سلام یه راس میریم سراغ معرفی کار بعدی .
از همه اونایی که به این پست سر می زنن و اونهایی که سر نمی زنن عذر میخوام که معرفی یه اثر اینقدر طول میکشه من مجبورم همزمان با نوشتنم ترجمه کنم واسه همین یه کم کارم سخت میشه و بعدم قابل توجه دوستانی که گفته بودن منبع نداره پستام شما میتونید با سرچیدن نام استاد در ویکی پدیای انگلیسی به همه این حرفایی که من زدم برسید و داستان هارم که خودم تعریف میکنم چون دیدم امیدوارم ابهامی باقی نمونده باشه .
سال 1995 دوتا کار اومده بیرون یکیش نجوای درون (whisper of heart) بوده و اون یکی بر روی نشان تو (on your mark) بوده که استاد نویسنده و تهیه کننده اولی بوده و کارگردان دومی .
اما چیزی که خیلی جالب بوده این بوده که دومی یه موزیک ویدیو بوده که حدودا شش دقیقه و نصفی بوده و یه انیمه نبوده !
لینک دانلود رو براتون میذارم اگه دوست داشتید فقط باید قبلش با مدیرا هماهنگ کنم ببینم اجازه میدن بزارم واسه دانلود اون وقت بذارن همه فیلماشو براتون میذارم .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
خوب میریم سراغ نجوای درون که تهیه کننده اش خود استاد بوده و موسیقیش هم به عهده آقای یوجی نومی بوده .
این اولین فیلم تئاتری بوده که در استودیو ژیبلی ساخته شده اما کارگردانش آقای یوشیفومی کونودو بوده و خود استاد یا ایسائو تاکاهاتا نبوده .
این فیلم اولین و آخرین فیلم کارگردانش بوده چرا که ایشون سال 1998 فوت می کنه. جالبیش اینه که استودیو ژیبلی مطمئن بود که این کارگردان میتونه از استاد هم موفق تر بشه .
بعد ها در سال 2002 یک انیمه بر اساس شخصیت بارون که یکی از شخصیت های کم رنگ این انیمه بوده ساخته میشه که در اون استاد فقط تهیه کننده بوده و شما هم میدونید که من اونایی رو که ایشون کارگردان یا نویسندش نبوده توضیح نمیدم . فقط عکس .
این انیمه از روی مانگای mimi o sumaseba نوشته آئویی هیراجی ساخته شده .
بچه ها موسیقی های به کاررفته تو این فیلم بینظیرن مخصوصا موسیقی country roads که سال 1971 جزو 100 آهنگ هات جهان قرار گرفت و شخصیت اصلی انیمه اونو به ژاپنی مینویسه که concrete road هستش و تیتراژ پایانی هم اون خونده میشه و واقعا عالیه ولی همون جاده های کشور ، چون شخصیت اصلی میخواسته به یه نوبه ای حس وطن پرستیش رو نشون بده و بگه که کشور من از همه جا زیباتر و عزیز تره برای من . که کامل این جاده های کشور ( take me home , country roads ) هستش . که مال جان دنور هستش . و اونها قصدشون این بوده که به باشگاه کر (سرودی که به صورت دسته جمعی خونده میشه که تشکیل میشه از آلتوها و سوپرانها و لیدر و سولوسینگر که خیلی هم نیست .آلتوها صداهای بم و سوپرانها صداهای زیر هستن ولیدر که هدایت کننده ی گروهه و سولو که دیگه باید یه نفر خیلی صدای تکی داشته باشه تا تو کر بتونه سولو بخونه . صداهای بم وقتی آقایون باشن مال اوناست قاعدتا ولی خانم هایی هم که صداشون بمه ممکنه جزو اون دسته قرار بگیرن . و بر عکس . من یادمه من سوپران می خوندم ، صدام که می گرفت میزاشتنم قاطی آلتوها ! راستی اگه یه جا اشتباه بخونب یا صدات درست بالا پایین نشه میگن طرف فالچ میخونه . مثلا میدونید همه معتقدن کلاغا کلا فالچ میخونن ، البته معلم سرود ما می گفت اونا فالچ کثیف میخونن .) بدنش تا توی مراسم فارغ التحصیلی مدرسه خونده بشه . که شخصیت اصلی هم راجع محل زندگی خودش تو غرب توکیو نوشته بود . و این شعر توسط دختر تهیه کننده این فیلم ترجمه شده به ژاپنی و ایتاد خودش این شعررو این شکلی کرده . بعد این آهنگ در مراسم رو نمایی از فیلم توسز اولیویا تیوتن - جان خونده شده .
اولین فیلمی بوده که صداش به صورت دالبی دیجیتال بوده ( دالبی دیجیتالم که وقتی میگن که یه صدا رو از پنج ( جهت جلو- چپ ، جلو- مرکز، جلو- راست، عقب- چپ، عقب- راست ) ضبط کنی ، تا وقتی میشنویش حس کنی که توی یه کنسرتی و به شدت لذت ببری )
اینم بگم که کمپانی ترنر کلاسیک موویز به مناسبت تولد استاد برای اینکه بهش کادو بده این فیلم رو هم به ژاپنی و هم به انگلیسی ( هم گویش و هم زیرنویس ) در تلویزیون پخش کرد . ( چون هممون میدونیم اینو که وقتی یه چیزی به یه زبان دیگه هم ترجمه بشه یعنی ارزسمند بوده که اینکاررو کردن و برای افراد دخیل تو ساخت اون چیز یه افتخار به حساب میاد )
جالبیش اینه که این فیلم در سال 2012 در آمریکای شمالی همزمان با دنیای اسرار آمیز آریتی بیرون اومد .
