زمان کنونی: 2024/06/14, 05:33 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/14, 05:33 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان فاینال فانتزی 10

نویسنده پیام
سفیروت
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 1,224
تاریخ عضویت: Apr 2014
اعتبار: 1014.0
ارسال: #2
RE: داستان فاینال فانتزی 10
زمان حال
· Yuna برای امتحان سخت خود یعنی سامونر شدن به معبد basaid وارد شد. Luiu و kimahri به عنوان محافظان او موافقتشان را برای همراهی با او در سفرش اعلام کردند. این در حالی بود که wakka در ساحل دریا سخت با گروه خود مشغول تمرینblitzball بودند.
· cid رهبر al bhed ها در مورد سفینه ای افسانه ای که هراران سال پیش در زیر زمین دفن شده بود چیزهایی شنیده بود و برای بدست اوردن ان دخترش ریکو و برادر او را به همراه یک خدمه کشتی به خرابه های baaj که حالا دیگر زیر اب رفته بود فرستاد تا ان سفینه را از زیر اب بیرون اورند. انها در انجا سفینه راپیدا کردند و حالا میبایست انرا ازاد کرده و بیرون بکشند.
· cid طی حرکتی نقشه ای کشید تا تمام سامونر ها را از انجام سفرشان ( و سرانجام کشته شدن) باز دارد.زیرا او از قربانی شدن سامونر ها بدست خودشان خسته شده بود و میخواست با این کار sin را ارام کند.
· جنگجویانyevon برای به دام انداختن sin نقشه ای کشیدند که طبق ان انها میبایست sinspawn ( ذراتی که به بدن sin چسبیده و میتوانند جدا شده و به دشمن حمله کنند) را در یک نقطه( صخره قارچ) جمع کنند و وقتی sin به دنبال انها می اید او را با یک اسلحهخ ماشینس هدف قرار دهند. Master kinoc و سایمور برای انجان این نقشه اماده شدند هر چند میدانستند که راه به جایی نمیبرند با این حال ارزوی پیروزی برای انها شیرین بود.
· Jecht ( sin ) دوست داشت خشونت و وحشی گری را که علارغم میل خود به سرزمین زیبای اسپیرا تحمیل کرده بود را از بین ببرد. او auron را به zanarkand برده بود . sin در طی یک مسابقه blitzball (که تیداس هم در ان حضور داشت) به شهر حمله کرد. Auron توانست تیداس را نجات دهد و انها به بیرون از شهر خود کشیده شدند. تیداس وقتی چشمانش را باز کرد خود را در خرابه های Baaj دید.[​IMG]
· تیداس به سختی خود را به مکانی خشک رساند و با سنگ و چوب اتشی روشن کرد در این هنگام او مورد حمله موجودی قرار گرفت. Rikku و خدمه کشتی شان به او در کشتن ان موجود کمک کردند . برای انها حضور تیداس در ان مکان بسیار مشکوک بود و او را به شرط اینکه در ازاد کردن سفینه زیر اقیانوس کمکشان کند زنده نگه داشتند
· تیداس و ریکو برای ازاد کردن سفینه به زیر اب رفتند که در انجا مورد حمله sin قرار گرفتند. تیداس توسط امواج اب به دهکده besaid برده شد . ریکو و خدمه کشتی نیز زنده ماندند و سفینه را به خانه خود برند.[​IMG]
· در ساحل دریا تیداس , واکا و دوستانش را در حال انجام blitzball دید و سپس با یک شوت زیبا به توپ انها برایشان هنرنمایی کرد. واکا از او خواست تا برای مسابقات قهرمانی که در استادیوم شهر Luca برگزار میشود به تیم انها ملحق شود و تیداس نیز پذیرفت. سپس واکا او را به داخل دهکده besaid برد و اداب و سنن مردم انجا را به او نشان داد.
· یک روز کامل سپری شد در حالی که یونا هنوز از داخل معبد بر نگشته بود .وقتی تیداس درمورد یونا از واکا چیزهایی شنید به داخل معبد رفت تا او را ببیند و واکا نیزبه او ملحق شد. اندو یونا و محافظانش یعنی Luiu و kimahri را در انجا یافتند در حالی که یونا موفق شده بود و حالا او یک سامونر بود و میتوانست هیولای معبد bevelle , یعنی valefor را احضار کند. او این کار را در میدان وسط دهکده برای همه مردم انجام داد .
· Luiu که حالا محافظ یونا بود از دست wakka بسیار عصبانی بود زیرا او تیداس را به انجا اورده بود و از نظر Luiu تیداس به chappu شباهت بسیاری داشت و همین باعث میشد که او از نظر روحی ناراحت باشد.
