پارک انیمه
سفر عجیب من - نسخه‌ی قابل چاپ

+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html)
+--- انجمن: نویسندگی (/forum-34.html)
+---- انجمن: فن فیکشن - آثار هواداری (/forum-264.html)
+---- موضوع: سفر عجیب من (/thread-19800.html)

صفحه‌ها: 1 2


سفر عجیب من - NoboraHaru - 2015/06/18 05:50 PM

بی انکه رمقی برای راه رفتن داشته باشم ،به سمت خانه ی کوچک خودم  که تنها در ان زندگی میکردم رفتم.
خستگی عجیبی بر تنم رخت بسته که گویی هر لحظه میخواهد قلبم را از تنم بیرونبیرون بکشد.
هیچ گاه اینقدر بی حوصله نبودم .هیچگاه اینقدرسر گردان نبودم.
اما مگر بلد تر از اینم هم میشد.
صدای رعد وبرق ودانه ی قلتان مروارید باران  یکهو باعث شد یک کوه رنج دیگر بر روی شانه های ضعیفم  قد علم کند.
باخود میگویم : خدایا چقدر من امروز بد شانسم .
چرا هر بلاییه امروز سرمن میاد.
اما دیگر حتی نای ایستادن هم ندارم .
اما متوجه شدم کسی مرا تعقیب میکند.
پیچیدم  در کوچه ی بن بست کنارم .
اما متوجه شدم او همچنان دنبالم میکند.
ولی نباید بفهمد که من  فهمیدم تعقیبم میکند.
اما باید از خودم هم دفاع کنم .بر گشتم ویکهو احساس کردم  شئ   سرد در کتفم فرو رفت .
انقدر بی حال بودم که اصلا  دیده گانم را به صورتش ننداختم ببینم که بود .ولی صدایی را حس کردم که مطمئنم مال خودش بود.
نور ی عجیب را میدیدم . شعاع های تابان خورشید  را بر روی صورتم حس میکردم.
بلند شدم ،بر روی کاناپهای بودم .
دختری با موهای بلوند ولباسی کرم وشمشیری  که در غلاف چرمی اش فرو رفته بود.
دختر  چشمانش را بسته بود .
اما نا گهان لب به سخنگشود: چه خوابی میدیدی که سه روز تمام خوابیده بودی ؟
درب اتاق باز شد ، دختر بلند شد وگفت : وانیل برای  این خسته وگرسنه یکم غذا وشربت بیار.
بعد که گفت وانیل به خاطر اوردم که اوباید لایتینگ باشد،گفتم : لایتینگ ؟
به سویم خم شدو به حالت نیم خیز گفت : بله لایتینگ ،من لایتینگم .وتو؟
_  بهاره 
_ عجب چه اسم زیبایی داری فکر میکنم معنیش باروری وتازه شدن رو میده!
_ بله همین طوره .
 به سمت در رفت و در استانه ی ان ایستاد وگفت : چند سال داری بهاره؟
_ من فقط چهاردهسال دارم .
_ خوبه 
... 


No

Error.