پارک انیمه
نگاهی به تاریخ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: مباحث مفید (/forum-59.html)
+--- انجمن: کتابخانه (/forum-56.html)
+--- موضوع: نگاهی به تاریخ (/thread-5008.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6


RE: نگاهی به تاریخ - farshad - 2012/09/19 05:45 PM

خب مشكل اينه كه به يه مارك ويندوز ميخوره به يكي نميخوره . ويندوز پسرداييم جينيوزش تموم شده بود اينو نصب كرد بازي كار داد واسه من كه جينيوز داره اصلا كار نميده . بقيه اونا هم نصب ميشدن بازيه كار نميداد يا اگرم كار ميداد تو مرحله مثلا 8 يه فايل بازي تو سي ديش ني همونجا گيرميده كه فايل بازي ني . نميتوني ادامشو بري . من اصلا تو اين بازي شانس ندارم .


RE: نگاهی به تاریخ - daidara - 2012/09/19 06:20 PM

من تا اخر بازیش کردم اشکال نداره ما ویندوز اکس پی بود گرفت


RE: نگاهی به تاریخ - daidara - 2012/10/12 03:49 PM

از اينور يه پادشاه ديگه اي بود به نام نوبوناگا اودا که پادشاه سرزمين هاي "سو"ژاپن بود.او از قديم تمام زمنينهايش را به همراه دو دوستش"شينگين تاکادا"و"کنشين اويسوگي"تصرف ميکرد ولي به دليل نامعلومي دو دوستش به طور ناگهاني ناپديد شدن

................................................................................​..........................................

حالا در طي اين جريانات يک موجود شبه انسان ولي با پوست مار و چشمان خيلي ترسناکي وارد ميدان ميشود و همه گروها را منحل ميکند..قبل ازهر چی سون جيان{پادشاه سرزمين وو}را به عنوان گروگان گرفت و از سون سي خواست تا از فرمانهايش در برابر با جان پدرش اطاعت کني.با استفاده از ساوساو ساو پي را مجبور به اطاعت از خويش کرد.ليوباي را هم به همراه ژاوو يون را در زندان انداخت.و شانگ فاي و کوان يو را مطيع خود ساخت.ولي نوبوناگا در حال حاضر در حال مبارزه است.

................................................................................​..........................................

ژاو يون که در زندان بود به گمان خودش ليوباي مرده و فکرميکرد که اين پایان شو است.

اما شبی از شبها شینگ سای{دختر شانگ فای}به همراه فردی به نام شیمازو و جادوگری به نام {سو زو}برای نجات او به اردوگاههای اروچی حمله کردند.سو زو به ژاو یو گفت که لیوبای زندس وتو باید بری و اونو نجات بدی و خود انجا را ترک کرد در راه فرار با شخصی به نام {شانگ هی} که خیلی فرد مغروری بود برخورد میکنند که ژاو یو او راشکست میدهد ولی {شانگ هی }قبول نکرد به نیروهای انها ملحق شود پایان راه فرمانده ای به نام {تاچیبانا}که از قبل شیمازو را میشناخت به انها ملحق شد و ماموریت بعدی انها نجات دادن زن {ژوگی لیانگ} َ{یویی ینگ} بود. اما در این جنگ میفهمند که {ژوگی لیانگ} به ارتش اروچی ملحق شده است.

در صحنه ی جنگ فردی به نام{ماگوییچی سایکا} را نجات میدهند او هم با ارتش اندکی که داشت به انها کمک میکند بعد از اینکه جنگ با پیروزی ژاو یو تمام شد و هم یویی ینگ نجات پیدا کرد.ماگوییچی به نجابت سربازان شو اقرار میکند و به انها در جنگ بزرگشان برای نجات دادن لیوبای کمک میکند...
اینم ادامش.........مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه



RE: نگاهی به تاریخ - nig - 2012/10/18 06:55 PM

باریک سارامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهعالی بود...
فقط مگه نگفتی این داستان واقعیه؟

نقل قول:
يک موجود شبه انسان ولي با پوست مار و چشمان خيلي ترسناکي وارد ميدان ميشود

این که نمیتونه واقعی باشه؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


RE: نگاهی به تاریخ - daidara - 2012/10/18 06:59 PM

چجور ما شاهنامه داریم رستم و سهراب این یکی با واقعیت اغراق شده نبوده ولی حالت اونا بر اساس افسانه های خودشون اینا رو به هم ربط دادن تا جالب بشه باحاله نه؟


RE: نگاهی به تاریخ - nig - 2012/10/18 07:14 PM

آهان فهمیدم. یعنی اسطوره ست. داستان های واقعی که بهش شاخ و برگ دادن...


RE: نگاهی به تاریخ - daidara - 2012/10/18 07:21 PM

تو ادامه خیلی جالب میشه!


RE: نگاهی به تاریخ - daidara - 2012/10/19 06:01 PM

اینا عکساشونه ببینید چه خوشکلن...!

http://animpark.net/images/attachtyhttp://animpark.net/images/attachtypehttp://animpark.net/images/attachtypes/jpeg.phttp://animpark.net/images/attachtypes/jpeg.pngngs/jpeg.pngpes/jpeg.png


RE: نگاهی به تاریخ - natso - 2012/10/19 06:37 PM

میگم میدونستید وقتی انسان به وجود امد مثل میمون بود


RE: نگاهی به تاریخ - daidara - 2012/10/19 06:56 PM

منظورت چیه؟چرا توهین میکنی ؟ برو تو علوم زیستی اینو بگو!



اینو با لحن خنده دار بخون