بحث درباره انیمه افسانه ی ارسلان Arslan Senki

[makan parsi]

تاریخ ایران و انیمه ارسلان سنکی بخش هفتم
تاریخ ایران از زمان کوروش تا امروز _ بُعد دینی ، تاریخی (بخش دوم)

(نیاز به ویرایش و تصحیح متن ها)
در حال ویرایش و تصحص و تکمیل متن ها ...


سیلامی چند باره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
میریم سراغ ادامه بحث و دوباره و دوباره تکرار می کنم که تمام این گفته ها تحقیقات خودم هستن و ممکنه بین اون ها اشکالاتی هم باشه
کاملاً اختصاصیه جایه دیگه ای چنین بررسیی رو پیدا نمی کنین یعنی عمراً خخخخخ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه (بی تربیت فلان فلان شده زبانتو جمع کن مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)
خواهشاً بخش ها رو اگه میخواین مطالعه کنین از بخش اول مطالعه کنینمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------


دوماً ایرانی ها همیشه سر آمد دین در دنیا بودن و امروز هم هستن چون نسل به نسل تمام آموخته ها را به نسل بعد آموزش میدن تا امروز که فرهنگ و علم
(حکمت) اینقدر قلیان کرده که شبانه روزی در گوشه گوشه ایران چه دانشگاه ، تلویزیون ، سر صف مدرسه ، مساجد و ... همه جا
سخنرانی های مختلف است از افرادی که اصلاً یا خوب بلد نیستن سخنرانی کنن یا اینکه توی این کار خبره و عالم هستن این بر میگرده به فرهنگ غنی کشور

حالا یکی میاد میگه چرا اینقد میگی ایران ایران ، خب چیکار کنم اینا حقیقت هستن دیگه خخخخخ ^_^ (موضوع بحثمون ایرانه پرفسور جان)
ایران در سال ها قبل به دین زرتشت در آمد و پیامبر ایرانی این دین مردم رو ازپیامبر بعد از خودش آگاه کرد که از روی ستاره ها زمان اون قابل تشخیص بود
دیگر پیامبران اقوام دیگر مانند حضرت سلیمان ، داوود ، هم همینکار را انجام دادن

در نهایت حضرت مریم در 2015 سال قبل حضرت مسیح را به دنیا می آورد و سه دانشمند ایرانی (از مغ ها) اولین افرادی هستن
که در همان زمان تولد مسیح از روی علمی که داشتن متوجه می شوند (رصد ستارگان) و با هدایایی نزد حضرت مریم میروند
و اولین افرادی که به مسیح ایمان می آوردن (به جز خود حضرت مردیم) سه ایرانی هستن همزمان (هم دوره) دیگر مردم دنیا که که پیامبران خود
را یکی پس از دیگری پس میزدند مانند : نوح ، موسی (زمان فرعون ، عبور دادن مردم از دریا) و بعد از آن موسی را پس زدند و حضرت موسی آنها را نفرین کرد
در همین دوران ها بود که پادشاه ایران کوروش در نزد مغ ها (مراجع دینی ، زرتشت) تعلیم می دید تفاوت ایران با دیگر نقاط دنیا کاملاً آشکار بود


افرادی که در زمان حضرت مسیح قصد به صلیب کشیدن آن را داشتن و مردمی که ناراضی نبودن و آن ها نیز به ایشان توهین میکردن اما فردی
اشتباهی را به صلیب میشکن همان کسی را به صلیب میکشن که به مسیح خیانت کرده بود به دلیل شباهاتش با مسیح فکر میکردن اون خود مسیح است
(چهره اش زیاد قابل تشخص نبود چون یک چشمش را کور کرده بودن و صورت داغون بود) مسیح از پترس رو بعد از خود قرار داد که به حرف های او گشو دهید ،
(بعد از من پترس چوپان است) به اصطلاح این که او شما را هدایت می کند

اما مسیحی ها پترس رو قبول نکردن به جز عداه ای اندک ، زمانی که حضرت موسی به کوه میرفت تا تورات را بگیرد گفت من 30 روز دیگر بر میگردم
و تا زمانی که نیستیم هارون جانشین من است. (هدایت شما و حل مسائلتان با اوست) اما همین که 30 روز رفتنش شد 40 روز افرادی فتنه کردن (سامری)
و هارون رو قبول نکردن ، وقتی حضرت موسی برگشت دید دارن گوساله می پرستن تا این صحنه رو دیدن گفته میشه تورات را انداخت و شکست
(کتیبه سنگی بود) چون تروات بدون هارون معنا نداشت و هر وقت میخواستن یک بازی جدید در می آوردن یاد فردی اونها رو رهبری و هدایت میکرد
(موسی قوم یهود رو نفرین میکنه و تا به امروز این نفرین ادامه داره این قوم هیچ وقت به راه راست هدایت نشدن
به عده ای اندک که امروز هم خالف ساخت کشوری مجزا توسط یهودیها هستن)


مسیح از آمدن حضرت محمد وعده داد پترسی ها (افرادی که به حرف ها پترس رو مورد قبول داشتن) همگی با آمدن محمد مسلمان شدن
از جمله مسیحیان ایران ، حالا جالب اینجاست ، حضرت محمد علی را در کنار خود نگاه میکند و می گوید
علی هارون ملت من است! (یعنی خیلی حرفه یه نفر نفهمه معنی این حرف چی بوده)

در روز غدیر دست علی را بالا میگیرد و میگوید هر که من مولای اویم علی مولای اوست اما باز هم تاریخ تکرار میشه ، حضرت علی را پس میزنند
اما اینبار خداوند وعده داد که قرآن مانند تورات و انجیل و مسیحیت تحریف نمی شود و همینطور هم شد



+++++++++++
----------------------------------------------------------------------------
جالب تر اینکه ایرانی ها در هیچ کدام از این مسائل بازی نخوردن ،
(البته ایرانی ها در مسئله حضرت موسی اصلاً حظور نداشتن 13 قوم یهود بودن که به کمک معجزه حضرت موسی از فرعون فرار کردن)
و در چه گفته های زرتشت در مورد حضرت مسیح را بخواطر عقلانیتی که داشتن پذیرفتن همچنین ، زمانی که مسیح ، امدن محمد را وعده داد
و با آمدن محمد به اسلام روی آوردن و زمانی که همه علیه امام علی (ع) شدن به جز عده ای ، ایران بزرگترین کشور شیعه دنیا شد
این خواست خدا و همت مردم این سرزمین که با آموزه های اصیل ایرانی اسلامی امروز مواجه هستیم

یکی درگیر از انحرافات تاریخی ، این بود که افراد فقط کتاب خدا رو مورد قبول قرار میدادن ، در مورد پیامبر اسلام هم اینچنین بود میگفتن تو فقط یک پیام آور هستی
و دیگر هیچ ! ، یعنی (نعوذ بلله) حضرت محمد رو مثل یک ظبت میدونستن یک آنتن که فقط وحی رو میگیره و بهشون میده خارج از این دیگه قبولش نداشتن ،
همین میشه وقتی که اعراب به نام دین به ایران حمله میکنن

(مثل همونی که در انیمه ارسلان دیده میشه) حضرت محمد بهشون میگه اجازه ندارید مال و اموال ایرانی ها رو غارت و بهش تعرض کنید
اما اونها ولایتی رو قبول نداشتن و هر برداشتی عشقشون می کشید از قرآن می کردن



این منو یاد وقتی میندازه که آمریکایی هایی در لبنان گرفته شده بودن و اثر بودن (زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی) آمریکا گفت اگه ایران بهمون کمک کنه ما نیز این کار بی پاداش نخواهد ماند
(یه همچین چیزی) لپ کلام این بوده که ایران حسن نیت خودش رو نشون بده میتونه خودش روبه ما ثابت کنه ; خب دلیلی هم برای زندانی بودن آمریکایی ها وجود نداشت
پس ایران بین آمریکا و لبنان میانجی گری کرد تا اینکه اسیرهای آمریکایی به کشورشون برگشتن اما بعد از اون آمریکا فوری موضع خودش رو عوض کرد و گفت نه ، منظور ما چیز دیگری بوده ،
این کار دلیل نمیشه که ما کارهای دیگر ایران رو نادیده بگیریم!
(اینها ابلهانی هستن که به راحتی تفسیری از خود در میارن فقط در راستای سود و زیان خودشون نه عدالت و ... و فقط نتیچه ای جز هرج و مرج و جنگ ندارند.)

این شد که نه حضرت محمد (ص) ، امام علی (ع) ، حسین و حسن هیچ کدام در حمله به ایران شرکت نکردند.
امروز این بحث که امروز آن را در قالب تکفیری ها و گروه های تروریستی می بینیم (جدا از نفوذ دشمن در بین آن ها) از همون موقعی شروع شد که فقط گفتن کتاب خدا و از اون هر تفسیری که خواستن
به نفع خودشون در آوردن اینجاست که شاعران ایرانی وارد عمل میشن


نماز بی ولای او عبادتیست بی وضوع // به منکر علی بگو نماز خود غذا کند

-
-
-

هر وقت حضرت محمد میگفت این را باید اینطور کرد ، اینگونه ازش میپرسیدن آیا این حرف خودته یا خدا ؟! ... یعنی عقلشون همینقدر نمی کشیدن
حرف محمد همان کلام خداست در مورد مسیحیت و دین موسی و... ؛ تورات و انجیل هم همین بلا اومد و به اصطلاح ولایت کسی رو قبول نداشتن ،
و فقط میگفتن کتاب خدا و سلام و نامه تمام در حالی که حضرت موسی با شکستن تورات نشون داد ، تورات بدون ولایت به درد نمی خوره
و ولایت بدون تورات هم همینطور این دو در کناره کامل هستن

ایرانی ها هم به این مسئله آگاه بودن از شاعران ایرانی تا حکیمان به این مسئله عالم بودن نمونه هر چند ناقص اما کوروش رو در تاریخ خودشون داشتن
که با رهبری اون و پیروی اصولی خاص ، ایران ، ایران شد همونطور که به پرورش یافتن اصول جوانمردی و حکمت در ایران اشاره کردم کاملاً چیز واضعی براشو نبود
که فردی عالم باید راس امور باشد در کنار اصولی مورد قبول از حق (کتاب و ولایت)


+
------------------------------------------------------------------
برخی میگویند ایرانی ها هم فرقی نمی کنند چون امام رضا در ایران بود و به شهادت رسید اما اینو نمی فهمن فرق هست بین پادشاهی که مسیح
را در بین مردم با توهین های مردم به این پیامبر و در خیابان ها راحت میبرن برای به صلیب کشیدن (درسته خود مسیح نبود اما بلآخره فکر میکردن
اون خود مسیح است مطمئن بودن) ، یا پادشاهی (عمری) که به مردم پول میدهد تا بر علیه امام حسین بجنگن و از سکوت اختیار کنن و با خودشان دعوتش کردن
تنهاش بزارن ،

همه ی اینها فرق هست با ایرانی که پادشاه ایران حتی جرات نشان دادن مخالفت خود با امام رضا را از ترس مردم نداشت
و امام رضا را در یک مهمانی در خفا با نوشاندن جام زهر به شهادت رساند تا از مردم مخفی بماند.


-
-