آکادمی پاندورا!

[dot.]

از اونجایی که سری انیمه و مانگای قلب‌های پاندورا خیلی گیج کننده و اینهاست تصمیم گرفتم یه تاپیک آکادمی بزنم و فارغ‌التحصیلان پاندورایی رو تحویل جامعه بدم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

بهرحال تقریبا تمام موضوعاتی که توی این تاپیک منتشر می‌شه خطر اسپویل داستان رو داره.

اگه هنوز کامل تماشا نکردید/ مانگا رو نخوندید مطالعه ارسالات این تاپیک رو بهتون پیشنهاد نمی‌کنم.

اگر هم که مشکلی ندارید، خیلی هم عالی!

امیدوارم لذت ببرید. مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

پانویس: زمانی که با این تاپیک شروع به کار کردم خیلی زبانم خوب نبود و ترجمه‌ها نامفهوم و ناکامل بودن. الان دارم دونه دونه تمام پست‌ها رو ادیت می‌کنم و اطلاعاتشون رو تصحیح و کامل می‌کنم، لطفا دوباره مطالب رو مطالعه کنید. : )

[dot.]

در مورد سری:

یه مانگای شونن، نوشته و طراحی شده توسط مانگاکای ژاپنی، خانم "موچیزوکی جون"‍ه که توی مجله‌ی جی-فانتزی از تاریخ می 2006، تا مارس 2015 با اسپانسری شرکت مشهور Square Enix در 104 ولوم (هر ولوم شامل ده قسمته) توی ژاپن منتشر شده.

انتشارات خارجی مانگا، بروکلی بوکز بود اما بعدا انتشارات ین پرس حق تکثیرش رو خرید.

پلات داستان:

اوز، پسر پانزده ساله‌ای که جانشین خاندان "وسالیوس"‍ه، یکی از چهارخاندان دوک مطرح کشور.

اوز همراه عموش، خواهر کوچیکتر و خدمتکارش گیلبرت زندگی مرفه و خوبی داره. تنها مشکلش توی زندگی اینه که جای خالی پدرش، زای وسالیوس، که دوک فعلی خاندانه و معمولا سرش شلوغه و به دیدن خانواده نمی‌یاد خیلی حس می‌شه.

سالها می‌گذره و اوز وسالیوس به سن رسمی می‌رسه و طبق سنن کشور، باید این سالگرد رو بزرگتر از هر تولد دیگه‌ای جشن بگیرن.

همه چیز طبق برنامه و کاملا عادی پیش می‌ره تا زمانی که عقربه‌ی ساعت بزرگ سالن، که یک قرن تمامه تکون نخوره یک دقیقه به جلو می‌ره.

همه چیز خشک و متوقف می‌شه و یک گروه سرخ پوش توی سالن مراسم ظاهر می‌شن و اوز رو به جرم "وجود داشتن"، به زندانی به نام "آبیس" که در یک بعد دیگه وجود داره می‌فرستن و داستان زمانی شروع می‌شه که اوز برای رسیدن به هدفش (که فرار از آبیسه) با چینی به نام "آلیس" قرارداد می‌بنده...

[dot.]

بیوگرافی خاندان وسالیوس:

-متعلقات-

چین‌ها: گریفن، اوز

اعضای فعلی: اوز وسالیوس

اعضای پیشین: ویسکونت وسالیوس

جک وسالیوس

زای وسالیوس

اسکار وسالیوس

ریچل کلشیل

سارا وسالیوس

ایدا وسالیوس

خدمه: دوشیزه کیت،

گیلبرت

دیگر اعضا: دینا، اسنودراپ، کیتی (گربه‌های ایدا)

دارایی‌ها: عمارت‌های متعدد، یکی از پنج دروازه‌ی آبیس، کلید گریفن، کلیسای جامع

اجمالی:

خاندان دوک وسالیوس، یکی از چهار خاندان بزرگ دنیای پاندوراست.

قبل از فاجعه‌ی سابریل خانواده‌ی وسالیوس خانواده‌ی سطح پایینی بود، اما بعد از اقدامات "قهرمانانه"ی جک جزو برترین خاندان‌های کشور شد.

نشان این خاندان پرنده‌ایه که بالهاش رو باز کرده و یک تاج بر سر داره.

