ایفا نقش در انیمه شاهزاده تنیس

[ملیکا ایچیزن]

چشم هام رو یهو باز می کنم و: اوه چه جالب من وتزوکا وآتوبه( لبخند)

[diana king]

ایجی: صبر کنین ببینم من که گروه دارم!!
رو به اویشی: ببین من چقدر طرفدار دارم ولی تو هنوز گروهی نداری
اویشی:خیلی ممنون از همگی.مثلا من جانشین کاپیتان هستم هامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[ⓜⓡ.TERABYTE]

ریوزاکی : اه بببخشید خوب اویشی برو جای ایجی - فوجی جان شما با تزوکا توی گروه نیستین چون گروه بعدی گروه خودم و تزوکا و ممو شیرو

اینویی: پس کی تمرینات شروع می شه حالا که گروه ها کاملا

[Ryoma]

ریوما میگه :
زود تر تمرینات رو شروع کنین حوصلم سر رفتمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Noctis_P]

با اخم همیشگیم میگم:موموشیرو کجاست ،ممکنه از تمرینات عقب بیوفتیم

[Ryoma]

ریوما:من به مومو زنگ زدم گفت تو ترافیک مونده

[Noctis_P]

نگاه سردی به ریوما می کنم و میگم:اگه اومد بهش بگو باید صد دور دور زمین بدوئه بعدش بیاد پیش من برای تمرینات

[ⓜⓡ.TERABYTE]

اینویی : ممو اومد منو خبر کن یه نوشیدنی با جوراب پدر بزرگم درست کردم که بخورد و صد دور یزیش نشود 

[Ryoma]

ریوما :اینویی و تزوکا حتما بهش می گم اصلا خودم زورش می کنم

[ⓜⓡ.TERABYTE]

اینویی: (در اتاق، ریوزاکی وارد می شود اینویی به کارش ادامه می دهد ریوزاکی می رود ) ( نگاهی به تقویم می اندازد ) فردا تولد کاپیتان تزوکاست باید به بچه ها خبر بدم 
( تلفن را بر می دارد ) ( مرور می کند ) این از ریوما این هم از فوجی و این هم از اویشی و ایجی این از اینا خوب حالا یوکیمورا و آتوبه آکایا خوب خوب شد