lorns
ارسالها: 405
تاریخ عضویت: Jan 2014
اعتبار: 34.0
|
درباره ی اوزوماکی ناروتو
[color=#444444][align=CENTER][size=medium]ازوماکی ناروتو فرزند اوزوماکی کوشینا و نامیکازه میناتو چهارمین هوکاگه ، 12 سال قبل از شروع سریال بدنیا آمد . ناروتو از روی نام شخصیت اصلی یکی از کارهای کمتر شناخته شده ی زندگینامه ای جیرایا ، که او آن را در حال رامِن (نودل یا همان رشته) خوردن پیدا کرد، نامگذاری شد . میناتو احساس کرد که انگیزه و قاطعیت آن کاراکتر خصوصیت های بسیار عالی ای بودند و امیدوار بود که پسرش را شینوبی ای مثل کاراکتر "ناروتو" پرورش دهد . کوشینا هم پذیرفت که این اسم به خوبی مناسب پسرشان خواهد بود. آنها توافق کردند که جیرایا باید پدرخوانده ناروتو باشد چون برترین شینوبی هست که می شناسند .
[font=Tahoma]
جیرایا خجالت زده شده بود ولی این افتخار را قبول کرد، نقشی که بعدا در پایان عمرش آن را ایفا کرد . کمی بعد از بریده شدن بند ناف ناروتو ، او به میزبان کیوبی ، اهریمن نُه دم ، که به کونوها حمله کرده بود تبدیل شد . چهارمین هوکاگه در آخر توانست به خرابی پایان دهد و با استفاده از تکنیک شیکی فوجین چاکرای یین را مهر کرد و چاکرای یانگ را در پسر تازه متولد شده اش ، ناروتو ، به جا گذاشت . میناتو جان خود را از دست داد اما مطمئن شد که کیوبی در حین بسته بودن به ناروتو کمک کند. جیرایا بعدا حدس زد که میناتو می دانسته که با گذاشتن این چنین بار سنگینی بر دوش پسر خودش ، دقیقا چه کاری انجام می دهد. میناتو یک "کلید" برای مهر ناروتو پیش جیرایا و غورباقه ها می گذارد که به ناروتو اجازه دست کاری مهر نگه دارنده کیوبی را بدهد که در اصل برای به کار گیری یک جوتسوی قوی و ناشناخته و ناکامل است. ناروتو درباره ی هیچ کدام از والدین خود چیزی نمی دانست چون کوشینا به دلایل نامعلومی نتوانست او را بزرگ کند .
نفوذ کیوبی ، ناروتو را به یک "جینچووریکی" تبدیل کرد، فردی با یک اهریمن دم دارِ مهر شده در بدنش. به عنوان یک عارضه جانبی این مورد ، ناروتو روی گونه هایش حالت سبیل مانندی (مثل سبیل روباه) دارد .
امید به وجود آوردن جینچووریکی این است که انسان و هیولای دم دار با هم در ارتعاش باشند و بدین وسیله انسان مقداری از قدرت های عظیم هیولا را بدست بیاورد . در کل نُه اهریمن وجود داشتند، که با شماره ی دم هایشان شناخته می شدند.ناروتو نُه دم و قوی ترین اهریمن را بدست آورد. مهرهایی که چهارمین هوکاگه استفاده کرد تضمین می کند که کیوبی بخشی از قدرتش را به ناروتو قرض می دهد. مهرها به چاکرای کیوبی اجازه می دهد که به چاکرای ناروتو نفوذ کند ، این باعث می شود که ناروتو به چاکرای کیوبی متصل شود و با این وجود خود کیوبی را زندانی نگه دارد. بزرگترین سود آن ، روشی است که به ناروتو بخشی از چاکرای خیلی عظیم کیوبی داده می شود و تقریبا تمام جراحت هایش را درمان می کند.
پدر ناروتو امیدوار بود که دهکده به چشم یک قهرمان که محتوی کیوبی اهریمن است به ناروتو نگاه کنند . بدبختانه دقیقا مخالف این مورد اتفاق افتاد ، همان طور که ناروتو بزرگتر می شد دهکده کم کم ناروتو را به چشم خود اهریمن می دید. بزرگترهایی که داستان واقعی کیوبی را می دانستند ناروتو را تحقیر می کردند و احساسات انها به فرزندانشان که حتی نمی دانستند او میزبان کیوبی است انتقال یافت. این منجر به تنها زندگی کردن ناروتو شد چون اغلب وقتی که در عموم ظاهر می شد مردم از او دوری می کردند . به دلیل این که والدینش دیگر حضور نداشتند، او یتیمی بود که تحت نظارت هوکاگه سوم که بعد از مرگ هوکاگه چهارم در جنگ مقامش را دوباره بدست آورد، در دهکده بزرگ شد . وقتی ناروتو به سن مناسب رسید به او پول و آپارتمانی برای زندگی داده شد. همچنین در آکادمی نینجایی کونوها ثبت نام شد . معلوم نیست که او در چه سنی وارد آکادمی شد اما او قبل از هم سن های خودش چندین بار برای فارغ التحصیل شدن اقدام کرد .
