خاندان ازوماکــــــــــــــی

[an Uchiha]

میناتو نامیکازه .....
او پسری جوان و خوش قیافه بود که از کونوها محسوب میشد....اولین دیدار او با " کوشینا ازوماکی" در اکادمی بوده .....
وی با اویلن نگاه عاشق ان دختر شیطون و مو قرمز میشود...
کوشینا ازدهکده ی کونوها نبوده و به همین خاطر بین بچه ها غریب بوده ...
همچنین " قرمز بودن موهایش" هم از محبوبیت او کم کرده بود و بچه ها او را " گوجه " خطاب میکردند....
به خاطر شیطنت های بیش از حد کوشینا او را " فلفل تند "
و قدرت جا به جایی و سرعت میناتو او را " اتیش زرد کونوها" صدا میزدند....
کوشینا همیشه با میناتو دعوا میکرده و فک میکرده که او هم موهای قرمز رنگش را مسخره میکرده....
کوشینا از چاکرای خاصی برخوردار بوده و به همین دلیل نینجاهایی از دهکده ی غریبه او را میدزدند و میبرند...
در این بین میناتو وارد ماجرا میشود و قبل از اینکه از مرز رد شوند کوشینا را نجات میدهد....
همانجا به او " ابراز علاقه " میکند وکوشینا نیز به او علاقه مند میشود.....

................................................................................​......................................

---

ناروتو و ساسکه با هم برادر نیستن.....

سنجو و اوچیها با هم فرق میکنند......ناروتو از قبیله ی " ازوماکی" بود نه سنجو....
ولی چون " اراده ی اتش سنجوها" تو خونش بود میگن که میتونه دانای شش طریقت بشه و به جای یه سنجویی با یه اوچیهایی بجنگه که همون ساسکه میباشد.....