وقتی ناروتو به کیوبی با یه اوداما راسنگان حمله میکنه کیوبی ضربه ناروتو رو دفاع میکنه
بعد کیوبی به ناروتو حمله میکنه و اونو با دست خودش میگیره و بهش میگه تو هیچ شانسی مقابل من نداری اما ناروتو بهش میگه پس چرا مهر رو باز کردم
اما تو این لحظه که کیوبی فکر میکرد ناروتو رو گرفته ناروتو از پشت میاد و کیوبی رو بلند میکنه و میزنه زمین
وقتی که کیوبی میخوره زمین یه دفعه ناروتو این بار یه راسن شوریکن پرت میکنه سمتش و به کیوبی میخوره و ناروتو سعی میکنه تو لحظه ای که کیوبی ضعیف شده چاکراشو بکشه
اما کیوبی اجازه نمیده که اینکار کامل بشه و ناروتو میوفته تو توهم و کیوبی شروع میکنه که چاکرای ناروتو رو کشیدن و بهش میگه که من قدرتم رو به تو نمیدم و تو فقط جزیی از نفرت من هستی
تو این لحظه نفرت کیوبی داشت کل ناروتو رو میگرفت و کیلر بی جا میخوره و میگه که کار ناروتو ساخته اس و یاموتو سعی میکنه که جلو این کار رو بگیره چون اگر این کار کامل میشد کیوبی آزاد میشد اما تو این لحظه کوشینا مادر ناروتو میاد و ناروتو رو آروم میکنه
اما ناروتو اونو نمیشناسه و بهش میگه که اینجا چکار میکنی و تو اسمم رو از کجا میدونی بعد کوشینا بهش میگه بنظرت من کیم ؟!ناروتو میگه میدونستم که تو شکل واقعی ۹ دم هستی و کوشینا شروع به خندیدن میکنه و اونو با مشت میزنه و بعد ازش عذر خواهی میکنه و بهش میگه که من از بچه گی اینطور بودم و نمیتونستم جلو خودمو بگیرم و امیدوارم که تو اینو از من به ارث نبرده باشی و وقتی ناروتو اینو میشنوه متوجه میشه که مادرشه و کوشینا داشت صحبت میکرد که یدفعه ناروتو اونو بغل میکنه و اینجا تمام نفرت کیوبی که داشت نارتو رو میگرفت خالی میشه و تبدیل شدن ناروتو به کیوبی هم متوقف میشه
ناروتو به مادرش میگه که خیلی وقته میخواستم ببینمت و ازت چندتا سوال بپرسم .کوشینا بهش میگه هر سوالی که داری بپرس اما قبلش صبر کن تا این کیوبی رو رام کنم
کوشینا به ناروتو میگه که وقتی پدرت میناتو کیوبی رو درونت مهر کرد چاکرای منم رو هم درونت مهر کرد تا وقتی که تو میخواستی قدرت کیوبی رو کنترل کنی منم بتونم کمکت کنم اما ناروتو خوشحال بود و کوشینا بهش میگه موهات به بابات رفته اما قیافه ات به من رفته خلاصه منو ببخش اما ناروتو میگه اگر من به تو رفتم پس حتما خوشکلم و موهای قرمز و صافت خیلی خوشکلن ای کاش موهام هم مثل خودت بود
بعد ناروتو با مادر خوش شوخی میکنه و از مادرش میخواد که براش توضیح بده چطور عاشق هم دیگه شدن!کوشینا بهش میگه من اولین روزم بود که اومده بودم دهکده کونوها و اونجا اولین باری بود که پدرت میناتو رودیدم و تو آکادمی پسرا بخاطر رنگ موهام منو اذیت میکردن و بهم لقب گوجه رو داده بودن و مسخره ام میکردن بعد ناروتو میگه پس حتما اینطوری بوده که وقتی مسخره ات میکردن بابام اومد و کمکت کرد اما کوشینا بهش میگه نه کمکم نکرد و تو این لحظه یکی از پسرا که اذیتش میکرد موهاش و گرفت و گفت که داره رسیده میشه که کوشینا عصبانی میشه و اونا رو میزنه
اما دیگه همه به اون لقب فلفل قرمز تند رو داده بودن چون همه پسرا رو کتک میزد و یکی از پسرا برادر بزرگ خودش که گنین بود رو میاره که کوشینا رو کتک بزنه و وقتی که کوشینا داشت میرفت یدفعه این گنین جلوش ظاهر میشه و بهش میگه پس تویی که برادرم رو به گریه انداختی و من کسی که با برادرم اینکارو بکنه اونو میزنم تو این لحظه به کوشینا حمله میکنه و یه کونای سمت کوشینا پرت میکنه و وقتی که کوشینا کونای واقعی رو میبینه یدفعه بهش حمله میکنه و اونو میزنه
اما وقتی که پسر رو میزنه فکر میکنه که اونو زده اما گنینه از تکنیک جایگزینی استفاده کرده بود و از پشت کوشینا در میاد و اونو میزنه
۲تا برادره اونو مسخره میکنن و میزننش اما کوشینا گریه میکنه وگنینه رو کتک میزنه بعد کوشینا به ناروتو میگه من از موهام متنفر بودم اما یه امر باعث شد که دیگه از موهام بدم نیاد و اون اینه که :
یه روزی که کوشینا تنها بود نینجاهای دهکده مخفی ابر به اون حمله میکنن و اونو میدزدن چون چاکرای خاصی داشت اما تو مسیر که داشتن کوشینا رو میبردن کوشینا تو طول مسیر از موهای خود میکند و رو زمین مینداخت که اگه کسی خواست بیاد کمکش کنه بدونه از کجا رفتن اما دیگه داشتن به مرز میرسیدن و کوشینا امیدی نداشت که میناتو میاد و نجاتش میده و بهش میگه که موهات خیلی قشنگن ، کوشینا بهش میگه که تو هیچ وقت کمکم نمیکردی بعد میناتو بهش میگه چون میدونستم تو قوی هستی و اون دعوا با این دعواها فرق میکرد و تو یکی از مایی ،اون لحظه بود که کوشینا از موهای خودش خوشش اومد و عاشق میناتو شد
کوشینا با ناروتو شوخی میکنه و بعد ناروتو از اون میخواد که قبل از انجام کاری باید کار کیوبی رو راس و ریس کنه