خلاصه انیمۀ پاندورا هارتز

[shahrzad666]

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
"گناه تو موجودیتته" رعد و برق حرف سیاه پوش را تایید کرد .اوز متوجه هیچی نمیشد ,داشت به روزی که گذشته بود فکر میکرد.
هوای اون روز برای مراسم بلوغ عالی بود ولی خبری از ارباب اوز نبود همه داشتن دنبالش میگشتن .اوز به همراه خدمتکارش گیلبرت و خواهر کوچیکش ایدا با کمک عمو اسکار از دست خدمتکارهای خونه فرار کردن ,داشتن تویه زمین ها میرفتن که یه دفعه زمین ترکی خورد,این قصر و زمینش حتی از واقعه سابریه هم قدیمی تره
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
,اوز و گیل (مخفف گیلبرت) هردو پایین افتادن .اوز اونجا ساعتی طلای که نزدیک یه سنگ قبر گذاشته بودن رو پیدا کرد وقتی بازش کرد صدای اهنگی امد وبعد یه دفعه متوجه شد تویه اتاق پر از عروسکه همه عروسکا میگن "اون بالاخره برگشت"
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
اون وقت یه دختر موسیاه ظاهر میشه "میشه اروم باشین ,داره میترسه" دختر میگه من میدونستم بر میگردی ولی اوز میگه تو کی هستی و دختر اشفته میشه وهمه چیز اتیش میگیره بعد به اوز حمله میکنه و اونجا که میخواد اوز رو باخنجر بزنه گیل اوز رو صدا میکنه.اونا برگشتن و برای مراسم اماده میشدن.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
از گیل خبری نبود ,فردی شنل پوش براو مسلط شده بود و گفته بود که باید اوز رو بکشه. اوز قبل از مراسم برای اخرین بار ساعت رو باز کرد و به اهنگش گوش داد در همون لحظه دختر در اعماق تاریکی این صدا رو شنید سرشو بلند کرد و گفت کسی داره منو صدا میکنه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[shahrzad666]

2 مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه عمو اسکار به اوز گفت دوشیزه شارون به جای مادرش برای تبریک امده اوز در این حالت بود :مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بعد از کمی صحبت کردن شارون گفت چون خودش به سن قانونی هنوز نرسیده نمیتونه وارد مراسم بشه بعد پسر مو سفید ای به دنبالش امد .بریک (پسر مو سفید) تو کلاسکه شارون رو اذیت میکرد و میگفت فکر کنم از اوز خوشت امده !! شارون هم هی سرخ میشد ,کم کم هوا تاریک میشد ولی از حالت عادی خارج میشد
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهاوز در مورد گیل از عمو اسکار سوال میکنه ولی کسی از گیل خبری نداره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
.در اخرین لحظه مراسم عقربه های ساعت اوز متوقف شدن همراه اون زمان نیز ایستاد یه دفعه گیل به سمت اوز امد و کمی از خون اوز چکید
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
شنل پوش ها میخواستن اوز رو به ابیس بفرستن که یه دفعه یه خرگوش سیاه بزرگ با یه داس در دستش ظاهر شد وبا شنل پوش ها میجنگه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
گیل به شنل پوش اصلی میگه چرا میخواین ارباب جوان رو بندازین تو ابیس که تویه رعد و برق صورتشو میبینه(مانمیبینیم اوز بدبخت هم نمیبینه )اوز هم برای دفاع از گیل شمشیرو برمیداره و به سمت مرده میره ولی گیل یه دفعه میاد جلویه مرده و زخمی میشه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
.الیس (همون خرگوش سیاهه)میگه عجب صحنه جالبی که یکی از شنل پوشا میگه بزن به چاک توهم ابیس اون هم میگه باشه و اوز رو بقل میکنه و میگه بالاخره پیدات کردم ,کلید ازادی من.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
.همون شنل پوش جلو امد و دستش رو روی سر اوز گذاشت و گفت "گناه تو موجودیتته" اوز وارد دنیای عجیب شد که بهش ابیس میگن

[shahrzad666]

اوز بعد از دیدن چین با پر های سیاه وارد ابیس میشه .اول فکر میکنه داره خواب میبینه ولی درد زخمش بهش نشون میده که بیداره

ابیس یه همچین جاییه:

یه عروسک کوچولو بهش حمله میکنه این عروسک ها چین هستن و به خوردن ادم ها علاقه دارن

[font=Arial,sans-serif]وقتی عروسک کوچیکو میزنه میشینه که استراحت کنه که یه دفعه یه عروسک بزرگ میاد و میگیرش و وقتی میخواد بخورش

الیس یا همون بی ربیت به کمک اوز میاد .و بی ربیت بهش میگه اونها چین بودن که ت ابیس بدنیا میان و میگه خودش هم چینه

اوز بهش میگه تو دفعه اولی که همدیگرو دیدیم میخواستی منو بکشی

الیس میگه :ها ؟؟ دفعه اولی که همدیگرو دیدیم من امده بودم نجاتت بدم ...