ناروتو موقعیت مطرود خودش را در دهکده نفرین و سرزنش می کرد که منتهی به انجام شوخی های زننده برای جلب توجه مردم دهکده شد. او بر خلاف میل معلمش، اومینو ایروکا، در مدرسه کم کاری می کرد . او گاهی اوقات با بقیه کم کارهای کلاسش مثل نارا شیکامارو ، اینوزوکا کیبا و آکیمیچی چوجی هووکی بازی می کرد . هر چند در کل ناروتو هیچ دوست واقعی ای نداشت . او همچنین از دست هم کلاسیش اوچیها ساسوکه ، که همه همیشه او را دوست داشتند و بهترین نمره ها را می گرفت، دلخور می شد. وقتی قبیله ی ساسوکه از بین رفت، وقتی ناروتو ساسوکه را که در کنار رودخانه نشسته بود دید ، آنها با هم لحظه ای از تنهایی هایشان را تقسیم کردند. همان طور که ناروتو بزرگ شد ساسوکه را به چشم رقیب دید ، مخصوصا بر سر محبت هارونو ساکورا . ساکورا همکلاسی ای بود که ناروتو دوست داشت . بدبختانه ساکورا ناروتو را اعصاب خرد کن می دید و در عوض مثل بسیاری از دختران هم سن و سالش به ساسوکه چشم داشت .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
به دلیل این که همه ناروتو را منفی می دیدند ، او مشتاق احترام و تحسین بود و بهترین راه بدست آوردن آن، هوکاگه ی دهکده شدن بود. بدبختانه ناروتو در مهارت یافتن پایه ای ترین نینجوتسو ها مثل تکنیک بونشین هم مشکل داشت. وقتی که یک بار دیگر امتحان فارغ التحصیلی فرا رسید، معلم های ناروتو ،ایروکا و میزوکی، از او خواستند که تست بونشین را انجام دهد که او با تاسف فقط توانست یک بونشین رقت انگیز بسازد. یک بار دیگر، در حالی که بقیه اطرافیان او فارغ التحصیل شدند، ناروتو عقب نگه داشته شد. میزوکی که برای ناروتو نقشه هایی داشت، به او اصمینان داد که راه دیگری برای فارغ التحصیلی وجود دارد. متاسفانه میزوکی برای اهداف خودش، بدست آوردن طومارِ مهرکردن که راز بسیاری از جوتسوهای ممنوعه را داشت، از ناروتو استفاده می کرد. ناروتو طومار را از دفتر هوکاگه ی سوم دزدید و توانست که یکی از جوتسوهایش را یاد بگیرد، تاجو کاگه بونشین، تکنیکی که در ازای میزان مساوی ای از چاکرای نینجا، شبیه های متعددی از ماده ی واقعی بوجود می آورد. نینجاهای دهکده برای پیگیری ناروتو اعزام شدند اما ایروکا توانست اول از همه او را پیدا کند .
ایروکا نمی توانست حرکات ناروتو را باور کند و این که ناروتو ای که به صورت عادی نمی توانست جوتسو انجام دهد توانسته از طومار جوتسو یاد بگیرد شوکه اش کرد. او خیلی زود فهمید که میزوکی در پس کارهای ناروتو بوده. میزوکی برای دست انداختن بیشتر ناروتو ، این که چرا دهکده از او دوری می کرده و او میزبان کیوبی اهریمن است را آشکار کرد. ناروتو با ترس و عصبانیت عکس العمل نشان داد و فرار کرد و هر دو نفر او را دنبال کردند. وقتی میزوکی خواست با یک شوریکن بزرگ ناروتو را بکشد، ایروکا سر راه قرار گرفت و به جای ناروتو ضربه را گرفت. ایروکا به ناروتو گفت که خودش هم زندگی منزوی ای داشته و پس از، از دست دادن والدینش توسط کیوبی کارهای احمقانه برای جلب توجه انجام می داده .
ناروتو فرار کرد و آنها او را تعقیب کردند . ایروکا بیان کرد که به ناروتو ایمان دارد و میزوکی برای کشتن او حرکتی انجام داد. ناروتو برای نجات او از راه رسید و تحت تاثیر قرار گرفت. او با استفاده از تکنیک جدیدش، کاگه بونشین های متعددی تولید کرد که میزوکی را برای صدمه زدن به ایروکا کوبیدند و له کردند. هوکاگه ی سوم از دور تماشا می کرد و فهمید که ناروتو به صورت جالبی در حال پیشرفت است. ایروکا از رشد ناروتو شگفت زده شد و به او جایزه ای داد : سر بند پیشانی خودش. او به ناروتو برای فارغ التحصیل شدن از آکادمی تبریک گفت . ناروتو شروع به گریه کرد و بعد از برداشتن اولین قدم در راه هوکاگه شدن، ایروکا را بغل کرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
کمی بعد ناروتو و ایروکا برای خوردن غذا به مکان مورد علاقه ی ناروتو، ایچیراکو رامن، می روند. و بعد از آن ناروتو به نوه ی غیر قابل کنترل هوکاگه ی سوم، کونوهامارو، معرفی میشود. او تحت تاثیر رفتار بد کونوهامارو قرار نگرفت و به خاطر رفتارش او را زد. کونوهامارو شوکه شد و از ناروتو خواست که رئیسش باشد و به او تکنیک ضعیف کننده ی بزرگتر ها یعنی " تکنیک منحرفانه " را آموزش دهد. ناروتو به کونوهامارو آموزش داد و دو پسر خیلی زود با هم دوست شدند. ناروتو که اکنون یک گنین بود در دسته ای تحت رهبری یک مربی جونین قرار گرفت. او مشتاقانه منتظر این بود که بداند هم تیمی هایش چه کسانی هستند. ناروتو هنگامی که ساکورا در تیمش قرار گرفت خوشحالی و با عضو شدن ساسوکه احساس بدبختی کرد. گروه منتظر مربی که دیر کرده بود شدند. در آخر مربی از راه رسید: هاتاکه کاکاشی که به نظر شخصیت مضحکی داشت و تحت تاثیر دسته ی جدیدش قرار نگرفته بود.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
کاکاشی اظهار کرد که تست مخصوص خودش را برای گنین ها دارد، اینکه آنها باید دو زنگوله را از او بگیرند و اگر در وقت تعیین شده موفق به گرفتن انها نشوند، به اکادمی بازگردانده می شوند. گنین ها به روش منحصر به فرد خودشان شروع به تعقیب کاکاشی و زنگوله ها کردند و همه مخصوصا ناروتو شکست خوردند. او به راحتی در تله های کاکاشی گیر افتاد و برای تقلب کردن بسته شد. کاکاشی انها را برای ندیدن واقعیت در زیر مسائل سرزنش کرد و تهدیدشان کرد که اگر به ناروتوی بسته شده غذا بدهند در تست رد می شوند. آنها که می دانستند ناروتوی گرسنه به هیچ دردی نخواهد خورد، به او غذا دادند. کاکاشی عصبانی ظاهر شد و از آنها برای عمل کردن بر خلاف میلش توضیح خواست و انها گفتند که دقیقا همان طوری که او می گفت بوده : انها یک تیم هستند و باید بدون اهمیت دادن به عواقب کارشان، یکی رفتار کنند. بعد از این رفتار کاکاشی 180 درجه تغییر کرد و به آنها برای این که اولین گنین هایی هستند که در تست قبول شده اند، تبریک گفت. او گفت که کسانی که به فکر همراهانشان نیستند از آشغال هم کمترند. روز بعد انها ماموریتشان را به عنوان تیم 7 شروع کردند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
