معرفی کتاب: پیرمرد و دریا - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: مباحث مفید (/forum-59.html) +--- انجمن: کتابخانه (/forum-56.html) +--- موضوع: معرفی کتاب: پیرمرد و دریا (/thread-18870.html) |
معرفی کتاب: پیرمرد و دریا - xyzNothing - 2015/05/12 04:16 PM عنوان: پیرمرد و دریا موضوع: داستان های آمریکایی قرن 20 نویسنده: ارنست همینگوی
پیرمرد و دریا (به انگلیسی: The Old Man and the Sea) نام رمان کوتاهی است از ارنست همینگوی، نویسنده سرشناس آمریکایی. این رمان در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در ۱۹۵۲ به چاپ رسید. پیرمرد و دریا واپسین اثر مهم داستانی همینگوی بود که در دوره زندگیاش به چاپ رسید. این داستان، که یکی از مشهورترین آثار اوست، شرح تلاشهای یک ماهیگیر پیر کوبایی است که در دل دریاهای دور برای به دام انداختن یک نیزهماهی بسیار بزرگ با آن وارد مبارزهٔ مرگ و زندگی میگردد. نوشتن این کتاب یکی از دلایل عمده اهدای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۴ به ارنست همینگوی بودهاست.------------------------------------------------- پیرمرد و دریا یک «رمان کوتاه» است، چراکه این رمان به فصلها یا قسمتهای جدا تقسیم نشدهاست و علاوه بر این فقط اندکی از یک داستان کوتاه بلندتر است. پیرمرد و دریا اولین بار در تمامیت خود، شامل ۲۶٬۵۰۰ واژه، در شماره یکم سپتامبر ۱۹۵۲ مجله لایف (Life) منتشر شد و باعث شد ظرف فقط ۲ روز بیش از ۵ میلیون نسخه از این مجله فروش برود. نقدهایی که درباره این داستان نوشته شد همگی بدون استثنا و به طور اغراقآمیزی مثبت بودند. هرچند بعدها تعداد کمی نقد مخالف نیز نوشته شد که نویسندگانشان زیاد با پیرمرد و دریا میانه خوبی نداشتند و به آن خرده میگرفتند. در یکی از چاپهای اولیه نام کتاب بر روی جلد اشتباهاً پیرمردها و دریا چاپ شده بود.
-------------------------------------------------
قسمتی از داستان : سانتگوی کتاب «پیرمرد و دریا» هم از همین آدمهای شجاع است. مرد فروتنیاست؛ در کلبهی درب و داغانی زندگی میکند و تختواباش را روزنامهها تشکیل میدهند و توی دهکده اسم و رسمی دارد. آدم تنهاییاست؛ سالها پیش همسرش را از دست داده و تنها خاطرهای که برایش باقی مانده؛ یاد شیرهاییاست که هنگام پیاده رویهای شبانه روی عرشه کشتی بخار در سواحل آفریقا؛ وقتی هنوز آنجا کار میکرده؛ دیده است و یاد بازیکنان بیسبال آمریکایی مثل جو دایمگیو و یاد مانولین، پسر بچهای که زمانی با او میرفته ماهیگیری و حالا به اصرار پدر و مادرش مجبور است پیش ماهیگیر دیگری کار کند. ماهیگیری برای سانتیگو آن مفهومی را ندارد که برای همینگوی و خیلی از شخصیتهای دیگرش دارد، یعنی فقط یک ورزش یا تفریح یا راهی برای بردن جایزه و مقابله با یک نبرد درست و حسابی نیست؛ بلکه نیازیاست حیاتی، کاری که با تلاش و مشقت بسیار برای این انجام میدهد که شکمش را سیرکند. نبرد سانتیگو با نیزهماهی او را تبدیل میکند به آدمی شگفت انگیز که به سادگی و با فروتنی تمام مثل قهرمانها رفتار میکند و بیآنکه لاف بزند یا که مغرور شود؛ تنها به سادگی مسئولیتش را انجام میدهد.
|