ایفای نقش ترور برای یک سال

[hina.chan]

(وارد کلاس میشم و رو صندلیم میشینم منتظر معلم )

[Arararagi]

(وارد کلاس میشم درحالی که هدفون تو گوشمه) چه مسخره!( میشینم ته کلاس و روی میزم چیزی مینوسم)

[youi]

بیوگرافی ماریا:
یه دختر خشن که این خشن بودنش بعد از روزی که خانودش رو جلوی شماش کشتن شروع شد ولی قبل از اون یه دختر با احساس با قلبی مهربون بود....
این دختر می خواد انتقام مرگ خانوادشو بگیره...
رنگ مورد علاقش:ابی
همیشه عصبانی و اخمو
وقتی عصبانی می شه کسی جرات نمی کنه بهش نزدیک بشه...
دختری با صورتی مظلوم ولی قلبی پر از کینه و نفرت که عضو گروه تروریستا شده...

[youi]

اینم عکسم
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

(می رم سر کلاس با همون رفتار سردم و صورت پر از خشم و نفرت)سلام به همه

[Arararagi]

(سرمو از رو میز برمیدارم)
اوه اوه چته؟ قاطی کردی یا ...؟

[youi]

(با خشم بهت نگاه می کنم)ببین از الان یاد می گیری باهام درست حرف بزنی یا درست حرف زدنو نشونت بدم هان؟اره قاطی کردم اصلا به تو چه ربطی داره فضولی؟(با عصبانیت با مشت می زنم روی میزش)

[سیما]

(در کلاسو باز میکنم.)
ساهارابی=سلام به همه من ساهارابی هستم یوهووووووووووو.(با صدای بلند وصدای ذوق دار)

[tired]

نینا:این جور سلام دادن تربیتو میرسونه!(اینجا قیافش ترسناک میشه)ی بار دیگه جایی که من هستم ایمجور سلام کنی(دسشتو محک میزنه روی میز)میکشمت!(میکشمت تیکه کلامشه)
(صدا هنس وریشو زیاد میکنه و دوباره شروه میکنه به خوندن)

[hina.chan]

(هینا با یه چهره سرد و خشک به ماریا و اکسل نگاه میکنه) بچه ها بهتر نیست اولین روز کلاس رو دعوا نکنین؟

[pary!]

( در رو وا میکنم و روی صندلیم میشنم) وبا صدای بلند میگم: سلام بچه ها به کلاس ترور خوش امدید