متاسفانه ماموریت های یک تیم گنین معمولا از کارهایی پست تشکیل می شد. ناروتو کم کم خسته شد و از هوکاگه سوم ماموریتی هیجان انگیزتر خواست. تازونا، پل ساز مستی از کشور موج درخواست محافظ و همراه برای بازگشت به خانه اش کرد. تیم 7 اعزام شدند و کاکاشی به سرعت فهمید که در حال تعقیب شدن هستند. دو نینجای گم شده برای کشتن کاکاشی ظاهر شدند و سپس برای کشتن تازونا حرکت کردند. ساسوکه و ساکورا برای محافظت از او اقدام کردند اما ناروتو فقط توانست با ترس تماشا کند. سپس کاکاشی به میان پرید و انها را تسلیم کرد. او به ساکورا و ساسوکه تبریک گفت و ساسوکه پرسید که حال گربه ی ترسو -ناروتو- چطور است. ناروتو به اسامی مختلف خوانده شدن را به خوبی تحمل نکرد و از خودش برای اینکه خشکش زده بود عصبانی بود. او کونایی را در آورد و به دست خودش ضربه زد. او به خودش و بقیه قول داد که هرگز دوباره نخواهد ترسید و اشتباهش را تکرار نخواهد کرد .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
آنها به سفر خود ادامه دادند و خیلی زود دوباره مورد حمله قرار گرفتند، این بار از طرف موموچی زابوزا؛ یک نینجای گم شده که یک شمشیر بزرگ سر قطع کن را به کار می برد. کاکاشی شروع به جنگیدن با زابوزا کرد اما خیلی زود زندانی شد. زابوزا برای کشتن تازونا حرکت کرد و ناروتو که می خواست از جلوی دشمن مرگبار فرار کند با احساس درد در دست زخمی اش، قولش برای هرگز فرار نکردن را قطعی کرد. او برای تسلیم کردن زابوزا تعداد زیادی از شبیه های خودش را ساخت اما آنها به راحتی دور انداخته می شدند ناروتو یک ویندمیل شوریکن (شوریکن اسیاب بادی) را برای ساسوکه پرتاب کرد. با حرکت کردن بر طبق نقشه ای ناگفته آنها زابوزا را با یک ویندمیل شوریکن واقعی فریب دادند و شوریکن قلابی که در حقیقت ناروتو بود زابوزا را مجبور کرد که به زندانی کردن کاکاشی پایان دهد. کاکاشی و زابوزا با هم جنگیدند و وقتی کاکاشی آماده کشتن زابوزا شد، یک پسر ماسک دار کار زابوزا را تمام کرد. ناروتو عصبانی و سر در گم بود که چطور پسری هم سن و سالش می تواند اینقدر قوی باشد. پس از آن گروه، تازونا را به خانه اش همراهی کردند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
نوه ی تازونا، ایناری، دید حقیرانه ای نسبت به قهرمانان داشت. پدر خوانده ی او توسط گاتو، استخدام کننده ی زابوزا، به خاطر تلاش برای تسخیر کشور کشته شده بود. ناروتو با تندی به دیدگاه نا امیدانه ی ایناری عکس العمل نشان داد. کاکاشی به ایناری توضیح داد که ناروتو هم زمانی احساس بی فایده بودن می کرد ولی هرگز تسلیم نشد و درباره اش گریه نکرد. حالا که ماموریت خطرناک تر از قبل شد، کاکاشی شاگردانش را به تمرین کردن وا داشت. او با نشان دادن چگونگی متمرکز کردن چاکرا، آنها را برای بالا رفتن از درختان فقط با پاها راهنمایی کرد. ساکورا به سرعت ماهر شد در حالی که ساسوکه و ناروتو دچار مشکل بودند. هر دو پسر با قصد جلو زدن از یکدیگر پی در پی تمرین کردند و به زودی ماهر شدند. در حین استراحت، پسر مرموزِ قبل- هاکو بدون ماسک- به ناروتو نزدیک شد. او از ناروتو پرسید که چرا به سختی تمرین می کند و ]یا افراد با ارزشی در زندگی دارد یا نه . او توضیح داد که شوق کمک به این مردم است که فرد را به قوی تر شدن سوق می دهد. هاکو رفت. او و رئیسش به زودی دوباره برای ضربه زدن به تازونا حرکت کردند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
به خاطر اینکه ناروتو خیلی خسته بود، بقیه او را در خانه ی تازونا ترک کردند، وقتی او از خواب برخاست به سرعت برای پیوستن به همراهانش رفت. هنگامیکه مردانِ گاتو برای دزدین مادر ایناری اقدام کردند، ناروتو بعد از فهمیدن اینکه چه خبری شده بازگشت. با سر رسیدن در آخرین لحظه او ایناری و مادرش را نجات داد و ایناری مشتاق شد که برای کمک هر کاری می تواند انجام دهد. او به سرعت بیرون رفت و تلاش کرد که روستایی های ترسو را جمع کند تا در برابر گاتو بایستند. در مکان پل، تیم ناروتو جنگ با زابوزا و هاکو را شروع کردند و ساسوکه که با هاکو تن به تن می جنگید، در زندان مرگبار آینه ای او گرفتار شد. ناروتو به زودی از راه رسید و متاسفانه نجات دادن ساسوکه ی داخل زندان (رفتن به داخل آن) را به خراب کردن زندان از بیرون ترجیح داد. دو پسر برای متوقف کردن هاکو که در حین حرکت سریع از آینه ای به آینه ی دیگر، کونای پرتاب می کرد، اقدام کردند. ساسوکه شروع به خواندن حرکات هاکو کرد و در یک حرکت تعجب آور، وقتی هاکو برای کشتن ناروتو که افتاده بود نزدیک شد، به جلوی ناروتو پرید.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ساسوکه با سوزن ها سوراخ شده بود اما ناروتو نمی توانست بفهمد که چرا او برای کسی که همیشه خودش به او توهین می کرده – ناروتو- فدا کرده. با احساسات در خروش در ناروتو ، مهر نگه دارنده کیوبی با بیرون ریختن از او شروع به ضعیف شدن کرد. چاکرای قرمز ناروتو را وحشی کرد و باعث رشد کردن دندان ها و ناخن های ناروتو شد و موهای او درهم شد. با قدرت و سرعت تازه یافته اش، او به سرعت هاکو یِ در حرکت را دستگیر کرد و ضربه ی محکمی به صورت او زد و با بیرون پرتاب کردن او از زندان آینه ای، آن را نابود کرد. ناروتو برای کشتن هاکو به جلو حمله برد ولی وقتی ماسک او افتاد و جوانی که با ناروتو صحبت کرده بود آشکار شد، متوقف شد. با دوباره بدست آوردن ذهنش، ناروتو خواست که بداند چرا او به زابوزا کمک می کند و هاکو توضیح داد که چگونه از یک قبیله ی از بین رفته آمده است. ناروتو نمی توانست درک کند او چگونه می توانسته اینقدر ثابت قدم با دنبال کردن فردی ارزشمند، پیچیده شود. هاکو با دیدن بدردنخور بودن برای زابوزا در آخر از ناروتو خواست او را بکشد. ناروتو برای انجام آن کار اقدام کرد اما هاکو به سرعت فهمید که زابوزا در دردسر است و به کمک او رفت و خودش را قربانی کرد. زابوزا خیلی زود توسط کاکاشی شکست داده شد و گاتو با مزدورانش از راه رسید تا بقیه آنها را بکشد، ایناری با کمک روستاییان که نهایتا برای هدف او صف آرایی کرده بودند، فرا رسید. مزدوران فرار کردند و ناروتو به تیم خودش بازگشت. او به زودی فهمید که ساسوکه نمرده است و هاکو که تا اندازه ای احساس دلسوزی می کرده برای ضربه پایانی اقدام نکرده بود.
