بحث و تبادل نظر درمورد انیمه چارلوت - Charlotte

[!Miss Elsa]

قسمت 7 واقعا زیبا و غم انگیز بود
نشون داد که ، تا وقتی چیزی رو داریم قدرشو نمیدونم ولی همین که از دستش دادیم برامون عزیز میشه و یاد خاطراتش میوفتیم ....

---

توی این قسمت ابجی، اونی چان"یو"  مریضیش رو به بهبود بود، توی شورای دانش اموزی گفتن که جایی که "یو " زندگی میکنه یکی هست با نیروی ویرانگری...
اینا هم به خواهر یو مشکوک شدن و زیر نظرش داشتن، فرداش ابجی "یو" بهتر شده بود و میخواست بره مدرسه، یو هم منعش کرد و گفت بهتر خونه بمونه اما اون بعد مدتی از خونه با تصمیم خودش رفت بیرون تا به زنگ سوم مدرسش برسه.

چوری که خودش توی قسمت قبل گفته بود، یکی از همکلاسیاش"پسر" میخواسته باهاش قرار بزار، و دختری که از اون پسر خوشش میومده، از دست ابجی یو عصبی شده بود و ازش تنفر داشته.

توی سالن احساسشو به ابجی یو میگه، و تیعی در میاره و میخواد قسد جون آبجی "یو" رو کنه

ابجی یو "اسمش آیو هست" فرار میکنه و میره طبقه بالا، ولی در بستست، و اون با دختره بالا گیر میکنه...

آیو میگه کمک کنین .. کمک و اینجوری میشه که نیروش فعال میشه ، پنجره ها شیشه ها حتی کف ساختمون و زمین ترک برمیداره، و طبق رویایی که دیده بود همه چی فرو میریزه

یو هم میرسه و با وحشت میره کمک خواهر همه بچه ها میتونن فرار کنن اما ایو زیر پاش خالی میشه و میوفته...

روی یو هم یک تیکه دیوار میوفته و از حال میره، بعد که بهوش میان خبر فوت ابجیشو میدن....

و اون اونقدر عوض میشه که هیچ کسو به خاطر نمیاره، به زبون ساده، مریض روانی میشه، از محل زندگیش میره و با قولدورا دعوا میکنه غذای درست حسابی نمیخوره کلا دیوونه میشه....

تا اینکه توموری"من توی انیمه ^ــ^ عاشق شخصیتشم" وقتی که یو به اخر خط رسیده میادو حالیش میکنه.... اون با همون دست پخت خواهرش یا بهتر بگم مادئرش براش برنج درست میکنه" سس پیتزا مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه" و بعد که اونو میخوره، خاطراتش یادش میاد...

و سر عقل میادو تصمیم میگیره برگرده توی شورای دانش اموزی

ولی دیگه ابجی نداره
این قسمت خیلی قشنگ و همچنین غم انگیز بود

---

با این حال من مطمئنم ابجیش زندست و یه روزی بر میگرده و این باعث شد یو ارزش ابجیشو درک کنه