ايفاي نقش در انيمه ي عاشقان شيطاني

[ali#_#]

دستشو گرفتم گفتم : چکار میخوای بکنی اگه نگم

[youi]

التماست مي كنم سوبارو بايد ببينمش مي فهمي من .. من..نمي تونم ببينم بلايي سرش مياد(دستم رو از ناراحتي و عصبانيت مشت كردم)

[ali#_#]

نمیدونم کجاست ولی میدونم که سالمه

[!Miss Elsa]

((من حالم خیلی بده و بالای پشت بوم به ماه ذل زدم...و اصلا حالم خوب نیست....))

[youi]

(از جام به سختي بلند شدم)
بايد برم دنبالش بگردم بايد پيداش كنم ...
(از در رفتم بيرون كه..)

[youi]

(كه دنبالش بگردم به فكرم رسيد ممكنه پشت بوم باشه سريع رفتم اونجا)
اياتو ايتو كجايي اياتو هي كجايي؟لطفا من نگرانتم  (نشستم رو زمين با ناراحتي به زمين خيره شدم)

[ali#_#]

رفتم روی پشتبوم و گفتم:هی دختر تو حالت خوب نیست باید بری داخل تخت بعد بقلش کردم به سمت اتاق راه افتادم^___^

[!Miss Elsa]

(صدای یویی رو شنیدم نمیتونستم تکون بخورم خیلی درد داشتم و خیلی سخت میتونستمحرف بزنم) پن..کیک من ...اینجام ....حالم خوبه....(قلبم درد گرفت و چشمامو بستم...)

[ali#_#]

فک کنم طدای ایاتو رو شنیدم گفتم نه اشتباه میکنم بعد به راهم ادامه دادم(توی فکرم)

[youi]

نه سوبارو نه(به دنبال صدا رفتم پيش اياتو دست سوبارو رو ول كردم و دويدم )
اياتو تو حالت بده(كنارش نشستم دستم رو سرش گذاشتم ديدم يكم تب داره)
اياتو اياتو ببينم بهم بگو تشنته با نه چي مي خواي؟بايد برم پارچه خيس بيارم بزارم رو پيشونيت حالت بده اياتو طاقت ندارم اين جوري ببينمت