+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html)
+--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html)
+---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html)
+---- موضوع: ایفای نقش شهر مرگ2 (/thread-25877.html)
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/09/08 07:59 PM
برنارد یاد قولش به آنا میفته و درحالی که داره گریه میکنه میگه : ما باید بریم.
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Merliya - 2016/09/08 08:05 PM
تیم:میدونستم این اتفاق میوفته...از اولش هم یه ریسک بزرگ بود...ما میتونستیم بدون قدرتامون زندگی کنیم...اااااه
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/09/08 08:31 PM
برنارد درحالی که داره گریه میکنه داد میزنه : گفتم بریم.
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - مین جی - 2016/09/08 10:04 PM
جان:نه...تا نی تونه تلاش می کنه ولی نمی تونه...انا...انا....ما بر نی گردیم!نگران نباش...ما استوس و توماس رو نجات می دیم!انا اونا زنده میشن و زندگی می کنن!اوقتی هنوز امیدی هست پس یعنی اونا هنوزم زندن!جریان زندگی درون بک مرگ!ما برمی گردیم!قول می دم با استوس و توماس!
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Aisan - 2016/09/08 10:10 PM
آن بچه ها به دنبال کریستال ها رفته اند!
می خواهند مرا نابود کنند؟هه!خوابش را ببینند!
به کمک قدرت های شیطانی ام مکان شان را پیدا می کنم.درون کوهستانی بزرگ که ریزش کرده.
(کوهستان در حال دید زدن از دور)
-مثل اینکه همه شون دارن می رن...اما یکی اون تو مونده!این عالیه!همین که از شر یه نفرشون هم راحت شم خوبه
به سمت غاری که بسته شده می روم و دخترکی تنها را می بینم که روی زمین چمباته زده...
-می بینم که دوستات تنهات گذاشتن!..
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - !Emily - 2016/09/08 10:13 PM
(آنا که حسابی گرد و خاکی شده بود از رو زمین بلند میشه و میگه)دوستام تنهام نذاشتن و باید بگم که قار ریزش کرده و چیز دیگه اینکه زیاد دلت رو خوش نکن چون قبل از این که قار ریزش کنه آخرین کریستال رو بهشون دادم و الان قدرت شون رو بدست میارن و میان تو رو نابود میکنن
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Aisan - 2016/09/08 10:21 PM
می خندم؛بلند بلند!
-من که این جا پیش توام چجوری می خوان نابودم کنن؟اوووووه نه!خواهش میکنم من رو نکشید!بهم رحم کنید!
باز هم می خندم!
-خودت رو گول نزن بچه جون!اون ها تورو تنها گذاشتن چون تو ضعیفی!بدرد نخوری!دست و پا گیری!اضافه ای!
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - !Emily - 2016/09/08 10:24 PM
(آنا ابرو اش رو بالا میندازه و میگه)بهت یاد ندادن با یه خانوم متشخص درست رفتار کنی؟
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Aisan - 2016/09/08 10:52 PM
پوزخندی می زنم:
خودتم داری می گی متشخص!اما تو هیییییییچ شباهتی با یه خانوم متشخص نداری!
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - !Emily - 2016/09/08 10:57 PM
(آنا دستاش رو مشت میکنه و میگه)خفه شو(یه سنگ تیز بر میداره و سمت چشم کنت پرت میکنه)