زمان کنونی: 2024/11/05, 02:06 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/05, 02:06 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.86
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاندان اوچیهــــــــــــــا

نویسنده پیام
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #1
خاندان اوچیهــــــــــــــا
سلام بر دوستان.........
اینجا میخوام داستان او.چیها رو نه به صورت کامل کامل و نه خیلی کوتاه براتون توضیح بدم....توشته اش دست خودمه و هرچی میدونمو میگم....
اگه خواستی اتفاق هاشو هم براتون به صورت داستان توضیح میدم....

داستان تلخ خاندان اوچیـهـــــــــــــــــــــــا
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

................................................................................​....................................................................

حدود 70 سال پیش....
قبل از اینکه هیچ ابادی وجود داشته باشد.....مردم با شک از کنار هم عبور می کردند.....هیچکس به دیگری اعتماد نداشت.....همانطور که دو چشم جلویشان داشتند می بایست حواسشان جمع میبود تا مبادا کسی از پشت به انها خنجر بزند....
جنگ....
چیزی به نام وحدت وجود نداشت...همه با یکدیگر دشمن بودند....همه با هم یجنگیدند...و طبق قانون طبیعت..." قدرتمندها همیشه پیروز بودند"
دو قبیله ی " سنجو" و " اوچیها" بودند که همیشه برنده ی میدان می شدند.....
با هم سر جنگ داشتند و هرکدام به نحوی سعی داشتند دیگری را کنار بزنند.... این جنگ میان دو خاندان ادامه داشت.....تا اینکه.....
یک نفر از قبیله ی سنجو پیشنهاد داد تا جنگ را کنار بگذارند و صلح را به میان بیاورند....
ظاهرا هردو از این جنگ بی پایان خسته بودند....
بنابراین قبول کردند.....در این میان شخصی به نام " اوچیها مادارا" که سردسته ی قبلیه ی اوچیها بوده است این را نمی پذیرد و به اوچیها هشدار میدهد که این میتواند یه خطر و توطئه بر علیهشان باشد....
اما اوچیها خسته تر از ان بودند که به حرفهای او گوش کنند...هیچ کس با او موافق نبود...
چاره ای جز موافقت نداشت..او سردسته ی قبیله ی اوچیها محصوب می شد....
به زودی اتحاد نینجایی در یک قرارداد با سرزمین اتش امضاء شد.............انها می خواستند بر قلمرو ها حکومت کنند....یه کشور امن، سیستم یه دهکده ای تاسیس شد....
و تبدیل گشت به سرزمین کونوها و دهکده ی اتش....
اینگونه صلح برقرار شد....
اما حالا....
اوچیها و سنجو هردو قدرتمند بودند و باز کشمکش ها سر اینکه چه کس هوکاگه ی اول باشد بالا رفت.....در دهکده همه هاشیراما را یه هوکاگه ی مناسب میدیدند و خیلی از قبیله ها او را قبول داشتند....
اما....
" اوچیها مادارا " سکوت نکرد.....او میدانست که با نشستن سنجوها بر قدرت اوچیها سست خواهد شد و اینگونه دیگر به چشم نمی امد....
اوچیها مادارا سعی داشت به قبیله اش بفهماند که این کار بر علیه شان است...اما هیچ کس از او حمایت نکرد....
هیچکس منتظر جنگ دوباره نبود....
اوچیها مادارا تصمیم گرفت شهر را ترک کند...او نمیتوانست این را قبول کند.....
اوچیها او را " خیانتکار " خواندند.....
اوچیها مادارا اعلام جنگ کرد که بعدها در ان شکست خورد.........
اما در دره ی نهایی موفق به کشتن " هاشیراما" هوکاکه ی اول شد....همانجا بود که مادارا برای همیشه در ذهن مردم تیره گشت....هیچکس او را به خاطر نسپرد....
بعد از هاشیراما برادر کوچکتر او " سنجو توبیراما " به قدرت رسید و رسما اعلام کرد که اوچیها مادارا خائن است و ورود او را به دهکده ممنوع کرد....
سپس برای اینکه اوچیها رضایت تمام را پیدا کنند جایگاه خاصی رو به انها داد......
او " سازمان پلیس کونوها " تاسیس کرد....
در واقع او می خواست اوچیها را سرگرم کند تا نتوانند نظارت کامل بر کونوها را به دست بگیرند....
افردای از اوچیها از این موضوع مطلع شدند و تصمیم گرفتند که شورش مادارا را ادامه بدهند.....اما....
هم اکنون تمامی دهکده به دست سنجوها افتاده بود و اوچیها هیچ کاری نمیتوانستد انجام بدهند......
با حمله ی کیوبی در 16 سال گذشته سنجوها به اوچیها بدبین شدند و انها را مسبب این کار میدانستند.......
زیرا تنها قدرتی که میتوانست کیوبی را کنترل کند " شارینگان " بود و این قدرت نزد قبیله ی اوچیها بود......
بعد از وقوع ان حادثه سنجوها قبیله ی اوچیها را به بیرون از دهکده بردند و این توهینی بزرگ بود......همچینی اوچیها تحت نشارت " گروه انبوی سیاه " بود....
اوچیها این ننگ را نپذیرفت....
و نقشه ای کشیدند تا بتواند در دهکده کودتا کنند و انتقام بگیرند.........
این شروعی از یک جنگ دوباره بود...........
_______________________________________________________