این علامت اولین بار روی ساعت جیبی جک وسالیوس دیده شد.

از موروثات فیزیکی وسالیوس‌ها می‌شه به قد بلند، موهای طلایی رنگ و چشم‌های سبز اشاره کرد.

اونها همچنین توی لباس پوشیدن به رنگ‌هایی مثل سفید یا طلایی بیشتر تمایل دارن، تنها فرد این خانواده که لباس‌های تیره‌تری به تن می‌کنه زایه، که البته این تیره‌پوشی به شخصیت بی‌روحش بیشتر می‌خوره.

[dot.]

:ترجمه متن تیتراژ آغازین:

"نیرویی که قدرت تغییر آینده رو داشت".

و این پیشگویی تویی بودی که ما در رویاهامون دیدیم.

از میان اون همهمه صدای گریه‌ات رو شنیدم،

به اشک‌هات خندیدم، غافل از این که این کار فقط ضعف‌های خودم رو نمایان می‌کرد.

فقط تویی که می‌تونی راه رو توی این هزارتو پیدا کنی،

فقط تو جرئت رد شدن از این افق و آسمان رو داری.

ما در جستجوی شجاعتی بودیم که بتونه با این آینده‌ی تلخ مقابله کنه،

اما خودمون رو در گذشتمون گم کردیم.

اما تو می‌خندی، با اینکه توی قلب فاجعه ایستادی.

می‌خندی تا بتونی به زمان حال برگردی

و ما رو امیدوار نگه می‌داری...

[dot.]

:متن آهنگ به زبان ژاپنی:
(خواندارش ژاپنیه. ولی انگلیسی نوشتم)
bokurawa mirai wo kaero chikarawo
yume ni miteta
noizu no naka kikoete kita kimi no nakigoe
warate ita boku no yowasa wo abaita 
kimi no yoku michi wa 
kimi ni shika wa karana
chigau sora oikakete
bokurawa mira e mukau
yuukiwo
  hoshi gattoe kakoko mayou kimi ga warau hontou ro ima ekaertisuku mana

[dot.]

- خطر اسپویل!!!

.
.

.

.

.

.

.

.

.

اسم: اوز وسالیوس

انگلیسی: Oz Vessalious

.

نژاد: چین

تاریخ تولد: 26 دسامبر

سن: 15 (فیزیکی)

محتوای مخفی (Click to View)

136 (حقیقی)

جنسیت: مرد

قد: 164 سانتی‌متر

رنگ چشم: قرمز (حقیقی)، سبز (زندگی روزمره)

رنگ مو: طلایی

محتوای مخفی (Click to View)

خز سیاه در حالت عادی

گروه خونی: O

وابستگی: ستاد پاندورا، خاندان وسالیوس

پارتنر: گیلبرت/آلیس

وضعیت:زنده

.

خانواده:

محتوای مخفی (Click to View)

لیوای: سازنده

زای وسالیوس: پدر

ریچل چکیل: مادر

برادر ناشناس -فوت شده-

اسکار وسالیوس: عمو

سارا وسالیوس: عمه

ایدا وسالیوس: خواهر

پسرعموی ناشناس -فوت شده-

.

محتوای مخفی (Click to View)

پیمانکار: جک وسالیوس، اراده‌ی آبیس

.

صداپیشه: جونکو میناگاوا

[dot.]

-خطر اسپویل!-

-کی اوز رو داخل آبیس فرستاد؟-

زای وسالیوس، پدر اوز.

پدر اوز با باسکرویل‌ها متعهد شد تا در شب به سن رسیدن اوز اون رو به داخل آبیس تبعید کنه.

هرچند اونجا اوز با "چینی" به نام آلیس قرارداد می‌بنده و از آبیس فرار می‌کنه.

.

-خطر اسپویل! اگه داستان رو تموم نکردید نخونید!-

محتوای مخفی (Click to View)

همه می‌دونیم که اوز رابطه‌ی پیچیده‌ای با پدرش داره. سالها پیش زای پسری با مشخصات ظاهری شبیه وسالیوس ها پیدا می‌کنه و فکر می‌کنه که این جسد جکه، اما صدای جک رو می‌شنوه که می‌گه نباید بترسه، این پسر درواقع چینی به نام بی ربیته که نزدیک صد سال پیش تقریبا تمام دنیا رو نابود کرد و حالا بدنش از ورود به آبیس منع شده، حالا ماموریت زای اینه که این چین رو تا زمانی که بدنش به همون فرم فیزیکی قبلی -فرمی که معمولا از جک می‌بینیم- برگرده تا بتونن به آبیس برش گردونن. اما از اونجایی که اوز یکی از سه فرزند نفرین شده بود برای خانواده بدشانسی می‌یاورد و باعث شد زای از پذیرفتن دستورات جک پشیمون بشه. چون پسر اول زای توی یک تصادف و همسرش درست بعد از به دنیا آوردن دومین فرزندشون -ایدا- فوت کرد. مدتی بعد برادر زای، اسکار، همسرش و فرزند به دنیا نیومده‌اش رو از دست داد و زای شروع به بی‌محلی و تند رفتار کردن با اوز کرد، بلکه بتونه به جک آسیب بزنه. از اونجایی که اوز خاطراتش به عنوان یک چین رو از دست داده بود باور کرد که باید زای رو به عنوان پدرش دوست داشته باشه، با اینکه پدرش مرتب آرزو می‌کنه "کاش هیچوقت به دنیا نیومده بودی." اوز فکر می‌کرد پدرش ازش متنفره و وقتی فهمید این حقیقت داره مدتی رو با حال افسرده گذروند و فکر کرد "مگه من چیکار کردم که لایق این تنفر باشم؟" پانزده سال بعد زای مخفیانه با باسکرویل‌ها ارتباط برقرار می‌کنه و بهشون ثابت می‌کنه که اوز همون بچه‌ی توی پیشگوییه، پس قرار شد اوز رو بکشن و جسدش رو توی آبیس پرت کنن. اما وقتی گیلبرت خودش رو برای اوز فدا کرد نقششون به فرستادن اوز به آبیس ختم شد و زای حتی وقتی که شنید اوز از آبیس برگشته به دیدنش نرفت. بعدها الیوت، اوز، لیو و گیلبرت توی دره‌ی سابریل با زای ملاقات می‌کنن و وقتی اوز از زای توضیح خواست، زای گفت که "سالهاست که من اهمیت نمی‌دم چه اتفاقی برای اون "چیز" می‌یوفته." الیوت عصبانی می‌شه و از زای جواب می‌خواد. اما لیو متوقفش می‌کنه و از زای عذرخواهی می‌کنه، زای از لیو بابت هوشش تعریف می‌کنه، پاندورا زای رو از دیدن اوز یا ایدا منع می‌کنه. اما مدتی بعد وقتی زای ایدا و اوز رو پیش نویز می‌بینه با انداختن خودش بین چین در حال حمله و ایدا، خودش رو برای نجات دخترش فدا می‌کنه. در لحظات آخر زای از اوزی که درحال اشک ریختنه می‌پرسه "بهم ترحم می‌کنی؟" و اوز می‌گه که اینطور نیست، اون به "پدرش" افتخار می‌کنه و متاسفه که هیچوقت درست نشناختتش و درحالی که ایدا رو روی کولش از سابریل خارج می‌کنه با زای خداحافظی می‌کنه و زای درحالی که برای فرزندانش دست تکون می‌ده می‌میره.

[dot.]

خطر اسپویل!

- قبری که اوز و گیلبرت توی عمارت وسالیوس پیدا کردن مال کی بود؟-

.

محتوای مخفی (Click to View)

قبر لیسی باسکرویل، جک وسالیوس این قبر رو می‌سازه که بیشتر از صد و خرده‌ای سال بعد توسط گیلبرت و اوز قبل از مراسم به سن رسیدن اوز کشف می‌شه. جک ساعت جیبی موزیکالی که ملودی "لیسی" رو می‌نواخت به عنوان یادگار روی مقبره گذاشت. هرچند قبر لیسی کاملا خالیه، چون اون رو به آبیس فرستاده بودن و اونجا مرد، بدنش به چین تبدیل شد و روحش بین دوقلوهاش تقسیم شد. صدسال پیش جک روزانه با آلیس به این مقبره سر می‌زد. یکبار آلیس از جک پرسید:"اینجا قبر کیه؟" و جک گفت:"شخصی که برای گلن خیلی مهم بود". (نگفت معشوقه‌ی من، مادر تو، یا معشوقه‌ی لیوای.) این قبر بعدا به خاطر تراژدی سابریل به پایین کشیده می‌شه، اما نه دقیقا به داخل آبیس.

