![]() |
حمله مانکی دی لوفی به گارا - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html) +--- انجمن: نویسندگی (/forum-34.html) +---- انجمن: فن فیکشن - آثار هواداری (/forum-264.html) +---- موضوع: حمله مانکی دی لوفی به گارا (/thread-3990.html) صفحهها: 1 2 |
حمله مانکی دی لوفی به گارا - Elyas - 2012/05/17 10:16 PM قسمت اول این قسمت : گروگانگیری گارا توسط لوفی ناروتو را میبینیم که بر روی تخت خوابید و آب دهنش بر روی تخت ریخته، صدای شکستن شیشه آمد ناروتو از خواب پرید و گفت : لعنتی این چه مرگشه، او به دستشویی رفت و دست و صورتش را شست سپس رفت از یخچال شیر برداشت و بر سر میز صبحانه نشست تا شیرش رابخورد، شیرش راخورد و از اتاق بیرون آمد در همین لحضه ساسوکه رو دید. ساسوکه : بیا هوکاگه باهات کار داره ناروتو : باشه بریم هوکاگه سوناده بر روی صندلی نسته بود و یک کاغذ در دستش بود و داشت بهش نگاه میکرد، کاغذ را بر روی میز گذاشت و به ناروتو و ساسوکه نگاه کرد و گفت : نامه ای از دهکده شن آمده و درخواست کمک میخواهند، کازکاگه گارا گفته : یه پسری به اسم " مانکی دی لوفی " من رو گروگان گرفته و پول میخواد ناروتو : حالا اون پسره کیه مگه، که جرئت کرده به گارا حمله کنه سوناده : بر اساس اطلاعاتی که جاسوسا رسوندند اون فرد قدرت فوق العاده ای دارد که میتواند دست هایش را تا چند متر دراز کند ساسوکه : این دیگه چه خریه سوناده : ما زیاد وقت نداریم بهتره عجله کنید گارا بر روی دیوار زنجیر شده بود و لوفی بر روی صندلی نشسته و پاهایش رو برروی میز گذاشته است، لوفی از جایش بلند میشود و به طرف گارا میره و میگه : پس چرا نیومدند که پول هارو بیارند؟ گارا : من چه میدونم شاید الان نامه رسیده به دستشون لوفی : باشه یکم صبر میکنم ناگهان صدای در زدن آمد، لوفی به سمت در رفت و در را باز کرد، لوفی ساکورا رو دید و گفت : بله ؟ شما کی هستی؟ ساکورا خواست که به لوفی مشتی بزند اما لوفی جای خالی داد و ساکورا رو زد، ساکورا بر زمین افتاد. ناروتو و ساسوکه در حال دویدن بودند از دور دهکده شن دیده میشد ناروتو : چقدر مونده برسیم؟ ساسوکه : دیگه نردیکیم ساکورا بر روی دیوار زنجیر شده بود و ناگهان چشم هایش را باز کرد گارا : خوبی ؟ ساکو را : بله گارا : چطوری زود اینجا رسیدی؟ ساکورا : من قبلا همینجا بودم برای دیدن یکی از دوستام اومده بودم گارا : چزوری فهمیدی من اینجام ساکورا : من از تکنیک " صدا " استفاده کرده بودم و صدای شما رو میشنیدم لوفی : پس چی شد اونا نیومدند صدای در زدن آمد لوفی رفت در را باز کند که دو تا پسر را دید و گفت : شما کی هستید؟ ناروتو : تو لوفی هستی دیگه؟ لوفی : آره، چی میخوای؟ ناروتو : اومدم تا بکشمت هرزه عوضی پایان قسمت اول No Error. |