ایفای نقش شهر مرگ2

[shizuko yagami]

شیزوکو توی دلش:اینا هنوز بچن-ـــــــــــــــــــــــ-چقدر کلیشه ای حرف میزنن:/

[Noctis_P]

دستم رو مشت مى کنم و برنارد رو به ديوار مى کوبم:تو کار من... دخالت نکن!!!!!

[Ryoma]

خیلی درد داشت افتادم زمین . به سختی بلند شدم .دوباره رفتم جلوی جان .خوندمو انداختم رو مری تا نتونه کاری کنه

[Noctis_P]

با ذهن برنارد رو بلند مى کوبم و دوباره به همون ديوار مى کوبم:من يه حرف رو سه بار تکرار نمى کنم ،پس نذار به بار سوم برسه

[shizuko yagami]

(میشه الان کله مری رو قطع کنم؟؟؟)

توی دلم:قهرمان بازی در نیارید بابا.....

[Ryoma]

برنارد دوباره بلند میشه : برام مهم نیست و دوباره به سمت مری میدوئه

[ملیکا ایچیزن]

آنجل از اون جا خارج می شه .

[Noctis_P]

(اگه مى خواىمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)
با دست برنارد رو سر جاش خشک مى کنم و به شيزو نگاه مى کنم :هه!خيلى ساکتى !!

[shizuko yagami]

دارم به مسخره بازی شما نگاه میکنممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
به مری حمله کردم و توی یک آن کلشو از بدنش جدا کردم
(آخییییش)
به بچه ها نگاه کردم:آخه کاری داشت؟؟؟

[Ryoma]

(یعنی مرد ؟ چه بد )
برنارد با اون حرکت میفته زمین .آخ نه مری .رجی چرا کشتیش