بچه ها اگه جایی اشکال داشتم بهم بگین تا درستش کنم.............ممنون............
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/10/20 09:00 PM، توسط an Uchiha.)
2013/10/20 08:58 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 اعتبار داده شده توسط : shining dream(+2.0) ، kiana1(+2.0)
shining dream
مینا ناکامای لوفی ルフィの仲間のミナ



ارسال‌ها: 3,982
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 1152.0
ارسال: #2
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
عالی بود خیلی ممنون
دستت طلا
به معلوماتمون اضافه شد


سوال
محتوای مخفی (Click to View)
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/10/20 10:46 PM، توسط shining dream.)
2013/10/20 10:44 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #3
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
به اونجاشم خواهیم رسید........

زندگی دردناک اوچیهـــــــــــــــا ایتاچی
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

................................................................................​.........................................

از ان زمان مقامات بالای کونوها تصمیم گرفتند که جاسوسی از میان اوچیها برگزینند.....این جاسوس " اوچیها ایتاچی " بود.....
ایتاچی نمیتوانست حرف انها را رد کند...میدانست که اگر این ماموریت را قبول نکند....
جنگ به پا می شود.... اوچیها ایتاچی هنگامیکه تنها 3 سال داشت شاهد مرگ بسیاری از مردمان بیگناه بود....
این جنگ بزرگ در روحیه ی او تاثیر گذاشت...به طوریکه اوچیها ایتاچی از جنگ متنفر شد.....پس به اجبار ماموریت را پذیرفت....
و همچنین اوچیها کسی را نیاز داشتند تا بتواند برای انها جاسوسی کند....
و چه کسی بهتر از " اوچیها ایتاچی"
اوچیها ایتاچی یک جاسوس دو طرفه شد...او هم برای اوچیها و هم برای کونوها کار می کرد....
در همان زمان بود که " اوچیها ساسکه " متولد شد...." اوچیها فوکاگو" سردسته ی قبیله ی اوچیها در ان زمان این نقشه را کشیده بود....اوچیها ایتاچی جاسوس دوجانبه بود...و همچنین برادری مهربان برای ساسکه که هیچیز از دنیای نینجاها نمیدانست....
تا اینکه....
کونوها از نقشه ی اوچیها با خبر شدند و تصمیم گرفتند که انها را قتل عام کنند.....و این کار را به " اوچیها ایتاچی " سپردند...
اوچیها ایتاچی از انها زمان خواست....
تنها کسی که با این عقیده مخالفت داشت " هوکاگه ی سوم " ( هيروزن ) بود...اون سعی داشت که اوچیها رو به طرف سازش سوق بده....
اما...
اوچیها تصمیمشان را گرفته بودند....
اوچیها ایتاچی تنها کسی بود که از زنده بودن " اوچیها مادارا " با خبر بود....تصمیم گرفت که از او کمک ب خواهد اما مادارا درخواستش را رد کرد....پس ایتاچی خود این کار بزرگ را بر دوش گرفت....
" اوچیها شیسویی" یکی از نزدیکترین دوستا اوچیها ایتاچی بود که به طور مرموزی کشته شد...عده ای می گفتند که خودکشی کرده و عده ای می گفتند
کار ایتاچی است....
قانون زنده کردن " مانکگیو شارینگان " در اوچیها با یک شرط همراه بود....
1. قتل صمیم ترین دوست خود.....
اتفاقا بیدار شدن مانکگیو شارینگان ایتاچی همراه با مرگ شیسویی بود...به همین دلیل زمزمه هایی میان مردم بالا رفت...البته این زمزمه ها زیاد طول نکشید زیرا ایتاچی احساسات درونی اش را کشت و برای دهکده هم که شده....
خانواده اش را کشت....
تنها از کشتن یه نفر " وچیها ساسکه" برادر کوچکترش صرف نظر کرد...
همچنین به هوکاگه ی سوم گفت که مراقب او باشد و مقامات را تهدید کرد که اگر ساسکه را مورد ازار قرار بدهند تمامی اطلاعات را به دهکده ی دشمن خواهد داد.....

