ایفای نقش در مدرسه انیمه ای

[ali#_#]

ایفای نقشه مدرسه انیمه ای

در اینجا باید در باره زندگی در یک مدرسه ایفا کنیم ولی نه هر مدرسه ای
مدرسه ای که دانش اموز ها از هر انیمه ای ممکنه باشن معلم ها هم همینطور (انمیشن نه)
معلم ها:

(معلم ریاضی):
اکسل

Ara.Chan

محتوای مخفی (Click to View)

کسل یه خدای تاریکی بوده که تمام فوت و فن های خدا بودنو بلده. اون از صادق بودن متنفره و همیشه شخصیت اصلیشو پنهون نگه میداره تا کسی از گذشته و قدرت هاش سر در نیاره.

*********************
(معلم علوم):کورو سنسی (پرنسس کارولین)
*********************
(معلم ورزش):گای (علی شاه کوچولو)
*********************
(معلم پرورشی):
*********************
(معلم مطالعات اجتماعی):ارن :
Janice Ackerman
*******************
(معلم هنر):
یاتوگامی :
کنت

محتوای مخفی (Click to View)

یه خدای جنگ بی نام و نشون هستش که کاری میکنه که برای خودش یه معبد داشته باشه و به دنیای مرده ها تعلق داره ، شوخ طب و با استعداد و استاد نبرد با شمشیر ، کار قبلیش براورده کردن ارزوهای مردم بوده

******************
(معلم قران):
******************
(مشاور مدرسه):شیوسکه فوجی
husa008)
***************
مدیر:
کارل هاینز اشناید(
Ali king)

*****************
(معلم دینی):
******************
(معلم زبان خارجه):کنیمیستو تزوکا

Raya Tezuka
******************
دانش اموزان:
******************
لایتو:خودم
******************
اکابانه:miss elsa
******************

1381

نینا
************************
تاکرو:


Nina-TK
*******************
کاملوت:


!Melody
***********************
کوتوری:



★★ Flora Mio ★★

***************************
کیکامورو ایجی:

husa008
****************************
یوکی:یویی
****************************
ناگیسا:

parnaz اواتار کورا

******************************
یوریپه:

Manaka
********************************
اسپرینگ ولد:


سفیروت
****************************
الیسا:
سیما
******************
tachibana kanade:

yamado
****************************
ممول:


Michiru


****************************
هینا:
hina.chan

محتوای مخفی (Click to View)

رنگ موها: بنفش تیره
رنگ چشم: صورتی بنفش روشن
سن: نامشخص
نوع: جادوگر تاریکی / خوناشام
علایق: نقاشی کشیدن / پیانو نواختن / کتاب خوندن
شخصیت:
هینا از اون بچه های تیریپ خستس ولی کنجکاو (ترکیبی از هوتارو و ارو)
چهرش همیشه خیلی سرد و خشکه مگر در مواقع نادر (مثه توکا و آرین)
گذشته:
از اونجایی که خانوادش جادوگر بودن انسان ها خونشون رو آتیش زدن تا بمیرن اما مادروپدرش هینا رو فراری دادن اون موقع هینا فقط 8 سالش بود و از اون موقع از آتیش میترسه (البته این اتفاق 212 سال پیش اتفاق افتاد (خب اون موقع مردم عقاید خودشونو داشتن) و هیچکس جز خانواده فعلیش از این موضوع خبر نداره و همه فکر میکنن خانواده واقعیش خانواده ایه که درحال حاضر باهاشون زندگی میکنه) این اتفاق درست بعد از مراسمی افتاد که پدر و مادر هینا داشتن به اجبار اون رو به خوناشام تبدیل میکردن تا فرزندشون زندگی جاودانه داشته باشه (با قدرت جادویی تبدیل به خوناشامش کردن همونطور که خوناشام های اصیل به وجود اومدن)
بعد یه خانواده خوناشام از یه شهر دیگه که دنبال فرزند بودن هینا رو به فرزند خواندگی قبول کردن و کلا زندگی مرفهی براش درست کردن و اون رو مثل بچه واقعی خودشون میدونن که احساس کمبود محبت نکنه اما خب هیچی جای خانواده واقعیش رو نمیگرفت
خانواده جدیدش هینا رو به آکادمی سلطنتی بیبیلیا میفرستن تا هینا جادوگری رو بصورت کامل یاد بگیره
هینا تو دوران تحصیلش تو آکادمی سلتنطی بیبیلیا نذاشت که هیچکس بفهمه اون یه خوناشامه و بخاطر زندگی جاودانش طوری تظاهر کرد که آب چشمه جاودانگی رو خورده
خب چون هینا فرصت زیادی داشت بعد از تحقیق کامل درباره آشیو ایرا (خشم) ، درباره آرشیو های جادوگری اینودیا (حسادت) و آواریتیا (طمع) هم تحقیق کرد و تو آکادمی جز ترینیتی سون شد اما تا درجه آخر هیچکدووم از آرشیو ها نرفت چون نمیخواست کاندید پادشاه شیطانی و درنهایت یه لرد شیطانی بشه برای همین از آکادمی بیرون اومد و درحال حاضر تو یه مدرسه عادی تحصیل میکنه

*****************************
ایجی کیکومارو
2 Web Prince
http://uupload.ir/files/830t_photogrid_1...324262.jpg " alt="تصویر: http://www.animpark.net/ http://uupload.ir/files/830t_photogrid_1...324262.jpg " title="تصویر: http://www.animpark.net/ http://uupload.ir/files/830t_photogrid_1...324262.jpg " />

[ali#_#]

 صبح 15 فروردی

اه حوصله ندارم این موقع روز بیام مدرسه اه
حالا چرا منو فرستادنم این مدرسه

(بلند شدم اماده شدم سوار بر لیموزین دارم میام مدرسه)

[tired]

 لعنتیییییی اههههههههه
خدا لعنت کنه این مدرسع رو!!!!!!
( با بی حوصله گی تمام کفشاشو پوشید تا بیاددسما مدریه )

[ali#_#]

اه ین نورم چقدر ادم خسته میکنه

(از لیموزین پیدا شدم رفتم سمت کلاس)(زنگ اول علوم داشتیم)

[tired]

( مثل لاتا روی میز نشسته بودم و یجورایی پخس زمین شده بود در حالی که گردتبند جاشیند میبوسیدم)
هی سلام لایتو

[ali#_#]

بازم تو افتادی روی زمین پسر
اهان سلام بدو بیا بریم کلاس شاید شروع بشه ها میدونی که این معلم ممکنه هر لحظه تو کلاس باشه

[!Miss Elsa]

(باز مدرسه لبخندی شیطانی زدم) هه...دلم برای هم کلاسی ها تنگ شده بود(چاغوم رو توی دستم تاپ میدم و در کلاسو باز میکنم) :سلام برو بچ....

[ali#_#]

او اکابان کون سلام
میبینم فقط بچه های شر اومدن

[Phantom Phoenix]

سلام بچه ها
همونطور که میدونید زنگ بعد ورزش داریم
من با اقای ناظم صحبت کردم و برنامه غذایی خاصی برا شما قرار دادیم
فقط کرفس و هویج
زنگ ورزش باید صد تا بارفیکس برید

 

[ali#_#]

چییی پسر 100 تا بار فیکس من از این بدم میاد

از هویج کرفسم بدم میاد

دوباره اومدن مارو اذیت کنن این معلما