با نگاه کردن به زابوزا و هاکو ی افتاده، برف شروع به باریدن کرد. ناروتو در حین توضیح دادن اینکه هاکو از یک دهکده برفی آمده بوده و فرد با ارزشش را در زابوزا یافته بود، شروع به گریه کرد. تیم 7 ، زابوزا و هاکو را دفن کردند. ناروتو قول داد که نینجای متفاوتی باشد که احساساتش را مخفی نمی کند و از انگیزه اش برای محافظت از افراد با ارزشش استفاده کند تا قوی تر شود. آنها بالاخره کشور موج را ترک کردند و تازونا پلش را تمام کرد که به افتخار پسر جوانی که به ایناری کمک کرده بود تا روحیه بگیرد و باعث شده بود آنها عاقبت برای خودشان به پا خیزند، پل ناروتوی اعظم نامید.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
تیم 7 به کونوها بازگشت و باز هم ماموریت های پست و پایین بیشتری را انجام دادند. هر چند به زودی زمان امتحان چونین بود. کاکاشی به اندازه ی کافی تحت تاثیر قرار گرفته بود که تیمش را وارد مسابقات کند، حرکتی ناشنیده از یک تیم تازه کار. دو تیم تازه کار دیگر هم وارد شدند، تیم 8 و تیم 10 . ناروتو مشتاق بود خودش را اثبات کند و دسته برای امتحان اول به سوی آکادمی روان شدند. قبل از اینکه بتوانند وارد کلاس شوند، دیدند که دو گنین بزرگتر راه ورود را سد کرده اند، در اصل دو امتحان گیرنده در لباس مبدل. آنها توجه کردند که آنجا کلاس اصلی نیست و گنجوتسو بوده. همچنین تیم دیگری را دیدند که توسط تازه کار شماره یک سال قبل، هیوگا نِجی، رهبری می شد. نِجی ناروتو را نادیده گرفت و با وجود عصبانیت او بر ساسوکه متمرکز شد. وقتی که بعدا هم تیمی نِجی، راک لی، ساسوکه را به مبارزه دعوت کرد، یک فرد حسود اول از همه به او حمله کرد. لی به راحتی ناروتو را کیش کرد و با ساسوکه جنگید. مربی لی، گای سنسی، ظاهر شد و او را سرزنش کرد. سپس تیم برای اولین امتحان رفتند.
وقتی که آنها به اتاق امتحان رسیدند، ناروتو یِ هیجان زده و پر مدعا ورودش را با فریاد به بقیه گنین های جمع شده اعلام کرد. بقیه گنین های همراهش تلاش کردند او را ساکت کنند و گنین بزرگتر دیگری به نام یاکوشی کابوتو آمد و به او هشدار داد که مراقب باشد. کابوتو توضیح داد که امتحان چگونه کار می کرد و اطلاعاتی از دیگر امتحان دهنده ها فراهم کرد. ناروتو و تیمش برای اولین امتحان نشستند. امتحان اول امتحان نوشتاری بود که از نینجا می خواست گستره ی وسیعی از اطلاعات و تجربه ی عملی نینجایی داشته باشد. هدف این امتحان فهماندن این بود که انها برای پیش روی احتیاج به تقلب دارند. بدبختانه ناروتو نتوانست این را بفهمد و ترسید. وقتی گنین تازه کار هیوگا هیناتا به ناروتو پیشنهاد تقلب از روی دست خودش را داد، او پذیرفتن پیشنهاد او را در نظر گرفت اما نمی دانست به او اعتماد کند یا نه. ناروتو متوجه نشد که هیناتا مدت هاست از او خوشش می آید. ناروتو خودش را با بیان اینکه یک نینجای با ابهت مثل او احتیاجی به تقلب ندارد، تصدیق کرد.
با تمام شدن وقت و بی جواب ماندن هر 9 سوال، ناروتو باید به جواب دادن سوال نهایی اعتماد می کرد. مورینو ایبیکی، امتحان گیرنده، به گنین های باقی مانده انتخاب حساسی را پیشنهاد کرد :
اگر سوال را به درستی جواب دهند پیش روی می کنند و اگر ندهند، هرگز دوباره نمی توانند امتحان چونین بدهند. هم اکنون اعلام انصراف کردن اجازه می دهد که فرد بتواند در آینده دوباره امتحان بدهد.
