زمان کنونی: 2024/09/08, 08:03 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/09/08, 08:03 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

... مجموعه داستانهای انیم پارکی... راز پارک انیمه...

نویسنده پیام
NoboraHaru
((Sephiroth))

*


ارسال‌ها: 2,370
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 483.0
ارسال: #1
... مجموعه داستانهای انیم پارکی... راز پارک انیمه...
خب برو بچ این داستان از زبان یک کاربر جدید به نام n.l.c بیان میشه.این کاربر الکیه و شخصیتش من در اوردیه!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ژانر:... این... یعنی تمامی ژانرها...
اروم اروم به سمت درب ثبت نام رفتم. هیولایی گرز اهنین دم درب های قعله حاضر بود.
بیرون از قلعه یک بیابان خشک و خالی بود که فقط کفتارها و لاشخورها در ان جولان میدادند.
پارک انیمه...یک دنیای عجیب و غریب.
بلاخره ثبت نام شدم.
وارد شدم.
قوانین را مطالعه کردم با بی حوصلگی تمام
بلاخره میتوانستم در شهر زندگی کنم اما باید کار میکردم.
شب بود. یکهو دیدم کسی به نام وب کینگ به سمتم امد و گفت:اوه سلام به سرزمین زیبای من خوش اومدی.اسمت چیه کلاه به سر بی نشان.
من:خب منو فقط لویس صداکنید.
وب کینگ:بله بله لویس.اوه بنده مدیر کل و همه کاره یا به نوعی صاحب این شهر هستم اینجا تو مینی دوستان زیادی پیداکنی.
از جملشون سرکار خانوم کیتارا.و ریوما دو مین جی وناکتیس پی...یا کساندرا...
من:خب ایشون کین.
وب کینگ همون وب پرنس خودمونه منتهی شاه شده.:خب ایشون نوه بندهCoraline هستن وخب کمی بد خلق هستند.
من:میشه راهنمام ایشون باشن.
وب پرنس:خب...بنده حرفی ندارم ولی بهتره با یکنفر با تجربه تر صحبت کنید.
مثلا مدیر امنیتمون کیتارا.
ارام گفتم:اره...اره خیلی خیلی بهتره.خب راستش این طوری بهتره.
صبح روز بعد صدای زنگ. در امد.کیتارا دم دربود.
درب را بازکردم و گفتم:سلام...
کیتار:شما دوست دارین یکم با پارک انیمه بیشتر اشنا بشین.
من:خب بنده تمام شب رو نشستم داستانها و پستهاتون رو خوندم. الان دیگه کلی با اینجا اشنا شدم.
کیتارا:چطوره یه سر به مدرسه نویسندگی بزنیم.
من:اوه خب باشه.
سریع موهایم را پوشاندم و دوباره کلاهی به سرم گذاشتم.
کیتارا:خب این ساختمال متعلق به نویسندگیه.
Coraline یکی از نویسنده های با تجربه ماست.ناکتیس پی.
من:پرنس ناکتیس
کیتازا:نه.نه. ایشون با این نام کاربری معروف اند. داشتم میگفتم ایشون معون بنده هستن.
و همچنین..
من:خب گمون کنم دلم میخواد یکم تنها قدم بزنم.
نمیدانم چرا پارک انیمه اینقدر جای عجیبی بود. و ان دخترCoraline که یک کاربر حرفه ای ساده بود اما هویتش و پنهان ماندن ان برای همه مهم بود. واصلا چرا من نباید با او صحبت میکردم.این دختر برایم بسیار رمز الود بود.
کیتارا یک مدیر ارشد بود او قدرتهایی ماورایی داشت از جمله کنترل عناصر.
وب پرنس مدیر کل بود با قدرتهایی عجیب و سلاحهایی که نظیرشان را فقط در قصر قدیمیمان دیده بودم
مین جی یک عصای جادویی دارد و با ان بیشتر به یک جادگر و ساحره یا پیشگو میماند.
ناکتیس پی یک شخصیت عجیب و نسبتا خلاق که فوق العاده خنده رو و شادمان است و سلاح او شمشیرهایی کاتانا مانند.
ریوما۲ یک شخصیت خوشخنده وبا سلاح شلاق مانند.
سفیروث۷۱ یک شخصیت مهربان که شمشیری کاتانا مانند داره.
اما شخصیت مجهول...Coraline...قدرت های نامعلوم .بدون هیچ اطلاعاتی. هیچ پایگاهی درباره ی این یکی چیزی نگفته.
حتی دربارش هیچ سندو مدرکی هم موجود نیست.
در ذهن اطلاعات را مرور میکردم که یکهو با کورالین برخورد کردم.
او به ارامی داشت هیولای کاربرخور وب پرنس را چکاب میکرد.
ارام گفتم:روز عالییه مگه نه.
دخترک:خب ... صد البته...
من:اهم.شما اسمتون چیه؟؟
دخترک:من اسمی ندارم.
من:مگه میشه...
دخترک:به فرض اینکه اسم داشته باشم تو اسم منو میخوای چیکار؟؟
من:خب من که خودمو معرفی کردم.فکر میکردم بتونم با اسم کوچیکتون صدا کنم.
دخترک:کورالین.
من:این اسم واقعیتون نیست.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/05 04:25 PM، توسط NoboraHaru.)
2016/09/08 07:18 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ

[-]
No
Error.

ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
zجدید باید ها و نباید های پارک انیمه (طنز) cyanide 1 1,180 2020/07/31 04:31 AM
آخرین ارسال: sina.jr
documents داستان خون بها ( با حضور اعضای انیم پارک ) xyzNothing 6 2,775 2020/05/10 08:42 PM
آخرین ارسال: xyzNothing
  رول نویسی «ماجراهای پارک انیمه ۲:سفر در زمان» !Emily 16 1,964 2020/02/07 08:09 PM
آخرین ارسال: 2rsa
zتوجه راز پارک انیمه tired 17 9,567 2019/10/04 01:52 PM
آخرین ارسال: tired
  رول نویسی «ماجراهای انیم پارک» Aisan 589 33,263 2019/09/23 11:18 PM
آخرین ارسال: 2rsa



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان