داستان دختری از جنس مرد

[Aisan]

سلام.من با یه داستان جدید برگشتم!به نام"دختری از جنس مرد"

*****************
_رضا رضا رضا!(معصومه)
_چیه چته یواش بابا!(رضا)
_یه خونواده هه اومده و دختر میخواد!نقشت چیه؟!
_ای وای!چرا زودتر نگفتی یه چیز خیلی توپ دارم که از آریاگرفتم یه دقیقه صبر کن الان میام!
_چی چی رو یه دقیقه صبر کن الان نرجس(سرمربی نوان خانه)میاد دنبالم میبرتم!
_پس با من بیا اتاق پسرا!
_چی؟؟!!بشین سرجات کجا بیام بین اون همه پسر!
_پس یه دقیقه صبر کن الان میام دیگه!
_اومدیا!
رضا رفت و با یه کاغذتو دستش برگشت.
_این چیه؟!
_این لیوان آبو بگیر!
بعد کاغذ رو باز کرد
_این قرصم بگیر!
_این چیه دیگه؟!بگو جون به لبم کردی!
_ببین اگه این قرص رو بخوری بزاق دهنت قرمز میشه!
_بزاق چیه؟!
_آب دهن!
_وویییییییییییییی!
_چته؟!
_من میترسم!
_از چی؟!
_هم از قرص هم از بزاق دهنم که قرمز میشه!
_بابا این فولیک اسیده فقط یه ماده بهش اضافه شده که بزاق دهنرو قرمز میکنه!
_فولیک اسید چیه؟!
_ای بابا گیری کردیما...
سرمربی:
معصومه؟!
_اوخ اوخ زودباش بخور نرجس اومد!
معصومه هم بی معطلی قرص رو گذاشت تو دهنش و آب رو سر
کشید
_معصومه تو که باز پیش داداشتی؟!
معصومه لیوان رو به رضا داد و رضا درگوش معصومه گفت:

_معصومه فقط حرف نزن و وقتی که خونواده هه اومدن سمت تو وخواستن تورو انتخاب کنن یه لبخند گشاد بزن!
نرجس:خدا میدونه باز چه نقشه ای شیطانی تو اون کله های

پوکتونه!
معصومه و رضا لبخندی زدن و مربی دست معصومه رو گرفت و اون رو برد و در صف دخترا جاسازیش کرد
************

نظر*تشکر*و البته اعتبار خیلی چیزهای خوب و دلنشینی هستن!
پس فراموش نشه!!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
*********