گنین های بسیاری تصمیم گرفتند که بروند و به نظر می آمد که ناروتو با بلند کردن دستش این مسئله را در نظر گرفته. ساکورا فکر کرد که بهتر است تیمشان عقب بکشد و روز دیگری بجنگد اما ناروتو فریاد زد که هرگز تسلیم نمی شود. حتی اگر تا ابد یک گنین بماند هرگز عقب نمی کشد. با سر در گمی دیگر گنین ها، ایبوکی قبول شدن در امتحان را به آنان تبریک گفت. اراده و خواستِ جلو رفتن و پرش تقدیر را پذیرفتن، تصمیم آنها را برای شجاع بودن و گذر از هر سختی ای که ماموریت برایشان بوجود می آورد را نشان می داد. سپس ناروتو و دسته اش به سوی امتحان دوم حرکت کردند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
امتحان بعدی در طی هفته ی بعد صورت گرفت و دسته را مجبور به گرفتن یک طومار از تیم دیگری کرد. ناروتو بار دیگر مشتاق بود که خودش را اثبات کند. همان طور که تیم با عجله به سوی محوطه امتحان می رفت، ناروتو اجازه ی استفاده ازدستشویی را گرفت. یک نینجای باران خودش را به شکل او جا زد تا طومار را بگیرد. زمانی که آنها نینجای باران را دور کردند، تحت نظر یک نینجای دیگر بودند، نینجای چمن، که به زودی با یک تند باد بزرگ ناروتوی واقعی را از دسته اش جدا کرد. سپس ناروتو توسط یک مار عظیم مورد حمله قرار گرفت که خیلی زود او را بلعید. ناروتو که در وضعیت بدی در حال به آرامی هضم شدن بود، تاجو کاگه بونشین را برای منفجر کردن شکم مار و فرار کردن به کار برد. وقتی او به تیمش بازگشت، ساسوکه را در جنگی آتشین با گنین چمن یافت. وقتی ساسوکه با ترس نسبت به حریفش عکس العمل نشان داد، ناروتو او را برای ترسو بودنش زد و برای جنگیدن با نینجای چمن حرکت کرد.
وقتی نینجای چمن و مار احضاری اش برای گرفتن ساسوکه اقدام کردند، ناروتو با پدیدار کردن قدرت های کیوبی اش آنها را متوقف کرد. نینجای چمن خیلی زود فهمید که ناروتو چه کسی است. ناروتو از ساسوکه پرسید که چه گربه ی ترسو ای است. قبل از اینکه او بتواند کار بیشتری انجام دهد، نینجای چمن ضربه زد و مهر دیگری بر مهر کیوبی او قرار داد و توانایی او برای دسترسی به قدرتش را مختل کرد. آشکار شد که نینجای چمن، اوروچیمارو است، یک نینجای مفقود شده از دهکده برگ. او به ساسوکه چشم داشت و آن دو جنگیدند. ناروتو بیهوش ماند و ساسوکه هم به زودی وقتی اوروچیمارو مهر نفرینی بر او گذاشت، بیهوش شد.
ساکورا از ناروتو مراقبت کرد و او پس از زمان کوتاهی بیدار شد و نتیجه ی جنگ ساکورا و گنین برگ دیگری در برابر یک گنین صدا را دید. تیم استراحت کرد و برای جمع کردن طومارهای مورد نیازشان در زمان کوتاه باقی مانده شروع به نگرانی کردند. ناروتو بیان کرد که می توانند طومارشان را، بر خلاف قوانین، باز کنند و بعد طومار مورد نیاز دیگر را جعل کنند. قبل از این که او بتواند تئوری اش را عملی کند کابوتو از راه رسید و به آنها هشدار انجام ندادن آن کار را داد. آنها با کمک کابوتو به برج رسیدند تا طومار دیگر را بدست آورند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
در طول راه آنها در گنجوتسوی گنین باران که اوایل امتحان حمله کرده بود گیر افتادند. آنها جنگیدند و از انرژی ناروتو برای فریب دادن نینجای باران، بیهوش کردنش و گرفتن طومارش استفاده کردند. با طومار مورد نیاز، آنها امتحان را کامل کردند. در برج مرکزی ایروکا را ملاقات کردند که به آنها تبریک گفت و درباره ی معنای چونین بودن برایشان صحبت کرد. سپس گروه پیش روی کرد و دیدند که دیگر تازه کارهای همراهشان هم موفق شده اند. هوکاگه ی سوم هدف امتحان را توضیح داد و بیان کرد از آنجایی که تعداد زیادی قبول شده اند، یک مسابقه ی مقدماتی برگزار خواهد شد. گنین ها به طور تصادفی در برابر یک دیگر قرار خواهند گرفت و برنده پیش روی خواهد کرد. ساسوکه عنوان کرد که چقدر مشتاق امتحان کردن خودش است و با فکر کردن به قدرت نشان داده شده از طرف ناروتو در امتحان قبلی اضافه کرد که نمی تواند برای جنگیدن با ناروتو صبر کند. هم وطن آنها کابوتو، در اصل جاسوس اوروچیمارو، برایشان آرزوی خوش شانسی کرد و رفت .
ناروتوd مبارزه ها را تماشا کرد و مشتاقانه منتظر نوبتش شد. او به زودی در برابر اینوزوکا کیبا و سگش آکامارو قرار گرفت. کیبا به یاد آورد که ناروتو در آکادمی چقدر بدبخت بوده و شروع به فرود آوردن حمله هایش بر او کرد. با وجود خاک کردن ناروتو و اینکه یک هیولا ادای تایجوتسو را در می آورد که باعث شد ناروتو را از دهن خونریزی کند اما او روی زمین ماندن را قبول نکرد. سپس کیبا ابری از دود به وجود آورد و از کمبود دید برای در مزیت قرار دادن آکامارو و خودش استفاده کرد. هرچند یک بار دیگر ناروتو، دست پیش را گرفت و تلفیقی از کاگه بونشین و هِنگه را برای فریب دادن کیبا و گرفتار کردن آکامارو استفاده کرد. با احساس خواری ، کیبا قرصی به آکامارو داد که باعث شد خزهایش قرمز و قدرتش زیادتر شود. سپس آن دو از یک تکنیک تلفیقی استفاده کردند که هر دو را به نسخه های وحشی کیبا تبدیل کرد که از لحاظ سرعت و قدرت بهبود یافته بودند و ناروتو را با یک حمله چرخشی دو تایی زدند. اعتماد به نفس کیبا بعد از حمله افزایش یافت و باعث شد او فکر کند می تواند قبل از ناروتو هوکاگه شود.
