مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
با تشکر فراوان از کاربر yamado بابت این بنر زیبا و حرفه ای
نام انیمه: Sound! Euphonium (نوای یوفونیو)
تاریخ پخش: بهار سال 2015 (1394)
کارگردان: تاتسویا ایشیهارا (Tatsuya Ishihara)
نویسنده: جوکی هانادا (Jukki Hanada)
موسیقی: ماتسودا آکیتو (Matsuda Akito)
استودیوی سازنده: کیوتو انیمیشن (Kyoto Animation)
تعداد قسمت: 13
نقد اختصاصی پارک انیمه از: ADP
میزان اسپویل: گیج کننده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
زمانی که چند ماه قبل تر، اعلام شد که یکی از انیمه های بهار 2015، "صدا! یوفونیوم" با یک ژانر متفاوت آماده برای پخش است، شاید کمتر کسی به آن توجه کرد. اما باز هم این انیمه نظر دو گروه را به خود گرفت، منتقدین و علاقه مندان به موسیقی. البته زمان پس از پخش خود نیز نشان داد چیزی فراتر از آن است که به نظر میرسید. این انیمه با یک پیام نکراری بسیاری را شگفت زده کرد!
انیمهی "صدا! یوفونیوم" امسال بهار 2015 پخش شد و نوانست نظر بسیاری از کاربران را به خود جلب کند. همین الان نیز این انیمه دیدنش به دیگران توسط کاربران پارک انیمه پیشنهاد میشود. زیرا این انیمه هم توانست با داستانی نو و سرگرم کنند، پیامی قدیمی را منتقل کند.
در این هیچ شکی نیست که نویسنده و کارگردان با روانشناسان بسیاری درمورد این انیمه صحبت کرده اند. زیرا نکات روانشناسی زیادی در این انیمه موج میزند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
داستان از آنجایی شروع میشود که دختری به نام کومیکو اومائه از دوران دبستان (سال چهارم) نواخت سازی بادی به نام یوفونیوم را شروع میکند. زیرا خواهرش قبل از او این ساز را مینواخت اما بعد ها به دلیل درس و مشق آن را رها کرد. کومیکو با نواختن این ساز تا سال سوم راهنمایی و با تلاش های بسیاری بالا رفت، اما هیچ گاه نتوانست مدال طلای مسابقات را نسیب خود کند و به مسابقات ملی راه پیدا کند. بهترین مدالش مال سال سوم راهنمایی بود که آن هم طلای نصفه بود (یعنی فقط نامزد طلا شده بود. برنده نشده بود!). اما حال او به اول دبیرستان آمده است. و دوباره پس از کش و قوس های فراوان وارد گروه ارکستر مدرسه جدیدش، یعنی کاتایوجی میشود و با معلم موسیقی جدید ارکستر مدرسه، یعنی آقای تاکی همراه سایر اعضای ارکستر آشنا میشود. اما آقای تاکی یک مشاور متفاوت است...او انتخاب را به خود دانش آموزان میسپارد و با توجه به انتخاب آنها تصمیم های لازم را میگیرد. اما باز هم مشکلی وجود دارد. ارکستر پر از سال اولی و افزاد بی تجربه است. و این است که کارشان را خراب میکند. زیرا آنها انتخاب کرده اند تا وارد مسابقات ملی شوند. اما در ناامیدی تمام به سر مبرند...تمام سعی و تلاش خود را میبینند اما در ناامیدی به سر میبرند و این است که بعدی واقعی از زندگی واقعی را به ما نشان دهد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
این انیمه همانطور که گفته شد موفقیت های بسیاری بدست اورد و حتی میتواند به فصل دوم خود نیز برسد، زیرا پتانسیل های لازم را دارد. اما مطمئنا موفقیت های این انیمه مانند کلاس درس ترور، یا آخرین اسرافیل نیست...بنابراین تصمیم اینکه دومین فصل از این انیمه پخش شود کمی سخت است...