همین طوری که الیس وسط حرف شه اوز یه دفعه میگه وای بسکویت پیدا کردم

[font=Arial,sans-serif]الیس هی میبینه این ارومه داره واسه خودش بیسکوییت میخوره

یه چیزی شوت میکنه تو کلش

اوز میگه دفعه قبل که منو دزدیده بودن عمو اسکار بهم گفت که باید تو این شرایط اروم باشم در ضمن تو باهام دشمن نیستی ,تازه نجاتم هم دادی ,ممنونم

الیس اول تعجب میکنه میگه هنوز ارومه !!!...پس خله

بی ربیت اسم اصلیش یعنی الیس رو به اوز میگه و میگه بقیه منو بی ربیت صدا میکنن ,و منو تو رو به خاطر هدف خودم نجات دادم

اوز میگه از من چی میخوای

[font=Arial,sans-serif]الیس: دقیقا مثل تو میخوام از ابیس فرار کنم

, به همین خاطر منتظر یه انسان بودم تا پیمانگر من بشه تو میدونی که اینجا یه زندان معمولی نیس پس برای خروج نیاز به یه پیمانگر دارم ,تنها کاری که تو باید بکنی اینکه اسمم رو صدا کنی و پیمان رو قبول کنی

اوز میخواد دست الیس رو بگیره که یه دفعه یه صدای میگه :اینکارو نکن اوز ساما

و یه دفعه اوز غیب میشه

[font=Arial,sans-serif]اوز یه دفعه شارون رو میبینه ,شارون میگه حتما اینجا خیلی خطرناک بوده

من امدم دنبالت

اوز هم خوشحال دست شارون رو میگیره و باهم داشت راه میرفتن که اوز یاد الیس میفته .شارون میگه اون چین ذهنت رو مشغول کرده ؟ اون خیلی چین خطرناکیه خیلی هارو کسته .شاید در اخر هم میخواسته شما رو بکشه

[font=Arial,sans-serif]ولی اوز میگه

شاید ترسناک باشه ولی دوبار زندگی منو نجات داده

اوز خودش نمیونده چرا اینطوری در مورد الیس فکر میکنه

که شارون میخنده میگه چرا به الیس اهمیت میدی

[font=Arial,sans-serif]اوز تعجب میکنه میگه تو اسمشو از کجا میدونی

که یه دفعه شارون تبدیل به یه چین میشه و میخواد به اوز حمله کنه که الیس نجات میده و میگه این چین
mad baby
هستش و از توهم های افراد استفاده میکنه و میکششون

[font=Arial,sans-serif]اوز میگه چرا منو نجات میدی ..الیس : اون صدای ساعت منو بیدار کرد و من دنبالش امدم

[font=Arial,sans-serif]که یه دفعه مد بی بی میاد و الیس رو میگیره

و اوز برای نجات الیس میمونه و فرار نمیکنه

و میگه الیس من پیمانگر تو میشم

[font=Arial,sans-serif]الیس وارد بدن اوز میشه و برمیگرده به جای که مراسم بود ولی اونجا هیچ کس نبود به جز بریک و ریون و شارون

[Kurama]

سلام ممنون یک عکسو دو بار گذاشتی

[farshad]

تو قرار دادن خلاصتون تو اديتور يكم مشكل پيدا كرديد .
آهنگشو خيلي دوست دارم .

[abaneh]

منم اينو خيلي دوست دام حيف كه پايانشو خراب كردن ..مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[farshad]

آبانه از اين داستانش چي فهميدي ؟ من وقتي اونو چك ميكردم همش حرف ميزدن ! حرف حرف حرف ! اين كه نشد كه ! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[abaneh]

اممم ..چي بگم داستانش معمايي منم دوست دارم...همشم حرف نميزنن كه! توش جنگم ميكنن... يا وقتي آليس تبديل به بيريت مشه با اون آهنگش خيلي قشنگهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[invierno]

چی شد ؟من که نفهمیدم !چه ربطی به پاندورا داشت ؟اون که از افسانه های یونان باستانه به این چه ربطی داشتش؟

[cute sunny]

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهنمیدونم چی بگم!