هرچند قاطعیت ناروتو باعث شد او دوباره بایستد. با رنجیدگی خاطر، کیبا و آکامارو با پرتاب بمب دودی برای جلوگیری از فرارش، برای بیشتر کوبیدن او پیش روی کردند. آنها حمله شان را وقتی ناروتو خودش را یکی از انها جا زد متوقف کردند. حس بویایی کیبا برتری خود را اثبات کرد و باعث شد او فرد جعلی را به سختی بکوبد. هرچند که شکل کتک خورده به آکامارو تغییر شکل داد. در یک لحظه، کیبا ضربه وحشیانه تری به دیگری زد که به گوشه ای افتاد و به آکامارو تبدیل شد. آکامارویِ اول به ناروتو تغییر شکل پیدا کرد و به کیبا حمله کرد، آکامارو کاملا با تشکر از کیبا از مسابقه بیرون رفت. کیبا حمله های تک نفری اش را برای انتقام از اینکه مجبور شده بود سگ خودش را بزند، از سر گرفت. موج مسابقه به نفع او شروع به برگشتن کرد ولی ناروتو مکررا با حرکت جدیدی او را تهدید می کرد که او هرگز نمی توانست کاملش کند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
کیبا قبل از این که او فرار کند و از نقطه ی کور به او حمله کند، برای تمام کردن کار با عجله حرکت کرد. هرچند اضطراب ناروتو به طور غیر عمدی باعث از دست دادن کنترل فعالیت های بدنیش شده بود. کیبا به خاطر باد شکم ناروتو مجبور به عقب نشینی شد چون بینی فوق – حساسش را دچار تنفر کرده بود. ناروتو توانست حرکتش را انجام دهد، حمله ی تایجوتسو با استفاده از کاگه بونشین. با الهام گرفتن از حرکت ساسوکه، او کیبا را با لگد به هوا پرتاب کرد و سپس چرخید و او را با لگدی به زمین کوبید. ناروتو در عین تعجب همه پیروز شد و برای تماشای بقیه ی مسابقات رفت.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
وقتی هیناتا در برابر پسر عمویش نِجی قرار گرفت، ناروتو از کلمات نِجی در مورد بازنده ها و تقدیرشان برای همیشه همان طور ماندن، خیلی ناراحت شد. ناروتو به هیناتا روحیه تسلیم نشدن و جنگیدن را داده بود. نِجی مسابقه را برد ولی دست از صحبت "بازنده ها" بر نداشت. ناروتوی عصبانی که روی انگشتانش خون هیناتا را داشت به نِجی قول داد که در مسابقه ی بعدی به او اُردنگی می زند. او از این شانس استفاده می کند و در مرحله ی سوم با نِجی قرار گرفت. بعد از مرحله مقدماتی ناروتو مشتاق تمرین کردن با کاکاشی بود ولی مربی اش او را به تمرین با اِبیسو، نینجای "برجسته" که با کونوهامارو تمرین می کرد، وا داشت. ناروتو به اِبیسو توجه نمی کرد و او را یک منحرف کُمُدی (منحرف مخفی) می خواند. اِبیسو توانست به ناروتو برسد و به او راه رفتن روی آب را یاد دهد. قبل از اینکه آنها بتوانند درسشان را تمام کنند اِبیسو برای متوقف کردن یک منحرف که حمامِ آب گرم زنانه را دید می زد رفت. آن منحرف جیرایا، هم تیمی قبلی اوروچیمارو و یکی از سه نینجای افسانه ای(سان نین) بود.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
جیرایا مربی هوکاگه ی چهارم بود و کمی از خودش و چهارمین را در ناروتو دید. ناروتو درخواست کرد که دانای منحرف در مکان اِبیسو به او آموزش دهد. با استفاده از تکنیک منحرفانه اش، ناروتو نینجای با تجربه را متقاعد کرد که به او تعلیم دهد. جیرایا اول برای برداشتن مهری که اوروچیمارو چند هفته قبل تر بر روی ناروتو گذاشته بود، اقدام کرد. سپس به او اجازه داد که قرارداد وزغ ها را امضا کند و نینجای بعدی ای که قرارداد احضار خانواده وزغ ها را دارد، باشد. جیرایا شروع به یاد دادن چگونگی استفاده از چاکرای کیوبی در زمان احتیاج نه فقط در زمان های شدید شدن احساسات کرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
جیرایا با استفاده از پرت کردن او از صخره ناروتو را مجبور به بیرون کشیدن آن (چاکرا) کرد. وقتی ناروتو تمرکز کرد، خودش را درون زندان کیوبی یافت. او رو در رو کیوبی را ملاقات کرد و از روباه خواست که به او چاکرا اجاره دهد. کیوبی از زندانی بودنش عصبانی شد اما راضی نگه داشتن ناروتو را انتخاب کرد چون مرگ ناروتو منجر به مرگ خودش می شد. از این مرحله به بعد ناروتو می توانست وقتی به میزان چاکرای زیادی احتیاج داشت از قدرت کیوبی استفاده کند. این قدرت به او اجازه ی احضار رئیس وزغ ها گامابونتا را داد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بعد از احضار گامابونتا، ناروتو برای بهتر شدن به بیمارستان برده شد. در زمانی که آنجا بود به شیکامارو برخورد و فهمید که گارا برای کشتن راک لی که در بیمارستان بود، آمده است. شیکامارو توانست گارا را با سایه اش قفل کند و ناروتو او را زد و خواست که بداند برای چه به آنجا آمده است. گارا توضیح داد که چگونه یک هیولا در او مهر شده است و ناروتو به سرعت فهمید که هر دو مرد جوان مثل هم بودند. گارا توضیح داد که چگونه پدر خودش بر مراحل کار نظارت داشته و بعد از آن می خواسته او را بکشد. زندگی گارا انعکاسی از زندگی خود ناروتو بود. او فهمید که وجودش شناخته شده است و روابطی بوجود آورده که او را قوی تر کرده است، چیزی که گارا نداشت. گارا برای حمله حرکت کرد اما گای از راه رسید و او را دور کرد. سپس ناروتو به خانه اش بازگشت و منتظر شروع امتحان سوم شد. متاسفانه او انقدر اضطراب داشت که شب قبل از امتحان نتوانست به درستی بخوابد.
