اگه جای یویی بودین

[Emma Hunter]

 خب معلومه به جای این که مثل یویی در و دیوار رو نگاه کنم دنبال راه فرار می گشتم یا یک راه تا خون آشام ها رو بکشم بعد خودم مالک خونه شم. ههه

[Maryena]

اگه جای یویی بودم اول اینکه همون طور که یویی سرنوشتشو قبول کرد، منم قبول می کردم. دوم اینکه پس از سردرآوردن از سرگذشت این پسرا، سعی می کردم خودمو بهشون نزدیک تر کنم تا کم کم بتونم تاریکی درونشون رو خوب کنم. مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Emma Hunter]

(2016/01/24 09:43 PM)Maryena نوشته شده توسط:  اگه جای یویی بودم اول اینکه همون طور که یویی سرنوشتشو قبول کرد، منم قبول می کردم. دوم اینکه پس از سردرآوردن از سرگذشت این پسرا، سعی می کردم خودمو بهشون نزدیک تر کنم تا کم کم بتونم تاریکی درونشون رو خوب کنم. مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

 اوه چقدر رویایی.من ترجیح میدادم دنبال نقطه ضعف شون بگردم بکشمشون راحت شم

[aika_chan]

منم کارد برمیداشتم آزوسا و کاناتو و آیاتو و لایتو و سوبارو و روکی و یوما و رجی رو تیکه تیکه میکردم
شو هم دایم الخواب است بعد میرفتم پیش کو
(البته یویی خیلی کار ناشایستی میکنه که داداشای منو بکشه!مگه شهر هرته؟)

[Emma Hunter]

(2016/01/26 06:15 PM)***Aika-chan*** نوشته شده توسط:  منم کارد برمیداشتم آزوسا و کاناتو و آیاتو و لایتو و سوبارو و روکی و یوما و رجی رو تیکه تیکه میکردم
شو هم دایم الخواب است بعد میرفتم پیش کو
(البته یویی خیلی کار ناشایستی میکنه که داداشای منو بکشه!مگه شهر هرته؟)

 اره موافقم. تازه برای آزوسا خیلی راحته خودش که دوست داره زخم و زیلی شه پس اون قدر میزنمش تا دل و جیگرش در آد

[Shinoa]

والا از اون جایی که من خودم خیلی آدم فضولی تشریف دارم اول از کل چیزایی که واسم مجهول بود سر درمیوردم بعد با توجه به یافته هام دوتا راه داشتم. اول اینکه تو چیزایی که پیدا میکردم روش کشتنشون بود که منم هم خودمو خلاص میکردم هم بقیه ساکنین کره زمینو.راه دوم این که چیزایی که می فهمیدم کمک خاصی نمی کرد که یه راه پیدا می کردم در می رفتم در کل به نظرم موندن ریسکش بالا بود.

 

[.Misaki.]

فقط سعی میکردم فرار کنم

 

[Emma Hunter]

(2016/01/27 03:44 AM)Shinoa نوشته شده توسط:  والا از اون جایی که من خودم خیلی آدم فضولی تشریف دارم اول از کل چیزایی که واسم مجهول بود سر درمیوردم بعد با توجه به یافته هام دوتا راه داشتم. اول اینکه تو چیزایی که پیدا میکردم روش کشتنشون بود که منم هم خودمو خلاص میکردم هم بقیه ساکنین کره زمینو.راه دوم این که چیزایی که می فهمیدم کمک خاصی نمی کرد که یه راه پیدا می کردم در می رفتم در کل به نظرم موندن ریسکش بالا بود.

 

 اوه همه ساکنین زمین رو میکشی؟؟؟؟
چ کار به بقیه داری بابا همین خون آشام ها رو بکش بسه

[Shinoa]

(2016/01/27 03:24 PM)'bitbor.82' نوشته شده توسط:  

(2016/01/27 03:44 AM)'Shinoa' نوشته شده توسط:  والا از اون جایی که من خودم خیلی آدم فضولی تشریف دارم اول از کل چیزایی که واسم مجهول بود سر درمیوردم بعد با توجه به یافته هام دوتا راه داشتم. اول اینکه تو چیزایی که پیدا میکردم روش کشتنشون بود که منم هم خودمو خلاص میکردم هم بقیه ساکنین کره زمینو.راه دوم این که چیزایی که می فهمیدم کمک خاصی نمی کرد که یه راه پیدا می کردم در می رفتم در کل به نظرم موندن ریسکش بالا بود.

 

 

 اوه همه ساکنین زمین رو میکشی؟؟؟؟
چ کار به بقیه داری بابا همین خون آشام ها رو بکش بسه

 

من همین جا پست قبلی مو تصحیح می کنم. منظورم اینکه روش کشتن خون آشاما رو پیدا می کردم می کشتمشون اون وقت بقیه راحت می شدن از دستشون.ولی به هر حال مثل این یویی نمی موندم که هر کار می خوان بکنن. دیگه اگه راهی واسه کشتنشون نبود فوقش یه دارویی چیزی به خوردشون می دم که اگه اثر داشت یه کم بخوابن تا من در برم.

 

[narcissus]

اینقدر فضولی نمی کردم و در می رفتم