اسپرینگ ولد
ارسالها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
|
کراسیس کور به سبک من
روز اول تمرینات .
لازارد : خوب عزیزان دیگه کچلم کردین ،برین سر پست هاتون.
گوشی انجیل زنگ خورد .
انجیل : الو ،الو ،صداتون نمیاد ،
مزاح : فوت ،فوت
انجیل : مگه مشکل داری زنگ میزنی وبعد شم هم فوت میکنی.
سفیروت: گوشی لمسی جدید خریدم کلی بازی اندروید داره ،دل بسوزه .
انجیل : به جهنم خدا کنه گوشیت بیفته بترکه.
جنسیس: خوب کار اموز بیا بریم مگه نمی خوای یه قهرمان بوشی.دبیا دیگه.
اسپرینگ : من دلم درد میکنه.تازه گرسنم هم هست .
انجیل : زک تو بهونه ای نداری .
جنسیس به زور دست اسپرینگ رو گرفت وباخودش به سمت اتاق تمرین برد .
اما اونجا رو تغییر حالت داده بودن ،تا اسپرینگ فکر کنه واقعیه ،بعدش نوبت زک بود.
سفیروت هدفون رو در گوشش گذاشت .
دستگاه خواننده ی فکار ومغز رو به کار انداختند .
اسپرینگ در ذهنش میگفت : اگه سوار بی سر رو ببینم چه غلتی بکنم؟
جنسیس: سوار بی سر کیه؟
اسپرینگ : چی شده؟
جنسیس هیچی هیچی .
سفیروت : هان چی شد سوار بی سر ؟
کمی جلو تر اسپرینگ از جنسیس جدا شد .
ارام ارام راه میرفت ،جنسیس : پلان طبقه پنج ساختمون رو رد کن .
اسپرینگ اینجا خیلی تاریکه .
جنسیس: تاریکه ؟
سفیروت : تو ذهنت چی میگذره .
اسپرینگ در خاطراتش غوطه ور شده بود همین طور بالامیرفت .
ادامه دارد ...
|
|
2015/06/06 08:34 AM |
|