· صبح روز بعد واکا شمشیر برادرش chappu را به تیداس داد. سپس واکا, تیداس, یونا و Luiu به سمت ساحل به راه افتادند در میان راه kimahri به دلایلی به تیداس حمله کرد ولی سپس به انها ملحق شد . یونا سفر خود را اغاز کرد در حالی که هدف بعدی او رسیدن به kilika و معبد انجا بود و واکا و تیداس هم برای شرکت در تورنمنت blitzbzll منتظر رسیدن به luca بودند.( kilika در سر راه Luca میباشد).
· در راه ناگهان sin به کشتی انها حمله کرد و در نزدیکی kilika توجهش به انجا جلب شد و طی یک یورش سنگین ان دهکده را به شدت خراب کرد و بسیاری از مردم انجا را کشت. پس از رسیدن به انجا یونا ( در یک دموی زیبا) به روی اب میرود و مراسم sending را برای مردگان انجام میدهد.[​IMG] سپس انها از راه جنکل به سمت معبد رفتند و در راه با تیم blitzball شهر luca که افرادی بسیار خودخواه و پررویی بودند اشنا شدند. انها همچنین با یک سامونر دیگر به نام donnd و محافظش barthello اشنا شدند که انها تیداس را دست میانداختند و مسخره میکردند. در انجا یونا هیولای ان معبد یعنی iftit را به دست اورد.
· پس از انجام تعمیراتی بر روی کشتی که در اثر حمله sin بوجود امده بود انها عازم Luca شدند. در راه تیداس روی عرشه کشتی به تمرین شوت مخصوص پدرش ( jecht shot ) پرداخت. یونا در حال تماشای او بود و با او در مورد پدرش صحبت کرد .جایی که احساس حقارت و تنفر تیداس نسبت به پدرش بروز کرد.
· در Luca تماشاچیان زیادی برای دیدن مسابقه امده بودند از جمله symore و master mika . تیم blitzball قبیله al bhed خبر رسیدن یونا را به رهبرشان cid دادند.( همانطور که گفتیم cid میخواست تا مانع سفر سامونرها شود) . یونا در انجا چیزهایی در مورد auron شنید و تیداس را فرستاد تا او را ملاقات کند ولی تیداس او را پیدا نکرد. Kimahri نیز از دیدن brian و همراهش yenke در انجا احساس بدی داشت زیرا انها مدام او را مسخره میکردند. ناگهان دعوایی بین مردم بوجود امد و در این کشمکش یونا توسط al bhed ها ربوده شد.
· یکی از al bhed ها به انها گفت برای پیداکردن یونا به سمت ساحل در کشتی انها بروند. تیداس و kimahri و Luiu به انجا رفتند و توانستند یونا را نجات دهند. در این هنگام واکا و تیمش در حال انجام نیمه اول مسابقه بودند و Luiu یک گلوله اتشین را به نشانه سلامتی یونا به هوا فرستاد تا واکا ببیند. در ان نیمه واکا به علت بازی خشن تیم مقابل مجروح شد.
· در نیمه دوم تیداس به درخواست واکا به جای او به مسابقه رفت ( در اینجا بسته به چگونگی انجام بازی ممکن است ببرید یا ببازید).
· سایمور در این هنگام طبق نقشه ای حساب شده به یکی از یاران باوفای خود دستور داد تا تعدادی هیولا و موجودات شیطانی در استادیوم رها کند. او میخواست با از بین بردن انها بوسیله هیولای احضار شونده خود(anima ) هم قدرتش را به مردم نشان داده و هم اعتماد انها را جلب کند. او موفق به انجام این کار شد و در این جو شلوغی که در استادیوم بوجود امده بود تیداس auron را پیدا کرد. Auron طی گفتگویی سرانجام به تیداس گفت که sin همانJecht یعنی پدرش است.
· یونا پس از دیدنauron از او خواست به عنوان محافظ او را در رساندن به هدفش یاری کند و او نیز قبول کرد. Auron هم چنین به تیداس پیشنهاد داد تا با یونا در مورد محافظ او شدن صحبت کند.
· در راه انهاbelgemine رادیدند.(همان سامونری که درنبرد باsin کشته شده بود). او به یونا پیشنهاد مسابقه ای بین هیولا هایشان را داد تا یونا را در انجام اینکار تقویت کند.پس از ان گروه به استراحتگاهی رسید. انها پرندگانی به نام chocobo را در انجا دیدند( پرندگانی زرد رنگ شبیه به شترمرغ که مردم برای طی مسافت های طولانی سوار انها میشدند).[​IMG] در هنگام استراحت گروه, یونا به تنهایی به لب ساحل رفت ودر این هنگام اخرین صحبت ها و کلماتش را در مورد دوستانش در یک گوی ویدئویی ضبط کرد تا بعد از انجام مراسم final summoning که خود از بین میرود انرا به عنوان یادگار برای دوستانش گذاشته باشد.
