دوستان سلام
این بار یه کتاب کوتاه و از یک نویسنده شهیر ایرانی
کتاب خوبیه من قبلا این کتاب رو خوندم و پیشنهاد می کنم حتما در این دور شرکت کنید هم کتاب خوبی هست و هم بسیار مناسب برای بحث
طبق معمول اگر پستتان حاوی اسسپویلر هست از قبل هشدار بدید و در هر مقطع از کتاب که خواستید می تونید در این تاپیک با اعضا در مورد کتاب بحث کنید
لینک
لینک پشتیبان
فاما کوتاهی در مورد محمد علی جمالزاده پدر داستان کوتاه ایران
سید محمدعلی جمالزاده (۲۳ دی ۱۲۷۴ در اصفهان- ۱۷ آبان ۱۳۷۶ در ژنو) نویسنده و
مترجم
معاصر ایرانی است. او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقعگرایی در
ادبیات فارسی
میدانند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
او نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان
یکی بود، یکی نبود در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین منتشر ساخت.داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز، و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است.وی در سال ۱۳۷۶ در ۱۰۲ سالگی در یک
خانه سالمندان
در ژنو، سوئیس درگذشت.
زندگی
جمالزاده در خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او فرزند
سید جمالالدین واعظ اصفهانی
بود. واعظ اصفهانی در اصفهان زندگی میکرد، اما غالباً برای وعظ به شهرهای مختلف سفر میکرد. جمالزاده پس از ۱۰ سالگی پدر خود را در برخی از سفرها همراهی میکرد. آنها در سال ۱۳۲۱ برای زندگی به تهران رفتند.جمالزاده حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. در دوران اقامت او در بیروت; اوضاع سیاسی ایران تغییر کرد، در آن زمان
محمد علی شاه قاجار
مجلس را به توپ بست و هر یک از آزادیخواهان با مشکلاتی مواجه شدند. پدر جمالزاده خود را به همدان رساند تا از آنجا به عتبات فرار کند، ولی در آنجا دستگیر شد و به بروجرد برده شد. امیر افخم، حاکم بروجرد دستور اعدام او را صادر کرد.جمالزاده در بیروت با
ابراهیم پور داود
و
مهدی ملکزاده
فرزند
ملک المتکلمین
چندین سال همدوره بود. در سال 1910 تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر عازم فرانسه شد. در آنجا
ممتازالسلطنه
سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوئیس برود. سید محمدعلی تا سال 1911 در لوزان بود، پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت.جمالزاده در زمستان ۱۳۷۶ در ژنو درگذشت. بنا بر نوشتهٔ ثبت شده در کنسولگری ایران در سال ۱۳۷۰، پس از درگذشت او ۲۶ هزار برگ از نامهها، دستنوشتهها و عکسهای او در خانهاش به
سازمان اسناد ملی
تحویل داده شده است.
فعالیتها
همزمان با جنگ جهانی کمیتهای به نام
کمیته ملیون
به رهبری
سید حسن تقی زاده
برای مبارزه با روسیه و انگلیس در
برلن
تشکیل شد. این کمیته سید جمال الدین را به همکاری دعوت نمود. سید جمال الدین در سال 1915 به برلن رفت و تا سال 1930 در آن جا اقامت داشت. پس از اقامت کوتاهی در برلن برای ماموریت از طرف کمیته ملیون به بغداد و کرمانشاه رفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. در بازگشت به برلن
مجله کاوه
(24 ژانویه 1916 اولین شماره آن به چاپ رسید) وی را به همکاری دعوت کرد و تا تعطیلی مجله(30 مارس 1922) به همکاری خود با تقی زاده ادامه داد.پس از تعطیلی مجله کاوه ، سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران را به عهده گرفت. او به مدت هشت سال این مسئولیت را به عهده داشت، تا اینکه در سال 1931 به دفتر بین المللی کار وابسته به جامعه ملل پیوست. پس از بازنشستگی در سال 1956 از برلن به ژنو رفت و تا پایان عمر در آنجا اقامت داشت.جمالزاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد. اما میتوان گفت که که تمام تحقیقاتش در باره ایران و زبان فارسی و گسترده کردن دانش ایرانیان بود. علیرغم اینکه در رشته حقوق تحصیل کرد ولی در باره حقوق مطلبی ننوشت.
سبک نگارش
محمدعلی جمالزاده را همراه با صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. داستان کوتاه «فارسی شکر است» را که در کتاب
یکی بود یکی نبود
او چاپ شدهاست، عموماً به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوهٔ غربی میشمارند. این داستان پس از هزار سال از
نثرنویسی
فارسی نقطه عطفی برای آن به شمار میرفت. به علاوه، مقدمهٔ جمالزاده بر کتاب
یکی بود یکی نبود سند ادبی مهم و در واقع بیانیه نثر معاصر فارسی است. در این مقدمه جمالزاده مواکداً بیان میکند که کاربرد ادبیات مدرن نخست بازتاب فرهنگ عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیتهای اجتماعی است.
تاریخ و ادبیات
- گنج شایان (چاپ برلین، ۱۳۳۵ ه.ق.)
- تاریخ روابط روس با ایران (چاپ برلین، چاپ تهران ۱۳۷۲)
- پندنامهٔ سعدی یا گلستان نیکبختی (۱۳۱۷)
- قصه قصهها (از روی قصصالمعمای تنکابنی، ۱۳۲۱)
- بانگ نای (داستانهای مثنوی معنوی، ۱۳۳۷)
- فرهنگ لغات عوامانه (۱۳۴۱)
- طریقهٔ نویسندگی و داستانسرایی (۱۳۴۵)
- سرگذشت حاجیبابای اصفهانی (۱۳۴۸)
- اندک آشنایی با حافظ (۱۳۶۶)
<a
داستانها
- یکی بود، یکی نبود ۱۳۰۰
- سر و ته یه کرباس
۱۳۲۳ (۱۹۴۴)
- دارالمجانین
، «سرگذشت عمو حسینعلی» ۱۳۲۱ (۱۹۴۲)
- زمین، ارباب، دهقان
- صندوقچه اسرار
۱۳۴۲ (۱۹۶۳)
- تلخ و شیرین
۱۳۳۴ (۱۹۵۵)
- فارسی شکر است
- راهآبنامه
- قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار
۱۳۵۲ (۱۹۷۳)
- قصهٔ ما به سر رسید
۱۳۵۷ (۱۹۷۸)
- قلتشن دیوان
۱۳۲۵ (۱۹۴۶)
- صحرای محشر
- هزار پیشه
۱۳۲۶ (۱۹۴۷)
- معصومه شیرازی
۱۳۳۳ (۱۹۵۴)
-
هفت کشور
- قصههای کوتاه قنبرعلی
۱۳۳۸ (۱۹۵۹)
- شاهکار ۱۳۳۷ (۱۹۵۸)
-
کهنه و نو
-
غیر از خدا هیچکس نبود
۱۳۴۰ (۱۹۶۱)
- شورآباد
۱۳۴۱ (۱۹۶۲)
-
خاک و آدم
- آسمان و ریسمان
۱۳۴۳ (۱۹۶۴)
- مرکب محو
۱۳۴۴ (۱۹۶۵)