خب ماجرا از اون جایی شروع می شه که ...
بچه هایی که در مدرسه ای شبانه روزی در نواحی نزدیک کوه فوجی و اطراف یوکوهاما درس می خوانند . (نکته هم اتاقی هم هستن ،هر نه نفر)دریکی از روز ها با چیز بسیار عجیبی مواجه می شوند، انها وقتی صبح برای رفتن به کلاس بیدار می شوند ،متوجه می شوند که هوا مانند شب تاریک است و عقربه ساعت شمار ساعت روی عدد9 گیر کرده است واین همان ساعتی است که شب قبل خوابیده اند نکته ی عجیب اینجاست عقربه ی ثانیه شمار ودقیقه شمار به خوبی حرکت می کند و لی عقربه ی ساعت شما کاملا روی عدد نه ایستاده وتکان نمی خورد...
به همین خاطر این بچه ها برای کشف این ماجرا از خوابگاه بیرون می روند وبا صحنه های عجیب مواجه می شوند ، انسان های مرده ای که...
آن ها به دام خون آشام ها می افتند و برای همین به قصر خون آشام ها برده می شوند و در آن جا به دلیل مشکل کمبود نسل و انقراض خون آشام ها برای تولید نسل ونجات آن ها به خون آشام تبدیل می شوند(البته نه به دلخواه خودشان)
سپس خون آشام ها ان ها را به پیش شاهزاده شان می برند تا ابتدا شاهزاده همسرش را انتخاب کند ، بچه ها در این بین که در قصر زندگی می کنند، متوجهعادی نبودن رابطه ی شاه و شاهزاده باعث می شوند و.........