یک سال زندگی کردن در 1940_1941 این انرژی را به وجود اورده و خود را منتقل کنند!

زمانی که برگشتند متوجه شدند بخاطر تغییراتی که در زمان بوجود اوردند بجای اینکه متفقین پیروز شوند المان ها جنگ را از ان خود کردند و بجای خدمتکاران همیشگی ساختمان کاکاشی دو افسر اس اس ایستاده اند و قتی چشمشان به مسلمی و کاکاشی افتاد دماری از روزگار انها در اوردند که در تاریخ جلوه های ویژه بی سابقه است !!
سپس انها را دوباره به اردوگاه های نوین اجباری المان میفرستند تا دوباره در انجا مشغول به کار شوند و داستان در اینجا تمام میشود !

کاکاشی گفته است که در مهر سال اینده سری دوم این فیلم را بیرون میدهد و حکایت های علی مسلمی و خودش را در اردوگاه نوین روایت خواهد کرد ! همچنین قصد ساخت یک سریال 19 قسمتی بنام "خاطرات اردوگاهی" را دارد و قرار است اگوست 2018 انرا عملی کند !

خلاصه داستان فیلم:نیکی(Adelaide Kane)دختر فقیر و پناه جویی از ایران است که به دلیل مرگ پدر مادرشو سن خیلی کمش نمی تواند از پس خرج زندگی خود برآید.اما موهای مصری و سیاه زیبایی دارد و همیشه مورد توجه همه است و در محله فقیر نشینشان او را گربه سیاه پوش می نامند چون همیشه لباس سیاه به تن دارد.او برای خدمتکاری به خانه ای اشرافی در لندن می رود تا بتواند زندگی را ادامه دهد.
اما در این خانه یک زن و شوهر بسیار منزوی و افسرده با پسرشان زندگی می کنند و هیچ میلی برای ادامه ندارند.مرد خانه(Christian Bale)در گذشته یک نقاش فوق حرفه ای بوده است و بسیار مورد توجه همه اما به دلیل بیماری ام اس نمی تواند به کار حرفه ای اش ادامه دهد و خانه نشین می شود.زن (Kate Winslet)هم که یک مربی رقص باله بوده است به دلیل از دست دادن دختر کوچشان "اما"7سال است حرف نمیزند(دخترک جلوی چشم مادرش سوخته)خلاصه که در این خانه همه چیز خیلی رنگ و رو پریده است.پسر خانواده(Martin Wallström)یک پسر با شور و نشاط و جذاب است که در آمریکا تحصیل میکند اما گاهی سر به پدر و مادرش میزند و همیشه از انها و جو خانه فراری است.همه فکر میکنند او خیلی خوشحال است اما در حقیقت دوست دخترش اورا معتاد کرده و خیلی زجر می کشد و کلا بدبخت است.
همه چیز عادی است تا روزی که نیکی تابلوهای مرد که داستان رقص همسر و شاگردانش است را در انباری می بیند و از زن می خواهد به جای حقوقش روزها مرد به او نقاشی و شب ها زن به او رقص اموزش دهد...استعداد کشف نشده این گربه مشکی پوش به طرز وحشتناکی شکوفا می شود....

فیلم "نقطه تحول" به انگلیسی "!THE TURNING POINT" سومین فیلم از سه گانه های مشهور هرمن کاکاشی در عرصه سینما است . که در استودیوی خانوادگی او بنام "DER ADLER" تهیه و تدوین شده است.
داستان به 13 اوریل 1937 در ژاپن باز میگردد زمانی که امپراطوری ژاپن به سر کردگی "هیروهیتو" از درگیری های مرزی با روسیه (شوروی) شکست خورده و اکنون تنها یک کشور با اقتصاد ضعیف و شهر هایی ویران شده دارا هست ....
در این میان افسر دون پایه ملی گرا بنام "رودلف تاناکورا" که از تحقیر ملتش بشدت ناراحت و سرخورده بود تصمیم گرفت تا کرسی در راس دولت بدست اورد و اوضاع کشورش را متحول کند ...
تاناکورا به عنوان یک افسر دون پایه میدانست که اکنون تنها چیزی که صد راه او و خوشبختی ملتش است "سامورایی" ها هستند .
او به مدت 3 سال در گروهی موسوم به "پیروان تحول" در سراسر مجمع الجزایر ژاپن به مبارزه با انها پرداخت.
(به علت اسپویل فقط چند مورد رو ذکر میکنیممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

