زمان کنونی: 2024/11/05, 06:50 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/05, 06:50 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto

نویسنده پیام
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #11
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
كنار ناروتو نشستم و گفتم
- كه اينطور...پس امور كونوها خوب پيش ميره؟
ناروتو لبخند زد و دستش را بالا اورد.
- ها، همه چي خوبه!
هيناتا كناركمون نشست و بوروتو هم اورد. ( اينجا بوروتو بچه است و يه سالشه) ، به بوروتو نگاه كردم و گفتم
- واااي اين چقدر شبيه توئه ناروتو
خنديد و گفت: پدرشم ديگه...
هيناتا لبخن نمكيني زد و گفت : كاكاشي -سنسه بوروتو داشت بازي مي كرد و كتاب شمارو م خط خطي كرد...
كتاب پاره پوره و خط خطي ام را بالا گرفت . با تعجب نگاهش مي كردم...كتابم...!!سعي كردم اروم به نظر برسم و گفتم
- اصلا اشكالي نداره،
ناروتو خنديد و گفت : كاكاشي سنسه نمي خواي بغلش كني؟
- اوه درسته!
بوروتو رو گرفتم و بهش نگاه كردم. با غيظ نگاهم مي كرد. به نظر مي رسيد كه مثل پدرش اتيش پاره است!!
خنديدم و گفتم : سلام كوچوكو،لو، من كاكاشي هستم، !! احتمالا منو...
در يك حركت دستش را جلو اورد و ماسكم را كشيد. همانطور به او نگاه مي كردم...ناروتو و هيناتا نيز به من خيره شده بودند!!
- نهههههههههههه ناروتو، اينو از من دور كن
- چرا كاكاشي سنسه، اونقدراهم قيافت بد نيست!
- احمق ساكت شو، حالا چطوري برم بييييـــرون؟؟
2015/06/28 05:19 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
hina.chan
خرخون پارک انیمه



ارسال‌ها: 2,593
تاریخ عضویت: Jun 2014
ارسال: #12
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
خیلی داستاناتون قشنگن مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
یکی درباره کونان هم بنویسید مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2015/06/28 06:05 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #13
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
روي مبل نشسته بودم و با پين حرف ميزدم. گروه اكاتسوكي رعبريتش دست پين بود و با اين نينجاهاي سركش گروه، رهبريت كار اسوني نبود...
پين : ما كارمون رو به اتمامه، يه خورده ديگه بايد تحثل كنيم!
در اتاق باز شد و ايتاچي وارد شد ، ظاهرش كه عادي بود اما راه رفتنش و رفتارهاش....
پين : چيزي شده ايتاچي كان؟
با لحني كه از ايتاچي بعيد بود گفت : نه نه، به كارتون برسيد.
راه رفت و كنارم نشست. نگاهي بهش انداحتم چيزي نمي گفت انگار برايش عادي بود!.كمي فاصله گرفتم و رو به پين گفتم
- پس بايد با اعضاي اكاتسوكي در ميون بذاريم؟
ايتاچي نزديكتر شد و دستش را دور گردنم گذاشت. اين رفنتارش ديگر كاملا غير منتظره بود. من و پين هردو به هم نگاه كرديم. انگار او هم تعجب كرده بود
ايتاچي دستش را روي دستم گذاشت و گفت :
- خب چي رو مي خوايين به ما بگين؟؟!
صورتم قومز شد، دستم را مشت ك و صرف نظر از اينكه ايتاچيه و يكي از ستون هاي گروه، مشتم را به او كوبيدم، داد كشيد و به در اصابت كرد.
- اخه چرا كونان كان؟!
پين : چرا زديش؟ تو كه ميگفتي خوشت مياد گاهي اوقات ايتاچي نيم نگاهي بهت بكنه
- چيييي؟ من كي اون حرف رو زدم؟ تمام حرفي كه به تو زدم اين بود كه از جديت ايتاچي خوشم مياد!
در باز شد و ايتاچي و كيسامه وارد شدند، ايتاچي با بيخيالي نگاهي به ايتاچي پخش و پلاي روي زمين كرد و گفت
- اينجا چه خبره؟!
ايتاچي تبديل به توبي شد و دستاش رو به هم چسبوند.
- ايتاچي سنپاي سوميماسن،
ايتاچي نگاهش كرد و سپس رو به پين گفت : ما ميريم دنبال سه دم
و رفتند. صداي خنده هاي بلند كيسامه ميامد. ش
2015/06/28 08:32 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #14
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
داستانای خیلی قشنگین!
میشه در مورد ساکورا ینویسی؟
2015/06/29 03:18 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #15
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
با تشر به ناروت نگاه ردم و گفتم
- تو اصلا سرت تو كار من نباشه تو كه از نينجوتسوي پزشكي چيزي نميفهمي
- خب ساكورا چان انقدرا هم خنگ نيستم
- مگه من گفتم تو خنگي...
- ساكورا چان اين چرا گوشاش داره حركت ميكنه
به ماهي كه زير دستم بود زل زدم، ناروتو كنارم نشسته بود و دائم حرف مي زد،
- خب داره احيا ميشه ديگه احمق!
- ساكورا چان ببينم تو بلدي بجنگي؟ يعني مث من تكنيك بزني؟
با اخم نگاش كردم و گفتم : هووم معلومه كه بلدم!
- پس چرا تا حالا نزدي؟
ماهي زير دستم نفس بريده اي كشيد و چشمهايش به حالت سفيد در اومد، ناروتو نگاهي به او انداخت و با خنده ي تمسخراميزي گفت
- هه هه هه، ساكورا-چان فك كنم اينم زير دست تو مرد!
- شــااااااااانــــاااارووو!
از بيمارستان پرتش كردم بيرون و دستام رو به هم كوبوندم.
2015/06/29 09:27 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #16
Naruto1 RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
اين داستان هم به درخواست دوست عزيز 1381 نوشتم. هيدان :

