![]() |
ایفای نقش شهر مرگ2 - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html) +--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html) +---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html) +---- موضوع: ایفای نقش شهر مرگ2 (/thread-25877.html) صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 |
RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/08/18 03:13 PM برنارد متوجه حضور الکساندر با یه نفر دیگه میشه عصبانی میشه شمشیرشو در میاره رو به الکساندر میگیره میگه : تو اینجا چه غلطی می کنی هان ؟ یا دستای خودم می کشمت احمق بیشعور قدرتمو پس بده زود .اون کیه کنارت هامن ؟ هم دستته ؟قدرت شیطانیمو پس بده RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - ملیکا ایچیزن - 2016/08/18 03:17 PM (2016/08/18 03:13 PM)Ryoma2 نوشته شده توسط: برنارد متوجه حضور الکساندر با یه نفر دیگه میشه عصبانی میشه شمشیرشو در میاره رو به الکساندر میگیره میگه : تو اینجا چه غلطی می کنی هان ؟ یا دستای خودم می کشمت احمق بیشعور قدرتمو پس بده زود .اون کیه کنارت هامن ؟ هم دستته ؟قدرت شیطانیمو پس بدهآنجل: آه برنارد (دستش رو روی صورتش می کشه و...) عصبانیت عقل آدم رو از بین می بره ،وهمین طور فحش دادن کار زشتیه حتی واسه یه شیطان. در ضمن تو که حالا...اصلا بی خیال ،چطوره با نرمی بهش بفهمونی کار بدی کرده.دعوا و بزن بکش گزینه ی آخره. RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/08/18 03:21 PM همون که عصبانیم رو به آنجلا می گم:من نمیتونم آروم باشم مگرنه تو راست میگی (فکری به سرش میزنه و) : آنجلا میتونی منو از اون فرشته های عجیب و خطرناک کنی برای چند دقیقه ؟ RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Noctis_P - 2016/08/18 03:24 PM رو به برنارد ميکنم و با عصبانيت ميگم:درست حرف بزن!! RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - ملیکا ایچیزن - 2016/08/18 03:25 PM آنجل سرش رو کج می کنه و: چی گفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منظورت چی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از کی تا حالا ما فرشته ها خطرناک شدیم و نمی دونستیم ؟؟؟؟؟؟؟ RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/08/18 03:26 PM برنارد رو به مری میکنه و میگه : تو یکی خفه شو و حرف نزن احمق من با الکساندر بودم با تو هم کاری ندارم .عصبانیش بیشتر میشه و با شمیشرش به سمت مری میدوئه و میگه : تو باید بمیری RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/08/18 03:26 PM برنارد قبل از اینکه بدوئه سمت آنجل میگه : از اون فرشته ها که بدی ها رو نابود میکنه و چشما و ایناش تغییر میکنه و متوجه هیچی نمیشه دیگه RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Noctis_P - 2016/08/18 03:29 PM با قدرتم بدون اينکه بهش دست بزنم سمت ديوار پرتش ميکنم و محکم به ديوار برخور ميکنه چشمام دوباره قرمز ميشن و عنبيه اش مشکى RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Ryoma - 2016/08/18 03:32 PM برنارد با درد و عصبانیت : آخ کمرم آخ میکشمت احمق نادون . دوباره بلند میشه و شمشیرشو میگیره سریع میدوئه پشت مری و سعی می کنه بهش ضربه بزنه و داد میزنه : بمیر RE: ایفای نقش شهر مرگ2 - Noctis_P - 2016/08/18 03:34 PM ناپديد ميشم و به طورى که فقط صدام با شيطنت ميگم:خودت بمير |