حال جدا از مباحث پخش این انیمه، واقعا چیزهای زیادی میتوان از آن دید و آموخت. دانش آموزان در اوج ناامیدی به سر میبرند، اما تکرار و تمرین نواختن، به مرور زمان کار آنها را بهبود میبخشد. آنها خودشان هم میدانند که دارند پیشرفت میکنند و باز تمرین میکنند. تا جایی که ناامیدی قبل از مسابقه نهایی، تبدیل به استرس ناشی از ترس سوتی دادن و خراب کردن مسابقه میشود.
این دغدغه در زندگی تمام ما حداقل یکبار رخ داده است. مانند امتحان پایانی سال! خیلی موارد شده که ما با ناامیدی بابت ندانستن کامل نکات و دروس مورد نظر، با حالی خراب شروع به درس خواندن کنیم و پیش خودمان غزل تجدید را بخوانیم. اما به مرور زمان به خودمان امیدوار میشویم تا جایی که فقط استرس از بابت فراموش کردن یک نکته یا چند کلمه کلیدی داریم!
این مبحث انیمه چیزیست بسیار مهم که به ما میآموزد در همه حال تلاش خود را بکنیم و توجهی به خرابکاری های خود نکنیم. در همه حال تمرین و مطالعه کنیم و از هدفمان روزی غافل نشویم. مهم ترین پیامی که از این انیمه میتوان گرفت. زیرا مدرسه کاتایوجی، در ده سال اخیر فقط توانست یک مدال برنز بیاورد و وارد مسابقات ملی نشود، اما با ورود مشاوری جدید و با استعداد، و صدالبته تعیین کردن هدفی مشخص برای دانش آموزان، آنها بالاخره توانستند پس از پستی و بلندی های فراوان مدال طلا را نسیب خود کرده و به مسابقات ملی راه یابند. ما هم میتوانیم مانند آنها موفقیت های بی شماری کسب کنیم. کافی است بخواهیم و تلاش و تمرین کنیم.
راستی یک چیز دیگر! اگر دقت کرده باشید انیمه روی یک شخصیت زوم نکرده بود. بلکه منظور انیمه تمام افراد مدرسه بود! شاید داستان از دیدگاه کومیکو روایت میشد و بیان دوم شخص او (خطاب به بیننده) در بعضی نقاط انیمه شیرینی کار را بیشتر میکرد. اما یکی از نکات مهم این انیمه، کار گروهی بود. زیرا اگر فقط یک نفر کارش را در ارکستر خراب میکرد، جور کارش را باید تمام افراد ارکستر و مدرسه میکشیدند. اما راز موفقیت گروه ارکستر، کار گروهی درست و گوش دادن به حرف مشاور موسیقیشان. یعنی تاکی سنسه بود. که رهبرشان محسوب میشد. بنابراین اگر شما هم برای موففقیت نیاز به کار گروهی دارید، همکاری با اعضای آن گروه و همچنین تلاش و تمرین را فراموش نکنید. ما بارها و بارها کومیکو و کوساکای (دوست کومیکو که تلاش های بسیاری برای موسیقی کرد و ترومپت مینوازد) مصمم را میدیدیم که برای ورود به تیم اصلی تمرین میکنند و تمرین میکنند و ما در طول انیمه دیدیم که یک به یک به موفقیت های پیاپی زیادی رسیدند. از ورود به تیم اصلی ارکستر توسط هردوشان تا به تکنوازی رسیدن ترومپت توسط کوساکا و مهم ترینشان، یعنی کسب مدال طلای مسابقات.