از قدم زدن با كاكوزو حال نمي كردم اما ناچارا با هم راه مي رفتيم، قرار بود دو دم را دستگير كنيم. روكاكوزو هميشه اخمو و بداخلاق بود، پس خودم سر صحبت رو باز كردم.
- هووي كاكوزو...
- ها...
- ببينم تو چرا عضو اكاتسوكي شدي؟
نگاهي به من انداخت و سرش را برگرداند، چشمهايش كمي وحشتناك بودند اما من نمي ترسيدم
- يك نينجاي فراري، جايي رو نداره كه بره
- اووه كلا ذاتت خلافكار بوده مگه نه؟
- هيدان؛ بهتره خفه شي
خنديدم: تو خيلي زود عصباني ميشي پسر...خودت رو كنترل كن
يه خورده سريعتر راه رفتم تا با او هم قدم شوم.
- به نظرت چرا تورو با من انداختند؟
بدون انكه نگاهم كند گفت
- تا وقتي اعضاي بدنت از هم جدا شد واست بدوزم...
- هووي داري مسخرم ميكني؟
- نظر خودت چيه فسقلي؟
پوزخند زدم و گفتم : خب اره، كارت پينه زدنه، مگه نيست؟
ايستاد و بهم نگاه كرد. خنديدم و گفتم
- باشه باشه، تو واقعا زود عصباني ميشي! نميشه سر به سرت گذاشت
- بريم يه استراحتي بكنيم...
- من كه خسته نيستم...
وقتي ديدم وارد مهمانخانه شد دنبالش راه افتادمم، انگا اصلا از من خوشش نمي امد!!
- ببينم نگو كه انقدر زود خسته شدي، ها؟
- هيدان از وسط نصفت ميكنم
- باشه بابا، نيلي خشني!
روي تخت خوابيدم و گردنبدم را گرفتم، چشمهايم را بستم اما نخوابيدم، كاكوزو ادم خطرناكي بود!
2015/06/29 11:07 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #17
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
مرسی.خیلی باحالنتصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/4.gif
راستی منم میتونم بنویسم بذارم؟
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/06/29 08:56 PM، توسط زاواره.)
2015/06/29 08:52 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
an Uchiha
شوالیه ی تبعیدی



ارسال‌ها: 2,631
تاریخ عضویت: Aug 2013
ارسال: #18
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
بنويسيد تا ما هم فيض ببريم!
2015/06/30 12:49 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
0987654321
تازه وارد

*


ارسال‌ها: 13
تاریخ عضویت: Aug 2017
اعتبار: 0.0
ارسال: #19
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
خیلی عال مینویسی راجب دیدارا هم بنویس
2017/08/21 10:04 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2rsa
❤مَن پُرَم اَز حِِسِ خُوب❤

*


ارسال‌ها: 11,458
تاریخ عضویت: May 2016
اعتبار: 2253.0
ارسال: #20
RE: داستان های کوتاه از کاراکترهای انیمه ی Naruto
چه جالب بابا افرین مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه 
2017/08/22 08:44 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  گفت و گو درباره ی انیمه boruto naruto next generation گارا 9 3,716 2021/06/20 03:40 PM
آخرین ارسال: H3Naruto
Naruto [داستان] فرض کنید ناروتو قاطی کنه بشه آدم بده چی میشه؟؟ makan parsi 64 17,450 2017/08/14 05:19 AM
آخرین ارسال: 2rsa
  اگه میتونستی انیمه ناروتو رو تغییر بدی کیو شخصیت اصلی داستان میکردی ؟؟؟ XxxhatakeaisoxxX 14 2,689 2017/08/07 09:19 PM
آخرین ارسال: Black butler
zجدید آخرین سینمایی ناروتو Naruto The last makan parsi 21 9,739 2017/02/08 10:34 PM
آخرین ارسال: گارا
  داستان-غریبه زاواره 5 1,406 2016/07/06 12:28 PM
آخرین ارسال: Soul



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان