ایفای نقش پاندای کونگ فو کار

[ココル]

(از دهن شیفو میپره:/)دنبال من برای چی؟
(با خودم)الان وقت این سوالای بیخود نیست که شیفو :/
(خطاب به میمون)خب منو ببر پیش بقیه ببینم این اتفاق مهم چی چیسته(مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

[Salmanfz]

میمون: خب من از کجا بدونم بقیه کجان؟!!!!
(یکم فکر میکنه) استاد به نظرتون بقیه دنبال شما کجا رفتند ؟؟ 
پو که رفته آشپزخانه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه 
بقیه رو نمیدونم 

Spoiler (Click to View)

ایفا رو نگه میداریم تا بقیه بیایند

[ⓜⓡ.TERABYTE]

(مانتيس هم داره دنبال استاد مي گرده كه يه دفعه مي خوره به استاد شيفو و بر مي گرده و داد مي زنه )  يه روح ديگه (بعد به خودش مياد و) استاد شما اينجا اين بچه ها كنار درخت هلو منتظرتون هستن بياين بريم

[Arararagi]

محتوای مخفی (Click to View)

خلاصه بذارین لطفامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Salmanfz]

میمون: 
استاد شیفو سریع بیایید کار مهمیه .(و حرکت می کنند)

---

خلاصه 

نقل قول: همه بجز استاد اگوی به دنبال استاد شیفو رفتند تا بهش بگن چه خبره .
میمون استاد رو پیدا میکنه و بعدش مانتیس هم استاد رو می بینه.
حالا میخوان استاد شیفو رو ببرن جای درخت هلو.

[ⓜⓡ.TERABYTE]

مانتيس 
بله بيايد استاد ادو( جلو دهنش رو مي گيره )
(با خودش) اوه نزديك بود لو بدم 

[diana king]

(چند کیلومتر آنطرفتر)

شن رو به خدمتکارش :میبینی!
گفته بودم که برمیگردم....ولی قبل از اینکه قدرتم رو به همه ی چین ثابت کنم
باید جنگجوی اژدها رو دوباره ببینم...
یه کار کوچولو از دفعه ی پپیش مونده!
برو پیداش کن

[ⓜⓡ.TERABYTE]

ادوي

(شيفو رو مي بينه و مي دوه سمتش )(البته هم پيره هم لاك پشته پس ديگه مي دونين دو ي اون چه سرعتي داره ) پسرم شيفو چيد دلم برات تنگ شده بود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

محتوای مخفی (Click to View)

مانتیس روحی رو دیده که می گه استاد اگوی هست بعد سراغ بچه می ره( پنج آتشین) و داستان رو می گه اونا کنار درخته هلو استاد اگوی رو می بینن استاد هم می گه که اون به خواب استادی رفته بوده و نمرده بوده اما از ان ور داستان شن در فکر حمله به قلعه است ... (بقیه داستان بریم)

[mj3]

(تایلانگ با چند نفر دور یه میز جمع شدن و دارن نقشه می ریزن که اون می گه):هر کدوم رو می خواید مل خودتون ولی اون پانداهه مال خودمه

[Salmanfz]

تاپیک بسته شد.