و صد البته که تمامی این عناصر، فقط با انتخاب ما آغاز و به پایان برده میشوند. انتخاب های درست و صحیح، که گاهی اوقات مجبوریم آنها را دسته جمعی انجام دهیم و با توجه به رای جمع پیش برویم (مانند همین انیمه)، تکمیل میشوند. بنابراین ما همیشه باید در انتخاب های مهم خود نهایت دقت را به کار ببریم. زیرا هرکدام از این انتخاب ها میتوانند مسیر زندگی ما را تغییر دهند. چیزی که به خوبی در انیمه نمایش داده شد. خواهر کومیکو انتخاب کرد که از گروه موسیقی خارج شود. و به درس و مشق بپردازد. شاید او هرگز نتوانست در دانشگاه مورد نظر خود قبول شود، اما هیچ گاه از انتخاب خود پشیمان نشد. کومیکو نیز انتخاب کرد که راه موسیقی را ادامه دهد. و صد البته که به موفقیت های بزرگی رسید. این نشان میدهد اگر خواهر کومیکو نیز موسیقی را ادامه میداد، شاید او هم به موفقیت هایی مانند کومیکو میرسید. اما خب...شاید...
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
البته جدا از مباحث زیاد فلسفی این انیمه، ما مباحث فنی بسیاری را هم درش دیده ایم. مباحثی که در هر انیمه ای با نمراتی متفاوت میبینیم!
خیلی راحت بهتر است از گرافیک انیمه عبور کنیم. زیرا گرافیک در حد استاندارد و قابل قبول است و تمام المان های یک انیمه در آن رعایت شده است. اما باز هم یک مشکلی که بیننده های تازه وارد را در این انیمه درگیر خود میکند، طراحی نزدیک به هم شخصیت ها و مهم تر از همه موها و در بعضی نقاط چهره های آنان است! خب منم به کارگردان حق میدهم که تمام موها را در حد قهوه ای و مشکی قرار داد. زیرا کلا ژانر موسیقی ژانری جدی در دنیای سینمایی محسوب میشود و نمیتوان با رنگ آمیزی های تخیلی، آن را تغییر داد. اما باز هم بیننده در اوایل انیمه، قاطی میکند. صد البته که قاطی میکند! زیرا موی دختران و پسران یا قهوه ای است یا مشکی! من خودم دیدم یک کاربر همش شخصیت های کاساکا و آسوکا را با هم اشتباه میگرفت! زیرا مو و قد هردو به یک رنگ بود و آسوکا فقط عینک داشت که آنها را از هم متمایز میکرد! اما خب. گاهی اوقات عینکش را هم برمیداشت...این است که بیننده در برخی نقاط فیلم در مورد شخصیت ها شک میکند.
دوبله انیمه هم مانند شخصیت پردازی بود! صداها کم و بیش به یکدیگر نزدیک بودند و پس از چند اپیزود بالاخره میتوانستیم صداها را تشخیص دهیم. زیرا شخصیت هارا هم نمیشناختیم که صدایشان را نیز بشناسیم! و این دو مورد دست به یکی کردند تا کاربری مانند من را به خوبی گیج کنند...
سایر اجزای بخش فنی، مانند میکس و صداگذاری بسیار خوب بود. حرکات و زیر و بم شدن صدای نوازنده های اصلی به خوبی با پخش انیمه هماهنگ شده بود. به طوری که شما بک ذره احساس جلو و عقب شدن صدا، و ناهماهنگی بین عوض شدن صدا و از آن طرف فشار دادن یک پیستون (همون دکمه های سازهای بادی!) نمیکردید. میکس صدا هماهنگ و عالی بود.
درکل شاید بخش فنی هم مشکلاتی داشت. اما در نهایت میتوان به آنها عادت کرد! جدا از میکس صدا که از همان اول خوب و عالی پیش رفت.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
نتیجه گیزی:
این انیمه ارزش چندبار دیدن را دارد! سازندگان به بسیاری از نکات روانشناسی و فلسفهای این انیمه توجه کرده اند و تاکنون که در آن موفق بوده اند. این انیمه پتانسیل رسیدن به فصل دوم را دارد. حال باید ببینیم چه میشود. مباحث فنی انیمه هم چند مورد کوچک داشت که به مرور زمان توسط خود بیننده و عادت کردنش به موارد حل میشد و صدالبته که میکس عالی و بی نظیر این انیمه جدا از سایر موارد قابل تحسین است. پیشنهاد میشود در اوقات بیکاری خود جایی را به این انیمه پر از پیام و نکته اختصاص دهید.