و چنین شد که او شهر را ترک کرد....

اما ماجرا اینجا تمام نشد.....او وارد سازمان بزرگی به نام " اکاتسوکی " شد که قصد داشتند صلح را در دنیا به وجود بیاورند....
اوچیها ایتاچی یکی از مهره های اصلی این گروه محسوب میشد.....اما او اینکار را کرد تا بتواند نظارت کامل بر کونوها و برادر کوچکترش " اوچیها ساسکه " را داشته باشد....
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/07/12 06:08 PM، توسط an Uchiha.)
2013/10/20 10:47 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 اعتبار داده شده توسط : shining dream(+2.0)
shining dream
مینا ناکامای لوفی ルフィの仲間のミナ



ارسال‌ها: 3,982
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 1152.0
ارسال: #4
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
وای من اینا رو نمیدونستم
خیلی ممنون که این تاپیکو زدی


نقل قول: کونوها از نقشه ی اوچیها با خبر شدند و تصمیم گرفتند که انها را قتل عام کنند.....و این کار را به " اوچیها ایتاچی " سپردند....
مگه نقشه اوچیها چی بود؟؟؟
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/10/21 01:41 PM، توسط shining dream.)
2013/10/21 01:40 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #5
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
اول داستان گفتم دیگه....
اوچیها به فکر یه کودتا افتادند تا تلافی کنن....
کونوها هم با خبر شدن و این نقشه رو براشون کیدن....
2013/10/21 09:05 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
shining dream
مینا ناکامای لوفی ルフィの仲間のミナ



ارسال‌ها: 3,982
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 1152.0
ارسال: #6
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
اهان فک میکردم دلیل دیگه ایی هم داره.اخه چطور تونسته تمام خاندان اوچیها رو ازبین ببره؟؟؟؟از کوچیک تابزرگ رو کشته؟؟؟؟اخه چطوری تونسته؟؟؟قدرتشو ازکجا اورده؟؟؟اونا خانوادش بودن!!!!!!!!
راه دیگه ایی بجز قتل وعام نبود؟؟؟؟؟
2013/10/21 09:29 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #7
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
ایتاچی به خاطر جنگ دوم نینجایی یه ادم کاملا صلح طلب شد و یه اجبار دیگه هم برش بود...اینکه اگه خودش دست به کار نمیشد نینجای دیگه ای رو میفرستادن تا این کارو به اتمام برسونه....
ایتاچی نمی خواست ساسکه کشته بشه...
به نظر خودش این مسئولیت رو خودش بر عهده می گرفت خیلی بهتر بود.....
همچنین وقتی که مانگکیو شارینگانش بیدار شد ( که اکثر اوچیهایی ها از اون بی بهره بودن) قدرت فو العاده ای دستش اومد...
که سالها بعد اونو گسترش داد و تاونست به قدرتهای بیشتری مث " اماتراسو " " سوسانو" " تسوکیومی" که قویترین جتسو بود....
2013/10/21 09:36 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #8
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا





....................................

چرا نماد اوچیها یه بادبزن بزرگ است؟؟

نماد اوچیها نشانهی بادبزن بزرگ است...چون عنصر اصلی اوچیهایی ها " اتش " بود...
و باد میتواند اتش را افزایش بدهد...
پس نماد اصلی اوچیها....نماد بازبزن بزرگ شد................
2013/10/21 11:33 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
shining dream
مینا ناکامای لوفی ルフィの仲間のミナ



ارسال‌ها: 3,982
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 1152.0
ارسال: #9
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
عالی بود
نقل قول: " اماتراسو " " سوسانو" " تسوکیومی" که قویترین جتسو بود....
میشه دربارش توضیح بدید؟
2013/10/22 12:12 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #10
RE: خاندان اوچیهــــــــــــــا
" اماتراسو "
: یه تکنیک چشمی خیلی قوی مربوط به شارینگان...
اتشی سیاه که شخص دارا با نگاه کردن به شخص و شی دلخواهش میتواند او را به اتش بکشد....شعله هایی که تا مقصد خود را نابود نکنند از بین نمیروند و خاموشی ندارند....

" سوسانو"
یه دفاع کننده که برای استفاده کننده ی این قدرت هست...
یک مرد زره پوش که هم سپهر و شمشیر دارد و از رئیس خود محافظت میکند....همچنین همه ی اجزای بدنش از استخوان درست شده و از دفاع مطلق گارا هم محکم تر است....
قوی یا ضعیف بودن ان بستگی به مالک دارد...اگر چاکرای مالک ضعف بود تنها یه زره و اگر چاکرا قوی باشد 3 زره بر هم پوشانیده میشود.....

" تسوکیومی"
یک گنجوتسو ی خیلی قوی که شخص به هیچ جوری نمیتواند خود را از دستش نجات بدهد...
در ان نوع گنجوتسو حتی ممکن است که طرف جان خود را هم از دست بدهد و با شارینگان معمولی نمیشود ان را دفع کرد....
همه ی اتفاقهایی که در تسوکویمی می افتد عین حقیقت است....

" شارینگان"
حرکات سریع را تخمین میزند و تا دور دست ها را مشاهده میکند....

" مانگکیو شارینگان"
از گنجوتسو استفاده میکند و تقریبا سه بعدی کار میکند....
2013/10/22 10:57 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 اعتبار داده شده توسط : shining dream(+2.0)
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  کدام خاندان AKATSUKI 98 25,896 2021/05/15 06:53 PM
آخرین ارسال: Anna Bolena
  از کدوم عضو خاندان اوچیها خوشتون میاد؟ Uchiha Matin 64 14,402 2020/07/13 09:26 PM
آخرین ارسال: sina.jr
  قوی ترین شخص در خاندان اوچیها! :دی 2rsa 3 1,459 2017/08/17 11:53 AM
آخرین ارسال: Black_Smile
Rainbow رقابت بین دو خاندان!! an Uchiha 42 11,357 2017/08/13 05:07 PM
آخرین ارسال: گارا
  اگه خاندان اوچیها قتل عام نشده بود می توانست کونوها را بگیرد؟ Uchiha Matin 20 5,056 2017/08/13 03:56 PM
آخرین ارسال: NoboraHaru



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان