(2013/06/16 12:39 PM)Mohabat69 نوشته شده توسط: یادمه اولین کتاب داستانی که بابام برام خرید این کتاب بود
الان میفهمم چرا این کتاب رو خریده و آیا واقعا پدر من لنگ درازه؟ کم و بیش مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
برام خیلی جالب بود که جودی ابوت از کی به دین مشرف اسلام گرویدند و این هم در جواب دیکتاتور که میگه جودی ابوت اصلا به دین اعتقادی نداشت مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
نه تنها ایشون متدین هستند بلکه مسلمان هم شدند مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
خدایش با این کتاب ها چه دورانی داشتیم
جالب اینجاست که مثل آنه یه گربه هم داره
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
(2013/06/16 01:19 PM)*رتسو* نوشته شده توسط: خیلی انیم قشنگیه. مخصوصا اینجاش که جودی فکر میکرد قیمش یه پیرمرده و وقتی فهمید قیمش یه پسر جوونه چقد کپ کرد. آخرشم که با هم ازدواج کردن مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
می دونی جودی در اصل بین جرویس پندلتون و برادر سالی دو دل بود که پیشنهاد ازدواج کدوم رو قبول کنه، آخرش هم پیشنهاد برادر سالی رو قبول کرد و همین باعث شد قلب جرویس بشکنه و بیمار بشه. بعد هم که باباش هویت خودش رو نشون داد، تصمیمش عوض شد
نقل قول: انیمه ی واقعا قشنگیه
کل قسمتاش رو تاحالا 12 بار دیدم
اما این دوقسمت آخر رو توی هیچ کدوم از 12 بار ندیدم
کلا هر بار به امید این دو قسمت می بینم ولی آخرشم نمیبینم
می تونی از توی سایت اون دو قسمت رو دانلود کنی و ببینی. ولی فکر کنم تا آخرش رو نشون می ده ها
__________________
قسمت 25 رو تلویزیون کامل نشون نداد، برای همین خلاصه اش رو اینجا میگم:
جودی میره به شهر کوچیکی به اسم slums که توش به دنیا اومده. بچه ها اذیتش میکنن و دامنش رو پاره می کنن و یکی از اهالی اونجا به اسم خانم مارگوت بهش کمک می‌کنه. جودی موقع خداحافظی از خانم مارگوت بهش میگه توی این شهر بدنیا اومده ولی رفته یه جای دیگه. بعدش همراه عموی جولیا میرن به تئاتر هملت که توی یه سالن باشکوه برگزار میشه. جولیا اونجا با دوربین اپرا تماشاچی ها رو نگاه می کنه و از عموش در مورد اونا سؤال می کنه، عموش هم ضایع اش می کنه و بهش می گه تو با دوربین اپرا داری جای اشتباهی رو نگاه می کنی
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بعد از نمایش عموی جولیا اونا رو میبره پشت صحنه پیش بازیکن نقش اصلی (افلیا) که دوست قدیمی عموی جولیا هست، عموی جولیا، جولیا و سالی رو معرفی می کنه ولی افلیا جودی رو میشناسه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه جودی تعجب می کنه و افلیا کلاه گیسش رو برمیداره و مشخص میشه خانم مارگوت هست
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
جودی ماجرای دیدارش با خانم مارگوت رو تعریف می کنه. جودی و جولیا سر اینکه شهر slums جای خوبی نیست و آدمای درستی نداره با هم دعوا می کنن تا اینکه عموی جولیا یازم اونو ضایع می کنه و می گه مارگوت از اهالی همون شهره و همونجا هم زندگی می کنه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