در سال 1937 انگلیسی ها از ارتش ژاپن که نوپا بود باج گیری میکردند و به همین علت امپراطور ژاپن مجبور شد تا برای برداشتن فشار از روی ارتشش راه را برای فرهنگ بیگانه باز کند و از انجایی که سامورایی ها مخالف امدن تکنولوژی و فرهنگ غربی بودند به مراکز حمله میکردند و همه جا را به اتش میکشیدند بطوریکه ژاپن در سال 1937 ضرر های مالی بسیاری را متحمل شد و ناارامی تمام مجمع الجزایر را فرا گرفته بود.

تاناکورا توانست بدون وجود ارتش و سایر موارد دولتی از این نارضایتی استفاده کرده و گروه پیروان تحول را از 100 نفر به 1 میلیون نفر برساند و انها را با هر انچه که میتوانست برای دفاع از ژاپن مسلح کند .چند ماه بعد در اواخر 1937 سران امریکا و انگلستان که از کشته شدن کارگرانشان خشمگین شده بودند دستور دادند تا به امپراطوری ژاپن یک حمله دریایی تا چند وقت اینده انجام دهند و انها را وادار به تسلیم کشور و واگذاری ان به انگلستان کنند .

وقتی تاناکورا و افردش متوجه شدند که در سال جدید وطنشان مورد تهاجم قرار خواهد گرفت دست به کار شدند و تنها در یک روز جمعیت خود را 2 میلیون نفر افزایش داده و اماده نبرد با سامورایی ها در توکیو مشوند.

تاناکورا در نبرد خود با خاندان کیوساکی توکیو را ازاد کرد و دولت هیروهیتو را دوباره بر روی کار اورد .
3 سال گذشت و تمام مجمع الجزایر ژاپن در حال ازاد شدن بود اخرین نبرد در سوم فوریه 1940 در گرفت و تاناکورا تمام افرادش را برای نابودی اخرین دژ سامورایی ها در فورانو از دست داد و از ان ارتش 2 میلیون نفر تنها 100 سرباز باقی مانده بودند !

تاناکورا بخاطر زحمات بی بدیلش در براندازی سامورایی ها به درجه ژنرال مرتفع گشت . اما هنوز تمام نشده بود ...

روسیه ( شوروی) از طرف سفرای روزولت مامور شده بود تا منچوری و جزایر جنوبی ژاپن را تصرف کرده و امپراطوری را منحل کند .

دیگر رمقی برای ژاپن باقی نمانده بود نه سربازی وجود داشت و نه ادوات مورد نیاز برای نبرد ! تنها چیز هایی که باقی مانده بود 10 هزار سرباز کهنه کار و چند هزار طیاره بود .
شاید جالب باشد بدانید واژه"کامیکازه" از کجا سرچشمه میگیرد !
تاناکورا که به مذهب"شینتو" اعتقاد راسخ داشت ناگهان برای نابودی روس های متجاوز نقشه ای کشید که کاملا کار ساز بود و در تاریخ ثبت گردید . گرچه باعث شد بنیاد ارتش ژاپن برای مدت کوتاهی کاملا نابود شود و تمام افراد نابود شوند اما باعث شد روس ها در دروازه های ژاپن در مانده و نتوانند پیشروی کنند.
لازم به ذکر است خود تاناکورا هم به عنوان اخرین کامیکازه طیاره خود را به اخرین لشگر شوروی کوباند و انرا منهدم کرد.
او نیروهای خود را در غالب یگان های هوایی "کامیکازه" به معنی :طوفان تحول یا طوفان الهی بسیج کرد . انها باید با طیاره خود را به نیروهای دشمن میکوبیدند این امار تلفات روس ها را افزایش داد بطوری که در ازای هر کامیکازه 90 سرباز روس و 4 تانک از بین میرفتند !
نبرد 4 روز ادامه داشت و شوروی با ترک مخاصمه و پرداخت غرامت سنگین به ژاپن تا سال 1945 یعنی تا زمان فاجعه اتمی هیروشیما و ناکازاکی نتوانست حمله ای به این کشور ترتیب دهد !
سپس در پایان فیلم ایدکی توجو (وزیر هیروهیتو) در مزار تاناکورا سخنرانی میکند و فیلم با تیتراژی تدوین شده توسط راینهارد گوتنبرگ پایان میابد ! و داستان به انتها میرسد .