· {x-2 } جوخه ویژه crimson squadدر این زمان تحت رهبری master kinock در حال انجام اخرین امتحان خود بودند. انها میبایست به درون غاری میرفتند و زنده برمیگشتند. انجا غاری مخوف بود که توسط روح شیطانی shuyin تسخیر شده بود و هر کسی که به انجا میرفت دیوانه میشد و همراهان خود را میکشت. از انجا فقط nooj و baralai و gippal توانستند بیرون بیایند و دلیل اصلی ان این بود که paine نگذاشت یکدیگر را بکشند گرچه nooj بوسیله روح shuyin تسخیر شد.
· اشکار است که این ماموریت فقط برای این بوده تا همه انا را به کشتن دهند و وقتی ان سه سالم برگشتند از طرف master kinock دو نفر به نامهای logos و ormi اجیر شدند تا انها را به قتل برسانند ولی انها موفق نشدند.
· مرکز فرماندهی ای در کنار ساحل دریا ساخته شده بود که در انجا سربازان اماده مقابله باsin بودند و به هیچ کس اجازه ورود به انجن داده نمیشد. وقتی یونا و گروهش نه انجا رسیدند به انها نیز اجازه داده نشد. سایمور از راه رسید و به نگهبانان دستور داد تا از ورود یونا جلوگیری نشود و یونا را به مرکز فرماندهی انجا دعوت کرد تا با هم صحبت کنند و خودش جلوتر رفت.
· در میان راه انها باluzu برخورد کردند جایی که او حقیقت را به واکا گفت وتوضیح داد که چگونه اسم برادر اوchappu را در گروه خود نوشته و او را مجبور به جنگ کرده. واکا بسیا عصبانی شد و سیلی محکمی به صورت او زد ولی پس از ارام شدن پشیمان شد و به او گفت تو نباید بمیری , مواظب خودت باش.
· دوباره حمله وحشتناکsin شروع شد که هیچ چیز جلودارش نبود و افراد بسیاری را از پای در اورد و ان منطقه را به خرابه ای پر از خون تبدیل کرد. یونا نیز مراسم sending را در انجا اجرا کرد .
· } x-2} در این هنگام paine ,nooj, baralai و gippal در شاهراه miihen با هم دیدار کردند. انها تصمیم گرفتند تا هر کدام به دنبال هدف خود برود ولی در این هنگام nooj به بقیه خیانت کرد و هر سه را مورد هدف گلوله قرار داد و انجا را ترک کرد تا همان جا بمیرند گرچه هیچکدام از انها در واقع نمردند.
· یونا و همراهانش به معبدdjose رسیدند و انجا با سامونر دیگری به نام isaaru اشنا شدند و در ان معبد یونا هیوالی دیگری به نام Ixion بدست اورد و به قصد رسیدن به moonflow انجا را ترک کردند. در روبروی انها دریاچه بزرگی بود که برای گذشتن از ان یک shoopuf ( حیوانی عظیم الجثه که روی ان سوار شده و از اب میگذشتند) کرایه کردند. در میانه راه ناگهان یونا توسط فردی به درون اب کشیده شد که کسی نبود به جز Rikku که لباس عجیبی برای غواصی پوشیده بود. تیداس و واکا بدون اینکه او را بشناسند به درون اب پریدند و گوشمالی درستی به او دادند و بونا را نجات دادند.
· {x-2} baralai به سمت goadosalam رفت جایی که او با سایمور دیدن کرد و سایمورکه او را فدر مفیدی می دید قول داد او را تحت حمایت خود بگیرد و سابقه بد او در کروه ویژه جنگجویان را از بین ببرد به شرطی که او نیز به سایمور در کارهایش کمک کند. Gippgl نیز به خانه al bhed ها در بیابان bikanel رفت. هیچکس نفهمید برای nooj چه اتفاقی افتاد.
· بعد از رسیدن به انسوی ساحل تیداس ریکو را در کنار اب پیدا کرد و وقتی او لباس غواصی اش را در اورد تازه او را شناخت. ریکو با دختر عمه خود یعنی یونا صحبت کرد و از او خواست تا به عنوان محافظ در سفرش همراه او باشد و یونا پذیرفت. واکا نمیدانست او از قبیله al bhed است.
2017/08/01 01:31 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان فاینال فانتزی 10 - سفیروت - 2017/08/01 01:31 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  معنی اسم های شخصیت های فاینال فانتزی 15 dot. 2 1,601 2018/02/26 08:47 PM
آخرین ارسال: dot.
  معنی و متن شعرهای فاینال فانتزی dot. 2 1,287 2018/01/11 10:50 PM
آخرین ارسال: dot.
documents معنی اسامی شخصیت ها در فاینال فانتزی 7 و تفسیر انها *Cloud* 51 15,419 2017/09/11 07:53 PM
آخرین ارسال: Aisan
  تاریخ تولد کل شخصیت های فاینال فانتزی #AsAl Lee# 23 6,410 2015/06/07 08:51 AM
آخرین ارسال: اسپرینگ ولد



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان