ایفای نقش شهر مرگ2

[مین جی]

محتوای مخفی (Click to View)

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه عاشقتم رجی! وای شکمم!

جان: انجل برو عقب....
تا تونستم بهش فشار وارد کردم...بدجور جواب پس میداد...

[Ryoma]

برنارد یدفعه از حرکت ایستاد . سرشو انداخت پایییم . موهاش چشاشو پوشونده بود . شمشیرشو رو زمین گذاشته بودو به زور وایساده بودو به شمشیرش فشار میارود یدفعه رودی از خون ازش سرازیر شد . به خاطر فشاری که فه خودش اورده بود اینجوری شده بود . آروم طوری که همه بشنون گفت : تا انتقام نگیرم نمیمیرم . شمشیرشو برد بالا در حالی که ازش خون ممیومد زیاد یدفعه کلی خون ازش پاشیده شد اونور

[Aisan]

نگاهی به اون دو انداختم..
این بازی مسخره بیش از حد طولانی شده بود..
ناخن هام رو به تیغه های بلند رشد دادم
و در حرکتی سریع بازوی برنارد رو عمیق بریدم
جان به سمتم هجوم آورد تا از دوستش دفاع کنه اما با ضربه محکمی با پا به شکمش،به عقب پرتش کردم

 

[Ryoma]

همین طور که داشت از برنارد خون میرفت با این کار الکساندر خونریزیش دو برابر شد . افتاد زمینو زانو زد با یه دستش شونشو گرفته بودو ناله می کرد و با اون یکی دستش شمشیرو گرفته بود و زمین فشار میداد .

[مین جی]

خون از دهنم بیرون ریخت. جان:عا...

[Ryoma]

به سختی به جان گفتم : خ........خوبی ؟و به ناله کردنم ادامه دادم.

[مین جی]

جان: هیولای بی ریخت.(گومه)

[Ryoma]

از درد به خودم میپیچیدم جایی که زانو زده بودم غرق خون شده بود .

[مین جی]

جان: دیگه....جون ندارم....چرا خودت یه تک پا نمیری به جهنم؟

محتوای مخفی (Click to View)

ریوما بیا دیگه بکشیمش!

[shizuko yagami]

سوزی:ب...بچه ها...شیزوکو و مری...