پارک انیمه

نای پسریه که فرد مهمی تو زندگیش رو گم کرده و با تنها مدرکش که یه دستبنده، دنبال اون میگرده
گارکی هم یه جیب بر و ولگرده
این دو نفر تو جایی که براشون صحنه سازی شده به هم میرسن و ناخواسته به قتلی که مرتکب نشده متهم میشن.
اونا سعی میکنن تا میتونن فرار کنن اما جایی رو ندارن. شانس باهاشون یار بوده که اونا به یکی از بزرگترین مرکز دفاعی کشور میرسن و پیش اونا پناهنده میشن. این مرکز هم جایی نیست جز "سیرک"