او زود بیدار شد تا به مکان تعلیم گنین ها، جایی که امتحان زنگوله را داده بود برود. آنجا ناروتو هیناتا را ملاقات کرد و توضیح داد که چقدر نگران بوده. شاید که قوی به نظر بیاید ولی همیشه شکست می خورده. هیناتا به او گفت که این مورد درست نیست. حتی اگر او شکست بخورد ولی تسلیم نمی شود و این قدرت واقعی است . ناروتو روحیه گرفت و از او تشکر کرد. سپس به او گفت که زمانی فکر می کرده او عجیب و غریب است و در حقیقت از آدمهایی مثل او خوشش می آید. این کلمات، دختری که خیلی زیاد از او خوشش می آمد را گیج و حیرت زده کرد. ناروتو به استادیوم امتحان رسید و دید که ساسوکه هنوز نرسیده است. ناروتو و نِجی اولین نفرات برای مسابقه بودند و ناروتو قولش را برای عوض کردن دید نِجی از "بازنده ها" تکرار کرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتو کاگه بونشین های بسیاری درست کرد و شروع به حمله به نِجی کرد. متاسفانه تایجوتسوی برتر نِجی توانست بیشتر شبیه ها را از بین ببرد. او سپس از بین جمعیت ناروتوها عبور کرد تا به تک نفری که حمله نمی کرد ضربه بزند و با اظهار اینکه می دانست فرد اصلی حمله نخواهد کرد، خیلی از خود راضی رفتار کرد اما آن ناروتو هم دود شد و از بین جمعیت، نفر اصلی پرید تا ضربه بزند. بدبختانه نِجی از کایتِن برای منفجر و دور کردن ناروتو استفاده کرد و سپس بر علیه او یک حمله جووکِن به کار برد که تِن کتسوی او، مکان هایی در بدن که جریان چاکرا را کنترل می کردند، را بست.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتو از پایین ماندن سر باز زد. او به نِجی گفت که نمی تواند بفهمد چرا او اینقدر بزرگ و بالا رفتار می کند، بنابراین نِجی تاریخچه هیوگا را برای او توضیح داد. ناروتو گفت که به گذشته ی تلخ آنها اهمیتی نمی دهد و سپس شروع به بکار گیری قدرت کیوبی با استفاده از تعلیمات جیرایا کرد. قدرت کیوبی به زودی آشکار شد و با زیاد کردن سرعت و قدرتش، بدن او را فرا گرفت. ناروتو سپس در حال گفتن اینکه اگر نِجی باور ندارد که می تواند مشکلات خانوادگیش را تغییر دهد پس او با هوکاگه شدن آنها را تغییر می دهد، به نِجی حمله کرد. دو مرد جنگیدند و منطقه ی اطراف آنها همان طور که آنها ضربه رد و بدل می کردند، در گرد و غبار منفجر شد.
وقتی گرد و غبار خوابید دو بریدگی روی زمین بود . نِجی از یکی از آنها بیرون آمد و ناروتو بی حرکت در یکی از آنها دراز کش بود. نِجی به جلو خم شد و با کینه بیان کرد که یک بازنده همیشه همین گونه خواهد بود. ناگهان زمین زیر پای او ترک خورد و ناروتو از زیر به چانه ی او مشت زد و او را از عقب به زمین انداخت. ناروتو در حالی که زیر زمین برای سوپریز کردن نِجی تونل می زد، یک شبیه از خودش را در آن بریدگی به جا گذاشته بود. باور ناروتو به خودش اجازه می داد که هر تقدیر "از قبل تعیین شده" ای که به او داده شده بود را تغییر دهد. نِجی بی حرکت، به زودی این را درک کرد. با حریفش روی زمین، ناروتو پیروز اعلام شد. جمعیت با تبریک به صدا در آمد و ناروتو خجالت زده احترام و تحسین کونوها را بدست آورد. او به محل اننتظار بازگشت و مشتاقانه منتظر آمدن ساسوکه شد. وقتی که او آمد، ناروتو به گفته ی ساسوکه قبل از امتحان سوم مقدماتی که او هم مشتاق جنگیدن با او بود پاسخ داد.
سپس او به تماشای جنگ ساسوکه و گارا مشغول شد. ناروتو و شیکامارو به برخورد قبلیشان با گارا فکر کردند و به سرعت رفتند تا به کاکاشی درباره ی در خطر بودن ساسوکه هشدار دهند. سپس کاکاشی آشکار کرد که او با ساسوکه خوب تمرین کرده و به او چیدوری یاد داده است. ناروتو همان طور که ساسوکه توانست به گارا صدمه بزند تماشا می کرد . او به زودی احساس خستگی کرد، حمله ی گنجوتسو ای که بر روی استادیوم اجرا شده بود. هجوم شن و صدا بر برگ آغاز شده بود.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتو به زودی توسط ساکورا بیدار شد. به ساکورا و شیکامارو و ناروتو دستور داده شده بود ساسوکه را که به دنبال گارا و همراه هایش رفته بود، تعقیب کنند. در تعقیب ساسوکه به همراه سگ احضار شده کاکاشی، پاککون، گروه متوجه شد که نینجاهای صدا آنها را دنبال می کنند. به این نینجاها دستور داده شده بود که ناروتو را از بین ببرند. شیکامارو تصمیم گرفت عقب بماند و زمانی که ناروتو و ساکورا ادامه می دهند آنها را متوقف کند. وقتی که آنها عاقبت به ساسوکه رسیدند دیدند که او از جنگیدن با گارا در شکل شوکاکو ضعیف شده بود. ناروتو گارا را تشخیص نداد اما شنی که سطح بدنش را پوشانده بود، شکل بیژو ی درون او را گرفته بود. گارا توانست ساکورا را با شن، به نحوی که زندگیش را تهدید می کرد، به یک درخت بدوزد. ناروتو با قاطعیت به جلو نگاه کرد و گارا متعجب شد که چرا او فرار نمی کند. ناروتو بیان کرد که از دوستانش محافظت خواهد کرد و برای احضار گامابونتا اقدام کرد و بدبختانه فقط توانست پسرش، گاماکیچی، را بیاورد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتو چشم های تنها و وحشی گارا را دید و به گذشته ی تنهای خودش فکر کرد اما سپس به ایروکا و تیمش و روابط جدیدی که شکل داده بود فکرکرد. ناروتو کاگه بونشین را شکل داد و برای حمله پرید اما به کنار پرتاب شد. او بعد از حمله ی دوباره باز