بازم بیشترین فروش خانگی رو داشته و 1 میلیون و 85 ین از این طریق در آمد داشته .
نگاه مثبت منقدان رو به دنبال داشته . شماره 9 از 10 رو از دیدگاه منقدان داخلی و خارجی گرفته ( این یه تیکه مخصوص کایان جونم بود )
جزو 50 انیمه برتر جهان میتونسته قرار گرفته از دیدگاه گری ویلیام . که بعدا جزو 25 تای اول قرار گرفته .
در دفاعیه پایانی فیلم استاد حاضر شده و گفته که این ایده ایشون بوده که دو شخصیت اصلی به هم متعهد بشن . ( میدونید هر کی متوجه این یه تیکه نشد منم نمیتونم براش بگم چون ته فیلم لو میره ، شرمنده دوستان )
خوب میریم سراغ تعریف داستان :
اول که این داستان تو یه مدرسه اتفاق میفته . ما یه دختری داریم به اسم شیزوکو که مثل نویسنده ی این پست خوره کتابه ، اما یه چند وقتی هست که هر چی کتاب امانت میگیره از کتاب خونه روش یه اسم هست سی جی آماساوا هیچی کمکم کنجکاو میشه بدون این شخص کیه ، اون روز تو مدرسه دوستش بهش میگه که یه پسری رو دوست داره ولی اون پسره انقدر خنگه نفهمیده و سعی کرده دوستشو با این دختره آشنا کنه . از قضا شیزوکو و این پسره با هم خیلی دوس بودن و شیزوکو از خنگیه این پسره حرسش میگیره و میزاره میره بعد یادش میفته که کتابی رو که از کتابخونه گرفته بوده جا گذاشته میره دنبالش بگرده که میبینه دست یه پسریه که اونم داره بیخیال می خونتش . کتابو از پسره میگیره و پسره میزاره میره اما یهو بر می گرده میگه فکر کنم باید شعر کانکریت رود رو هم فراموش کنم ( مسخره کردن شعر شیزوکو ) . شیزوکو با عصبانیت بر می گرده خونه و تو راهم فقط فحش میداده
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بعد که میرسه خونه باید غذای پدرشو میبرده به محل کار پدرش .تو راه به یه گربه مرموز میخوره که از دنبال کردنش از یه محله ای سر در میاره که تاحالا اونجا نبوده و چشمش میفته به یه مغازه عتیقه فروشی و یه مجسمه گربه بینظیر ائنجا میبینه که با تغییر جات چشمای اونم تغییر میکنن . حواسش به مجسمه بوده که صاحب اونجا میبینتش بعد با هم هم صحبت میشن و اونم بهش میگه که بازم بیاد و بهش سر بزنه فردا تو مدرسه . شیزوکو داره سعی میکنه دوستشو اون پسررو با هم بیشتر آشنا کنه و از طرفی هم میخواد دنبال شخصی که اون همه کتابو اهدا کرده بگرده . بعد میفهمه که پسر شخصی که کتابا رو اهدا کرده تو مدرسشون درس میخونه و اون کیه ؟! معلومه دیگه . خوب شیزوکو میره خونه که واسه امتحان فردا بخونه ولی دوستش میاد و اون جریانو واسش میگه بعد شیزوکو به پسره جریانو میگه ولی پسره میگه من اصا متوجه نشده بودم بعد میگه که شیزوکو رو دوس داره ولی شیزوکو میگه که نمیخواد به یوکو خیانت کنه و میره . شیزوکو دوباره میره که بارونو ببین ولی مثل دفعه های پیش بسته بوده در مغازه میشینه و با گربه مرموزه حرف میزنه که کی از راه میرسه ؟! خوب معلومه دیگه .
بعد با هم حرف میزنن و شیزوکو تازه میفهمه اسمش سی جی آماساوا هستش و اون پیرمزدم پدر بزرگه اونه . بعد با هم میرن تو مغازه تا شیزوکو بارونو دوباره ببینه و بعد می فهمه که پسره ویولن سازه و ویولن هم میزنه بعد با هم شعر شیزوکو رو میخونن و فرداش تو مدرسه سی جی میاد دم در کلاس شیزوکو چون باهاش کار داشته و بچه ها هم حسابش شلوغ پلوغ می کنن و اون پسر قبلیه هم بنده خدا خیلی ناراحت میشه . سی جی به شیزوکو میگه که داره میره ایتالیا ویولن سازی یاد بگیره بعد بهش میگه منتطر من بمون . فرداش شیزوکو میره پیش اون پیرمرده و اونجا تصمیم میگیره یه داستان راجع به بارون بنویسه . ولی بعدش چون تمام حواسش رو نویسندگی بوده از چیزای دیگه میمونه حتی یه کم افت تحصیلی پیدا میکنه با خونوادش دعواش میشه و ... . اما چی میشه داستانو تموم میکنه ؟ دوباره سی جی رو میبینه ؟
چه اتفاقی میفته ؟! برید فیلمو ببینید .