ايفاي نقش در انيمه ي عاشقان شيطاني

[youi]

باشه باشه هر كاري كه بگي انجام مي دم ... بهت قول مي دم فقط بهم اطمينان كن بهم بگو...

[!Miss Elsa]

(لبخندی شیطانی زدم) میخوام معجونی از گل رز و اویشم بسازی و اونو بخوری.......


((من الا مادرت شدم نمیدونی...(چشمام رنگمادرت شده))

[youi]

باشهرايا..تو باشه چشم
(همين كارو كردم خوردم ولي يه دفعه دنيا دور سرم چرخيد و بي هوش شدم)

[ali#_#]

اومدم توی اشپز خونه و یویی روی زمین دیدم
که یه معجون از سمی خورده
مثل این که احیای قبل کامل نشده یه اجسام عوض شدم راه افتادم تا یویی ببرم اتاقش

[!Miss Elsa]

(خندیدم افرین )دختر خوب...(وقتی افتادی قلبم درد گرفت واسه اینکه عاشقت بودم خودم شدم) نه...یویی...( گرفتمت...) بی دار شو(فهمیدم از اون معجونخوردی.پاد  زهر ساختم) یویی بیا خوبت میکنه(بهت دادم)

[ali#_#]

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهاون چجوری تو پشت بوم معجون ساخت که تو اونجا باشی؟

[youi]

(دارو خيلي قوي بود بهوش نيومدم كاملا بي هوش بودم)فهميدي كار مادرم بوده

[youi]

خب رفتيم باهم تو اشپزخونه اياتو هم باهام اومد ديگهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[!Miss Elsa]

((من باش رفتم پایینمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه))
(عصبی شدم) سوبارو......چیکار باید کنیم؟کار رزالینه...اون...اون تو وجود من زندستو....

[youi]

(وقتي بيه ش بودم ناخواسته گفتم)مراقب خودتون باشيد