ایفای نقش خیالی جنگ جهانی

[Noctis_P]

خب از این اسم بهتر براش پیدا نکردم اینجا شخصیت هاتون رو برای یه ایفای نقش جالب معرفی میکنین
موضوع کلی ایفای نقش رو بچه ها مشخص میکنن اما داستان بر روی محور اصلی میچرخه محور اصلی هم در مورد تعدادی شاهزاده از کشور های مختلف ج هان است که با هم دشمنی پیدا می کنن و باعث میشن که یه جنگ بزرگ بین کشورهای جهان آغاز شه و به زبان دیگه جنگ جهانی سوم به دست اینا آغاز میشه

[diana king]

نام: دیانا DIANA

نام خانوادگی:کلیو CLIO

نام پدر: انریکوکلمنته کریستیانو کلیوی هفتم CLIO CLEMENTE CRISTIANO SEVENTH ENRICO

نام مادر: آملیا دومینیکا DOMENICA AMELIA

سن:17

رنگ مو:قرمز روشن

رنگ چشم:قهوه ای روشن

رنگ پوست:سفید

کشور:ایتالیا

مقام سلطنتی:هفتمین فرزند و تنها دختر شاه انریکوی هفتم

داستان زندگی:پدر من شاه انریکو،هفتمین پسرخانواده ی خودش بود.با اینحال هر شش پسر قبل از او به دلایلی نامعلوم در سنین نوجوانی فوت کردند و بدین ترتیب او به سلطنت رسید.پدرم تعریف می کرد که برادرانش زیاد درد نمی کشیدند،فقط ابتدا کمی تب می کردند بعد به تدریج ضعیف و لاغر می شدند و افسرده و گوشه گیر تا اینکه بالاخره یک روز قلبشان می ایستاد و هیچ پزشکی هم نمی دانست باید برایشان چه کند.

من هم هفتمین فرزند خانواده هستم.با این تفاوت که غیراز من هیچ دختری در خانواده نیست.وقتی 17ساله شدم،کم کم علائم همان بیماری عموهای مرده ام،در برادرانم ظاهرشد.پدر و مادرم خیلی غمگین بودند اما فکر می کردند کاری از دستشان ساخته نیست،اما من نمی توانستم بنشینم و مثل آن ها دست روی دست بگذارم.

من به کتابخانه رفتم(کاری که همیشه برای حل مشکلاتم می کنم!) و در قسمت کتاب های ممنوعه ی قصر،چشمم به دفترچه خاطرات کهنه ی شاه انریکو ی دوم افتاد که مورد مشابهی برای پسرانش پیش آمده بود.شاه انریکوی دوم نوشته بود که برای حل این مشکل به سراغ یک جادوگر رفته است.من ماجرا را برای پدر و مادرم تعریف کردم و گفتم شاید این یک نوع نفرین است.اما آن ها پاسخ دادند که چنین افکار خرافاتی برای یک دختر از خاندان سلطنتی بسیار ناپسند است!

حالا که آن ها حرف هایم را باور نمی کردند، خودم باید برادران عزیزم -به خصوص کوچک ترینشان دینوDINO - را نجات می دادم. پس به سراغ جادوگر رفتم.

جادوگر به من نشان داد که این یک طلسم است.طلسمی که سال ها پیش به وجود آمده ولی کسی نمی داند چه کسی و به چه علتی آن را به وجود آورده است.جادوگر قبول کرد به من کمک کند اما به یک شرط:

من هم باید جادوگر می شدم!

و ... حتما میدانید که من چه کار کردم. بعله! پذیرفتم.من برای نجات داینوو بقیه هرکاری می کردم.اما مشکل اینجا بود که قانونی درباره ی جادوگرها وجود دارد :"آنها هرگز از خاندان سلطنتی نیستند!"

بنابراین جادوگری کاری کرد که خون سلطنتی از رگ هایم خارج شود؛به این ترتیب اگر نقشه ام شکست میخورد و برادرانم از دست می رفتند،من هرگز نمی توانستم بر مردم حکومت کنم و اینطوری سلسله ی ما به پایان می رسید.

سپس جادوگر به من یاد داد که چگونه طلسم را باطل کنم،برای این کار باید به سراسر دنیا سفر می کردم و از هریک از شاهزاده های کشورهای مختلف،یک تارمو میگرفتم تا بتوانم معجون پادزهر را درست کنم.البته نکته اینجا بود که معجون در صورتی کار می کرد که هر یک از شاهزاده ها تارمویش را با رضایت کامل به من می داد به این ترتیب نمی توانستم از شاهزاده ها تارمو بدزدم!

آیا من موفق می شوم که برادرهای عزیزم و کشورم را نجات دهم؟ آیا شاهزاده ها درخواست مرا قبول می کنند؟

(در ایفا معلوم میشه!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

عکس:

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[aika_chan]

رزرو(بعد کامل کردن این تاپیک ک دارم میزنم میزارم)

[Princess-Sun]

(خب ... عاغا من شخصیت مد نظرم رو ایفا کردم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه شمام زود ایفا کنید بریم برا شروع ایفا)



نام : آیاتو

سن : 17

لقب : زندگی ابدی

جنسیت : مذکر – پسر

محل تولد : ژاپن – توکیو

سرعت : بسیار زیاد (نامحدود)

اخلاق : مهربان و خنده رو (همیشه لبخند میزنه) در عین حال آرام

قدرت : کنترل صاعقه و باد – تجدید حیاط (میشه گفت وقتی میمیره دوباره میتونه زنده بشه) – جنگجوی حرفه ای

سلاح ها : شمشیر رعد ( شمشیرش قدرت صاعقه رو در اختیار داره ) – کمان آتش (تیرهای این کمان نامحدودن و آتشینن)

بیوگرافی :

(آیاتو پسر سومین پادشاهی سرزمین ادوراس هست ؛ که به همراه دختر عموش آنا (16 ساله) برای خاتمه دادن

به جنگ جهانی ای که توسط دشمنی پادشاهان بوجود اومده راهی یک راه نامعلوم میشه ... )

( عکس آیاتو و آنا )

آیـــــاتــــو

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه



آنـــــــــــا

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Salmanfz]

این تاپیک قفل شد
دلیل : زدن توپیک های ساخت شخصیت های خیالی بصورت جداگانه در بخش ایفای نقش ممنوع است!

---

ویرایش : تاپیک به تاپیک ایفای نقش تغییر یافت.

تاپیک باز شد.

[Ryoma]

نام : برنارد

سن : 14

لقب : فعلا نداره چون تازه کاره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

جنسیت : مذکر – پسر

محل تولد : ایتالیا

سرعت : بسیار زیاد

اخلاق : مهربون ، جدی ، زود عصبی میشه ، شوخ ، خشن مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

قدرت : دارای قدرت شیطانی(توجه : انسانه ها ! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) جنگجوی حرفه ای

سلاح ها : شمشیرش .

مقام سلطنتی : پسر یکی مونده به آخریه شاه انریکوی هفتم

بیوگرافی :من پسر پنجم شاه انریکو هستم ولی به دلایلی پیش خانوادم نموندم منم علایم اون بیماری ای که برای برادرای پدرم به وجود اومدو دارم ولی من با این چیزا نمیمیرم .
دنبال خوب شدنم نیستم چون میدونم بلاخره یه روزی منم میمیرم چه زود چه دیر الان متوجه شدم که خواهرم خیلی وقته خونه نیومده و دنبال اونم ولی هنوز پیداش نکردم که در همین حین اتفاقاتی میفته که ........................
عکس :