هم به پایین کوبیده شد. با روی پا ایستادن، او انگیزه جدیدی را در حال جوشش در درونش احساس کرد که حتی اگر جانش را هم از دست بدهد، در این جنگ نمی بازد. او به جلو دوید و توانست یک ماده منفجره به درون گارا بفرستد. ناروتو به گذشته اش فکر کرد و به ساسوکه گفت که خودش و گارا مثل هم هستند ولی دوستان با ارزش او آنها را متفاوت می سازد. با فکر کردن به حرف های هاکو، او می دانست که انگیزه محافظت از فردی خاص، افراد را واقعا قوی تر می سازد. با شارژ کردن دوباره چاکرایش او تاجو کاگه بونشین را دوباره استفاده کرد و شبیه ها، برای له کردن تمام و کمال گارا یورش بردند. وقتی که آنها برای کشتن گارا اقدام کردند قدرت کامل شوکاکوی گارا پدیدار شد و یک شکل در اندازه طبیعی از تجسم شنی اهریمن را ساخت.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
همین که گارا تصمیم گرفت ناروتو را له کند، شن زود شروع به در بر گرفتن ناروتو کرد. او بدون چاکرا به تمریناتش با جیرایا فکر کرد و برای دوباره احضار کردن تلاش کرد که این دفعه درست عمل کرد و گامابونتا را آورد. گارا کاری کرد که خودش بخوابد و به شوکاکو اجازه ی تسلط پیدا کردن را داد. گامابونتا برای کمک کردن ناراضی بود اما پسرش گاماکیچی از کارهای اخیر ناروتو خیلی عالی تعریف کرد و او نظرش را تغییر داد. دو موجود عظیم الجثه شروع به تبادل حملات کردند. گامابونتا گفت که آنها باید گارا را بیدار کنند و او باید به موجودی تبدیل شود که بتواند به اهریمن چنگ بزند، با فکر کردن به کیوبی، ناروتو و گامابونتا به یک هیولا تغییر شکل دادند و به شوکاکو چنگ زدند. ناروتو برای بیدار کردن گارا حرکت کرد اما شن او را عقب نگه می داشت. او که از مصرف کردن این همه چاکرا ضعیف شده بود، با تمرکز درونی از کیوبی کمک خواست و قدرت جمع کرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتو به جلو رفت اما بار دیگر شن او را سر جای خودش، فقط چند اینج دور از گارا، نگه داشت. او تقلا کرد و رقیبش را سر و ته، بیدار کرد. شوکاکو فرو ریخت و گامابونتا آنها را ترک کرد. سپس دو نفر به زمین افتادند و در درختان فرود آمدند. آنها با به هم نگاه کردن، شروع به ضربه زدن کردند. قدرت ناروتو برنده شد و او گارا را به زمین کوبید. همان طور که آنها روی زمین دراز کش بودند گارا دید که ناروتوی خسته، فقط با چانه اش شروع به خزیدن به سمت او کرد. گارا ترسید و نگران شد که وجودش به زودی به پایان می رسد، او به ناروتو هشدار داد که جلوتر نیاید ولی او ادامه داد. ناروتو با اشک در چشمانش به او نگاه کرد و گفت که درد تنها بودن را می فهمد اما اگر گارا به مردم با ارزش برای او صدمه بزند او را خواهد کشت. گارا فهمید که انگیزه ی محافظت از دیگران فردی مثل ناروتو را واقعا قوی ساخته است. ناروتو گفت که آخر سر مردمانی را دارد که وجودش را قبول دارند. ساسوکه از راه رسید و به ناروتو گفت که حال ساکورا خوب است. سپس همراه های گارا از راه رسیدند و با او عقب نشینی کردند.
ساکورا از ساسوکه برای نجات دادنش تشکر کرد اما او گفت که این ناروتو بوده که قدرت ناشناخته ای از خودش نشان داده. اعصاب خوردی روز افزون ساسوکه از قدرت ناروتوی به نظر بازنده شروع به فرسودن او کرد. در روزهای بعد، ناروتو بهتر شد و کونوها برای مراسم تشییع جنازه هوکاگه سوم که در جنگ با اوروچیمارو از پا افتاده بود، گرد هم آمد. آنجا ناروتو با ایروکا درباره ی طبیعت مرگ و زندگی صحبت کرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
چند روز بعد جیرایا از راه رسید و به ناروتو گفت که قرار است به دنبال سوناده، یکی از هم گروهی های قبلی و از سه ساننین افسانه ای بروند و می توانند از این زمان برای پیشبرد تمریناتشان استفاده کنند و او به ناروتو تکنیکی که برابر با چیدوری ساسوکه است، آموزش می دهد. ناروتوی هیجان زده این موقعیت برای تعلیم دیدن زیر نظر دانای منحرف را پذیرفت و آن دو به راه افتادند. در همین زمان گروه آکاتسوکی در جست و جوی ناروتو امد. آنها به دنبال کیوبیِ اهریمن درون او بودند. یکی از دو نفر اکاتسوکی، ایتاچی برادر ساسوکه بود. ایتاچی و شریکش هوشیگاکی کیسامه ناروتو را تا یک هتل تعقیب کردند. ساسوکه هم به دنبال ایتاچی از راه رسید. ناروتو در زمانی که جیرایا با یک زن رفته بود، تنها مانده بود. او با ترس به مردانی که برای از پا در آوردنش آمده بودند نگاه می کرد. وقتی کیسامه برای بریدن دست و پاهای ناروتو حرکت کرد، جیرایا در آخرین لحظات برای نجات او از راه رسید. او دو نینجا را دور کرد و ساسوکه را به بیمارستان کونوها فرستاد. دو نفر به سفر خود ادامه دادند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
[font=Tahoma]
[size=medium][font=Tahoma][/font
|
|
2014/02/08 10:53 PM |
|
Manaka
ارسالها: 2,722
تاریخ عضویت: Jan 2014
اعتبار: 768.0
|
RE: درباره ی اوزوماکی ناروتو
خیلییییی خوب بود اما هیچکدوم از عکساش نیومده بود
|
|
2014/02/08 10:56 PM |
|
2rsa
❤مَن پُرَم اَز حِِسِ خُوب❤
ارسالها: 11,458
تاریخ عضویت: May 2016
اعتبار: 2253.0
|
RE: درباره ی اوزوماکی ناروتو
واقعا دستت طلا بعضیهاش جالب بودمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2017/08/15 11:24 AM |
|