![]() |
ایفای نقش شهر مرگ2 - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html) +--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html) +---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html) +---- موضوع: ایفای نقش شهر مرگ2 (/thread-25877.html) صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 |
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - مین جی - 2016/09/09 12:49 PM جان:باید باشیم. RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/09/09 12:54 PM برنارد: پس شروع کنیم. RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - مین جی - 2016/09/09 12:59 PM بین اون ستون ها ایستادیم.کریستال ها رو بالا گرفتیم....چند لحظه بعد....جان چشماشو محکم بست....مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه هیچ اتفاقی نیفتاد... جان:چی؟!شششش.کریستال های مسخره. RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Aisan - 2016/09/09 01:05 PM (2016/09/09 11:42 AM)Emily_ granger نوشته شده توسط: (آنا با تعجب به شمشیر نگاه میکنه و آب دهنش رو قورت میده و میگه)ت...تو یعنی این قدر ترسو هستی که وقتی قدرت نداریم میای سراغ مون سوت می زنم و می گویم: - ترسو که نه ولی خب یکمی دیر متوجه شدم چندتا بچه فضول توی کارم دخالت کردن! با این حرف چهره ام را در هم می کشم و اخم می کنم: - من وقت اضافه برای بازی ندارم بچه!یا با من همراه شو یا همین جا به زندگی انگلی ات پایان می دم! RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/09/09 01:06 PM برنارد: پس چرا عمل نکرد.لعنتی RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - !Emily - 2016/09/09 01:15 PM (آنا پاش رو محکم مبکوبه تو دل کنت و میگه)خیلی بی ادبی RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Aisan - 2016/09/09 01:22 PM از درد آخ کوتاهی می گویم و به سمت دختر می روم: -گستاخ!نابودت می کنم!می کشمت!البته قبلش جوری زجرت می دم که مرگ برات آرزو بشه گلوی ظریفش را در دست می گیرم و از زمین جدایش می کنم و آرام آرام فشار دستم را زیاد می کنم RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - !Emily - 2016/09/09 01:25 PM (نفس آنا حبس میشه اما یهو دست کنت رو گاز میگیره و به سمت عقب میره و نفس نفس میزنه و با خودش میگه)باید تا وقتی بچه ها بیان وقت رو تلف کنم RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Aisan - 2016/09/09 01:28 PM - مثل اینکه ارث خاصی از حیوانات بردی! (عذر میخواممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) تلپورت می کنم و پشت سرش ظاهر می شوم،دست هایش را بی رحمانه به پشت می چرخانم و مجبورش می کنم روی زمین زانو بزند.آنقدر مچ دستش را فشار می دهم که یکی از آن ها می شکند و صدای فریاد دخترک عار را می لرزاند RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - !Emily - 2016/09/09 01:35 PM (2016/09/09 01:28 PM)×KitarA× نوشته شده توسط: - مثل اینکه ارث خاصی از حیوانات بردی!(آنا از درد داد میزنه و اشکش در میاد و محکم سنگ گنده کنارش رو میندازه رو پای کنت) |