فیلم چه کسی پروفایل مرا خورد ؟ به انگلیسی "WHO EAT MY PROFILE" و به ژاپنی "誰が私のプロフィールを食べる" یک سریال کمدی انتقادی به ساخته "دیانا کینگ" دارای4فصل 10 اپیزودی و ظبت و تدوین شده در استودیوی "DER ADLER" است . این فیلم به ساخته کاکاشی نیست اما او تهیه کنندگی این فیلم را به همراه تیم خود بر عهده گرفت . باید گفت این اولین کار مشترک استودیوی "عقاب" با مولتی مدیای انجمن میباشد.هزینه ان از سوی مدیر کل سایت تامین و تنظیم شده و هدف از ساخت فیلم تنها رفع ایرادات وارد بر انجمن و سرگرم کردن کاربران بوده است (به گفته کاکاشی) ولی باور نکنید چراکه همه دروغی بیش نیست!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
این سریال 4 فصل دارد و هر فصل 10 اپیزود را به شما نمایش خواهد داد . در این محصول همچنین سعی بر ان بوده تا از افراد داخل انجمن و استودیوی عقاب استفاده شود و بزرگترین دستاورد ان استفاده نکردن از هنرمندان خارجی در این سریال میباشد !.

شاید برایتان سوال پیش بیاید مبنی بر اینکه علی مسلمی چه ربطی به سریال دارد ؟ باید خدمتتان عرض کنیم که خیلی ربط دارد مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
از انجایی که هیچکس روی کاکاشی 10 ریال حاضر به سرمایه گذاری نیست ! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهاستودیوی عقاب مجبور شد تا از افرادی با درجه کیفی 6 ( فاقد صلاحیت 100 درصدی برای کار) برای کار خود استفاده کند !
با ریش سفیدی فرماندهان اس اس و سفارش خود والتر مودل مسلمی قدم نرنجه فرمودند و مسئولیت اسپانسر شدن را بر عهده گرفتند! چون کس دیگری حاضر نشد همکاری کند !.
و از طرفی دیگر سم رایمی و ریچارد واگنر (موسیقی سازان قدیمی کاکاشی) همگی چمدان هارا بسته و بسوی انتالیا و الانیا شتافته بودند و دسترسی به انها بسیار مشکل بود! در اینجا هم این مسلمی دلاور بود که خیلی سریع 6 البوم بیرون داد و همه انها را در پاچه استودیوی بدبخت عقاب کرد ! البته باز هم از هیچی بهتر بود مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
و از ان مهمتر .... شما فکر کردید چرا این سریال نمره 10 گرفته است ؟ یه وقت چنین فکری نکنید که خانم دیانا کینگ چارلی چاپلین یا مهران مدیری بوده است ؟
خیر اینگونه نیست ! این تنها بخشی از کار است مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
علت اصلی 10 گرفتن این سریال ثبت رکورد ان در گینس به عنوان "مزخرف ترین اهنگ سریالی" و همچنین "خز ترین اسپانسر سریالی" بوده است. که ان هم مدیون علی مسلمی هستید مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

و اما داستان سریال:

سریال در هر قسمت به موضوعات مختلف میپردازد و کاراکتر ها در دیالوگ های خود با لحن های طنز و تا حدودی انتقادی با یکدیگر سخن میگویند و همین این سریال را جذاب کرده است .
چیز زیادی برای توضیح ندارد اما میتوانید به این تاپیک مراجعه کنید و متن سریال رو از قلم خود کارگردان ببینید :
( https://www.animpark.net/thread-22090.html )

چپتر های فصل 1

1.

3.چرا نباید به حرف هایAydaگوش کنیم؟(یا کلید ا.ل.د چیست؟؟؟؟)

5.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه