سلام.
خب من دیشب شروع کردم داستان رو از اول خوندن! و واقعا لذت بردم. اینکه بزاری یه دفعه بیست تا فصل با هم بخونی خیلی لذت بخشه و خیلی بهتر میشه داستان رو درک کرد. حالا خوبه منتظر بمونیم تا بیست فصل بعدی رو هم یه جا بخونیم!
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
چند تا پیشنهاد داشتم که فقط پیشنهاده!
اول اینکه یه ذره خوندن فصل های سندرین (Sendrin درسته؟
من همینجور میخونمش!) سخته. چون علائم نگارشی توش به درستی رعایت نشده بود یکم روونی متن رو میگرفت.
نقل قول: عضی از آن ها با چند حیوان درگیر بودند بعضی ها روی کامپیوتر ها خم شده بودند و بعضی ها هم انسانی را بسته بودند وروی آن انسان ها کارهایی میکردند که باعث میشد انسان ها جیغ های وحشتناکی بکشندبعضی هم با عجله داخل اتاق ها میدویدند و چیزهایی را یادداشت میکردند چند سرباز هم داخل راهرو ها قدم میزدند ولی قیافه ی همه آن ها یک شکل بود شکل پسری مو قرمز با چشمهای عسلی. درآنجا به آن ها کلون میگفتند گرچه من مطمئن نبودم چیستند.
به نظرم اینجا اگه اینطور نوشته بشه بهتر میشه:
بعضی از آن ها با چند حیوان درگیر بودند. بعضی ها روی کامپیوتر ها خم شده بودند و بعضی ها هم انسانی را بسته بودند و روی آن انسان ها کارهایی میکردند که باعث میشد انسان ها جیغ های وحشتناکی بکشند. بعضی هم با عجله داخل اتاق ها میدویدند و چیزهایی را یادداشت میکردند. چند سرباز هم داخل راهرو ها قدم میزدند ولی قیافه ی همه آن ها یک شکل بود. شکل پسری مو قرمز با چشمهای عسلی. درآنجا به آن ها کلون میگفتند، گرچه من مطمئن نبودم چیستند.
فصل های سندرین از همه لحاظ خوب بودن فقط همین یه ایراد وجود داشت که توی اکثر فصل های سندرین وجود داره.
تو فصل نهم که ویسکر داره جلوی دوربین صحبت میکنه من در مورد گذشتش کنجکاو شدم. چی باعث شده یه انسان تا این حد تشنه ی قدرت باشه؟ تا این حد بیرحم باشه؟ هیچکس که شرور متولد نمیشه پس چطور؟ فکر نمیکنم تنها دلیلش طمع باشه. بعد یاد یکی از پیشنهادات طلایی افتادم که یکی از دوستام بهم داده بود: فلش بک!
اگه یه فلش بک زده بشه و برگرده به لحظه ای که ویسکر تبدیل به همچین آدمی شد مخاطب رو سحر میکنه. مهم نیست شخصیت مثبت باشه یا منفی، وقتی بتونیم یه شخصیت رو درک کنیم و بدونیم که پشت هر کاری که انجام میده چه دلیلی وجود داره از اون خوشمون میاد و به نظرم فلش بک خیلی به شخصیت ها عمق میده...
مثلا سندرین که در قبال قرض پدرش به دست ویسکر افتاده خیلی میتونه جالب بشه که یه فلش بک بهش زده بشه...
نقل قول: اخم هایم را در هم گره زده ام و با شدت بیشتری از قبل به هدفم مطمئن شده ام،به دلیل آفرینشم،که بی دلیل به وجود نیامده ام،جان گرفته ام تا امثال افرادی مانند«اسکات»را از بین ببرم!
تو فصل دهم یه سوالی برام ایجاد شد اونم اینکه هارو انسان نیست؟
توی فصل بعدی هم زمانی که هارو و سندرین با هم مبارزه میکنن...
نقل قول: دمای بدنش مثل ربات نبود و بنظر نمیرسید تغییر ژنتیکی داشته باشد پس چه بود؟
من اینطور برداشت کردم که هارو نه انسانه، نه رباته نه تغییر ژنتیکی کرده!
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه پس چیه؟
هارو قدرت جالبی هم داره. اینکه هم میتونه با چشماش اشخاص رو کنترل کنه و هم میتونه مغز آدمو رو بترکونه.
دختره ی یه دنده! چرا اینقدر اصرار داره که به حرف های ایدن(
) توجه نکنه کار خودش رو بکنه؟
نقل قول: همون طور که وقتی به دنیا اومدم،توی سوز سرما ، تنها ، زنده موندم.از اون روز خیلی قوی ترم!
پدر و مادر هارو وقتی بچه بوده رهاش کردن؟ مرده بودن؟ آخه چرا در مورد گذشته ی هارو هیچی نمیگین؟
( چقدر سوال میپرسم! ببخشین!)
توی فصل چهاردهم شخصیت مورد علاقه ی من وارد میشود!
ایدن! یه هکر جوون که منو یاد بازی watchdogs انداخت.
کلا هکرها جذبه ی خاصی دارن!
نقل قول: اینکه اگر باهم دوست بودیم،می توانستیم تیم خوبی باشیم!
وای بلا به دور!
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خدا نکنه این دو تا با هم دوست بشن!
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
این بود نظر من!
در کل بخوام بگم اینجا مثل کلاس درسه! واقعا میشه ازش خیلی چیزا یاد گرفت.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
داستان فوق العاده از دو تا نویسنده ی عالی. امیدوارم بدون توجه به تعداد تشکرها داستان رو ادامه بدین.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بیصبرانه منتظر فصل های بعدی هستم. موفق باشین...
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه