پارک انیمه
The emergence of monsters - نسخه‌ی قابل چاپ

+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html)
+--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html)
+---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html)
+---- موضوع: The emergence of monsters (/thread-24422.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50


The emergence of monsters - NoboraHaru - 2016/06/17 04:02 PM

به نام خدا.بازگشت هیولاها.ایفاگرانی که در تایپیک شخصیت های فینال فانتزیII شخصیت ارایه دادند لازمه که یکبار دیگه شخصیتهاشون رو داخل این تویپیک بزارن.ایفای نقش بازگشت هیولاها سریالی خواهد بود.امشب یعنی28/3/1395 مهلت ثبت نام در ساعت12 امشب به پایان میرسه.همچنین در حین ایفا به هیچ عنوانی شهصیت پذیرفته نمیشه وباید تا قسمت جدید ایفا صبر کنید.همچنین از تمامی شرکت کنندگان عزیز متشکریم وبابت اینکه ایفای نقشمون رو.انتخاب کردند به هرکدام 6+ اعتبار داده میشه.دادن اسپم ممنوع.داستان ایفا:همانطور که از نام داستان مشخص است.هیولاهایی که سالها قبل زمین را ترک کردند باز میگردند.اتویینگ یک سرباز فراری به همراه خواهر۲۰ساله اش اسکارلت وبرادرش هوپیتال ۱۲ساله درپی فرار ورهایی از مگاسیتی سالیوان میباشد.او تنها نیست ویک دوست شجاع به نام سرینا دارد.هردو انها همراه با هوپیتال واسکارلت جزو مبارزان خیابانی محسوب میشوند.اما یکسال پیش دستگیر شدند.ولی در پی اتشسوزی نیروگاه شماره6 سالیوان از زندان سالیوان وسربازان سالیوان فرار کردند.کار انها شده مبارزه با هیولاها وجستجو برای یافتن راه فرار.ناکتیس وشیطان دیگری درپی انها هستند تا انها را بکشند ولی هربار موفقیت با تیم کوچک هایت است.تا اینکه امروز بلاخره انها...و اما شخصیتها.
اتویینگ توسط ((Sephiroth))
دراگوتوسطNoctis_p
سرینا توسط مین جی
Noctisتوسط Death
ایزابل توسط white knight
لیزا توسط yuki_sama
نیک توسطRyoma2
ایفای نقش پارت اول ظهور هیولاها.


RE: The emergence of monsters - Noctis_P - 2016/06/17 04:13 PM

نام:دراگو

لقب:دارک

نام خانوادگی:اینفرنل(infernal)

سن:نامشخص

محل تولد:نامشخص

جنسیت:نامشخص

سرعت:نامحدود

قدرت:نامحدود

ویژگی:هر مکان که بخواهد حضور دارد(حتی چند مکان به طور همزمان)و از هر چیز با خبر است اما هیچ کس هرگز اورا نمی بیند مگر اینکه خودش بخواهد

مرتبه:نامعلوم

ظاهر:ظاهری معصوم باطنی خطرناک

بیوگرافی: فرزند نامبارک رعد و برق!این شخصیت یک شخصیت منفی میباشد که هیچ کس از گذشته یا حال او خبر ندارد دشمنی با کسی که نمیشناسی خیلی براتون بد تموم میشه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
اخلاق:جدی ،خونسرد و مغرور

اگه توضیحاتی لازم داشت بگین اضافه کنم

اینم عکسش اما شما نمیدونین چه شکلیه!!


مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


RE: The emergence of monsters - NoboraHaru - 2016/06/17 04:24 PM

نام:اسم واقعیش اندرو فورون هست.ولی کسی اسمشو نمیدونه به همین خاطر اتویینگ صداش میکنن.لغب :اتویینگ.سن:23ملیت:نامشخص ولی درشهر بوداهیم به دنیا اومده.وابستگی :خواهرش اسکارلت فورون که از اندرو کوچک تره وبرادر کوچکترش هوپیتال فورون.سلاح:سلاح هیولای یخی که به نام دوم کوسه ای هم خوانده میشه وتقریبا مثل سلاح لایتینگه.هم شمشیره وهم تفنگه وبه صورت هوشمند قادر به انتخاب یکی از انهاست.شغل:چون از زمانی که پدر ومادرشو از دست داده ومدتی هم سرباز پورتا بود والان هم فراریه ویک ببر جنگجو به نام اصلا رو هم از دست پورتا فراری داده.
بیوگرافی بعد از مرگ پدر ومادر سرنوشتی مثل لایتنینگ پیدا میکنه.
ویژگی :سرد وتند خو.خشمگین.بسیار کم حرف.تقریبا از زندگی نا امید شده.
سبک جنگی:دوعل با شمشیر دوعل با تفنگ.
سلاح نهایی:الفا که یک شمشیر عجیبه.وهمچنین اون کمی هم جادوگری بلده.


RE: The emergence of monsters - مین جی - 2016/06/17 07:34 PM

اسم :سرینا-Serina نام خانوادگی:کسی نمی داند(Rose)
سن :19
مرتبه: دختر فرمانده ،الهه ( تنها کسی که در این باره می داند اتویینگ است)
قابلیت ها:کسی نمی داند.
سلاح :تیر و کمان -خنجر
بیوگرافی:هیچ کس اطلاعی ندارد.
(او دختر بزرگ ترین فرمانده ی سپاه بوده است .ولی او قابلیت هایی داشت که به خاطر ان و مسائلی دیگر افراد زیادی سعی به داشتن روابط با پدر او داشتند تا به او برسند و در این میان هنگامی که او 9 سال داشت فرمانده و تمام اعضای خانواده ی او به قتل رسیدند .)


مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


RE: The emergence of monsters - Death - 2016/06/17 10:29 PM

نام : Noctis Lucis Caelum (ناکتیس )
سن : 20
جنس : مذکر
محل تولد : پادشاهی لوسیس
مرتبه : پادشاه اینده کشور لوسیس
عکس کشور لوسیس :
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
قدرت ها : توانایی تلپورت . احضار 11 شمشیر و کنترل انها . و ....
بیوگرافی : شخصیت منفی
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
او برای دفاع از سرزمین خونیش حتی با شیطان هم همکاری میکند !
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
عکس : (درحال جنگ )
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه



RE: The emergence of monsters - white knight - 2016/06/17 10:49 PM

نام:ایزابل
گونه:روح-گاردینمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
جنسیت:مونث
توضیحات:ایزابل روح گاردین هست در یک معبد در تمامی دوران ها وظیفش راهنمایی و کمک به نیروهای خوب هستش ولی به شرط اینکه به معبدش برن و ازش کمک بخوان از نظر قدرت قوی تمام قدرت هاش تله پورت و کنترل عناصر و احضار موجودات افسانه ای هستش اما معمولا از اونا استفاده نمیکنه میتونه به کسایی هم که همراهیشون میکنه قدرت های مخصوصی بده کاملا هم مذهبی هستشمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
عکس :بعدا اضافه میشه


RE: The emergence of monsters - Princess-Sun - 2016/06/18 03:35 AM

نام: لیزا ******* سن:19 ******* جنسیت: مونث ******* قـد : 171 ******* لقب: قلب تپنده - جاودانه ******* محل تولد: ژاپن ، توکیو ******* رنگ مو: قرمز مایل به صورتی ^_^ ******* رنگ چشم: باز هم قرمز مایل به صورتی (بعضی وقتا رنگ چشماش تغییر پیدا میکنه) ******* سلاح: شمشیر دوقلو (آشورامارو ) – تیر و کمان (گِکوئین) *******مرتبه : پرنسس (شاهزاده خانم) *******
علاقمندی ها: بچه گربه ها – گوش دادن به موسیقی ملایم ******* اخلاق: شوخ ، پرخور، فعال و اجتماعی ، محافظ (محافظت از دیگران) ؛ عاشق ورجه وورجه (کلا یه جا بند نمیشه) ، تقریبا عجول ولی مهربون - کنجکاو ******* کارهای مورد علاقه: بازیگوشی و سرک کشیدن تو جاهای خطرناک – کمک به دیگران و تفریح با دوستا ******* غذای مورد علاقه: سوشی فلفلی + پیتزا و همبرگر
******* خانواده: فقط یه برادر بزرگتر داره (21 ساله) ******* قدرتها : تجدید حیاط (به عبارت دیگه زنده شدن؛بارها و بارها) – شفا دادن آدمهای زخمی – تغییر رنگ مو (قرمز به صورتی) - سرعت زیاد - قدرت کنترل آب
******* هنرها: تیراندازی به صورت حرفه ای (چه با اسلحه و چه با تیر و کمان)- نقاش ماهر – جنگجوی قابل ^_- *******بیوگرافی:
( یکی از شخصیت های مثبت داستان که همیشه مراقبت محافظ دیگرانِ؛دختر خیلی شاد و بازیگوشیه و میشه گفت تقریبا بچه گانه رفتار میکنه ؛ بخاطر همین برادر بزرگترش میکا همیشه حواسش به اونه ... لیزا و میکا خانوادشون رو در تصادف رانندگی از دست دادن و حالا اومدن که به دوستانشون کمک کنن برای نجات دنیا و ........)