[dot.]

آبیس چیه؟

- خطر اسپویل!-

- اگه سری رو کامل نخوندید/تماشا نکردید نخونید!-

.

.

.

محتوای مخفی (Click to View)

بر اساس افسانه‌ها، یک زندان برای جنایتکاران و مجرمان، یا به نوعی دوزخ زندگان. طبق گفته‌ی بریک، آبیس "رحمیه که چین‌ها رو به دنیا می‌یاره". و البته ظاهرش، بفهمی نفهمی، شبیه یه جعبه اسباب‌بازی شکستست. اما آبیس "واقعا" چیه؟ آبیس بُعد اصلی جهان پاندوراست. مرکز و منبع قدرت هر بعد دیگه‌ای که به تمام جهان‌های ساخته شده به دست جورورها متصله. اما هر جهان، ورژن متفاوت خودش رو از آبیس داره. با این وجود تمام این آبیس‌ها با یک نوع قاعده و قانون کار می‌کنن. برای مثال فقط "کاراکتر"های همون بعد می‌تونن آبیسشون رو تغییر بدن. آبیس قدرت انتقال مردم از بعدی به بعد دیگه و تبدیل کردن اونا به مسافرهای زمان رو داره. همچنین می‌تونه خاطرات رو نگه داره یا جسم و روح انسان‌ها رو تبدیل به موجودات بومی خودش، چین‌ها بکنه.[spoiler]

.

.

.

-آبیس چه شکلیه؟-

- اگه سری رو کامل نخوندید/تماشا نکردید نخونید!-

[spoiler=محتوای مخفی]پس از فاجعه‌ی سابریل و طی بیشتر قسمت‌های مانگا و تمام اپیزودهای انیمه، آبیس به شکل یک اسباب بازی شکسته توصیف شده. اما لیسی باسکرویل به شکل متفاوتی از این بعد تعریف می‌کرد. تمام آبیس‌ها در تمام جهان‌ها از یک بارقه‌ی نور طلایی شروع می‌شه که روح انسان‌های مرده رو با آغوش باز می‌پذیره و به سمت مسیر درستشون برای تناسخ هدایت می‌کنه. چیزی که خوندید تعریفیه از یک آبیس با توازن و هارمونیِ اصل و درستش؛ باسکرویل‌ها حافظ این توازن بودن تا جایی که یکی از اعضای کنجکاوشون این هارمونی رو بهم می‌ریزه و "داستان عجیبی" رو برای جورورها رقم می‌زنه.

[dot.]

چین‌ها چی هستن؟

.

.

به طور ساده، به "ساکنین آبیس" چین می‌گن.

هرچیزی که داخل آبیس بیوفته تبدیل به چین می‌شه.

اگر شی‌ای داخل آبیس بیوفته (که عموما اشیاء بی احساس هستن) آبیس بهشون قدرت فکر کردن، صحبت کردن و احساس کردن رو می‌ده. مثل هر موجود زنده‌ای. (برای مثال کارت‌ها، معمولترین انواع چین، از اشیائی که توی آبیس افتادن به وجود می‌یان.)

اما برای موجوداتی که حتی قبل از ورود به آبیس هم ویژگی‌های مثل عقل و احساس و غریزه داشتن، موضوع فرق می‌کنه.

اینجور موجودات تبدیل به چین‌هایی بسیار بزرگتر، قدرتمندتر و باهوشتر از دیگر چین‌ها می‌شن. (برای مثل کلاهدوز دیوانه، آلبوس و... از این دسته بودن.)

.

.

چین‌ها نمی‌تونن آبیس رو (بعد خودشون رو) ترک کنن.

اونها مجبورن صبر کنن تا یکی از پنج در آبیس باز بشه، موجودی هم رده‌ی خودشون (با احساس، عقل یا غریزه) از یک بعد دیگه ورود کنه و باهاشون وارد یک "قرارداد" بشه.

اما معمولا تمام چین‌ها، به جز بال‌سیاهان، کمترین زمان ممکن رو برای پیدا کردن یک پیمانکار صرف می‌کنن و این به خاطر عطششون برای فرار و آزاد کردن قدرتشونه.