* اینم عکس لیزا و میکا *

( لیــــزا )


http://s6.picofile.com/file/8257004818/Liza_%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7.jpg


( میکـــا برادر لیــــزا )

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


ایفای فاینال فانتزی /ظهور هیولاها. - NoboraHaru - 2016/06/19 08:55 AM

من وسرینا ارام وبیخیال وارانه مشغول گشت وگذار در قسمت های متروکه واز کار افتاده مگاسیتی سالیوان بودیم.درست خیابان بودسانگ
روبه روی محله ی هندی ها.اینجا شهری هزار ملت است.لبخند تلخی زدم وارام گفتم:زندگی با سالیوان پر مدعا خیلی سخته مخصوصا که
ناکتیس لویسیس ولومینوس ودراگو هم طرفدارشن.بعد ارام گفتم:بیا فعلا بریم خونه امروز نمیمیشه با این وضعیت از چنگ مامورای سالیوان وناکتیس فرار کرد.مخصوصا که دراگو داره تو اسمون با اون صفینه عجیب وغریبش بالا سرمون سیر وسفر میکنه.بعد هردو راه افتادیم.
وبه سمت خانه یا همان پناهگاه بازگشتیم.


RE: The emergence of monsters - Noctis_P - 2016/06/19 11:57 AM

در آسمان پرواز می کنم
امروز اصلا خوش اخلاق نیستم ،دنبال کوچک ترین حرکتی می گردم تا یک مکان را نابود کنم
می دانم امروز اتویینگ و سرینا درست نزدیک من هستند دلم می خواهد بلایی بر سرشان بیاورم ،اما الان وقت مناسبی نیست ،نه الان که...نقشه هایم کم کم عملی می شوند


RE: The emergence of monsters - NoboraHaru - 2016/06/19 12:44 PM

ارام وبی سر وصدا وارد پناهگاه شدیم.خانه که چه ارز کنم ویرانه ای که کمی ویرایش شده.این کمی تلخ است.
اسکارلت با شوق ذوق به پیشوازمان امد اما با نا امیدی گفتم:امروز هم نمیشه کاری کرد فردا صبح زود راه میفتیم
تا شهر سالیوان رو ترک کنیم البته اگه تو ایستگاه قطار مامور نذاشته باشن.بعد سلاحم را روی میز گزاشتم وگفتم:دراگو امروز داشت دنبالمون میگشت.تاشب بهتره طرف محل هندیها پیدا مون نشه وگرنه سیمون لومون میده.هی سرینا نظر تو چیه چیکار کنیم؟
سرینا چهره مظلومی به خود گرفته بود.
هوپیتالارام گفت:راستی دیشب تو اخبار میگفت سه نفر مردن من:خب خدا رحمتشون کنه.هوپیتال:اخه حدس بر اینه یه هیولا اونها کشته.من:امکان داره این به ضرر ماباشه.بعد گفتم:خواهر سرینا نظرتوچیه.؟
بعد روبه لیزا ومیکا کردم وگفتم:نظر شماها چیه؟
اما نمیدانم چرا تمام مدت با خشم حرف میزدم.