زمان کنونی: 2024/06/30, 08:09 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/30, 08:09 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.75
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ایفای نقش خیالی خانواده انیم پارکی ها!(3)

نویسنده پیام
ⓨⓔ ⓢⓞⓨⓐ
The Evil Queen



ارسال‌ها: 3,441
تاریخ عضویت: Dec 2015
اعتبار: 275.0
ارسال: #1
بهار ایفای نقش خیالی خانواده انیم پارکی ها!(3)
.......الان سال ها از اون ماجرا میگذره و هر کسی به یه نون و نوایی رسیده
یونا و شیکی هم بالاخره بعد از سال ها جنگ و دعوا با هم ازدواج کردن و توی یه بیمارستان کار میکنند ولی هنوز جنگ و دعواهایشان پا برجا است
کاترین هم بالاخره بعد از سال ها آرامش گرفت
مین جی هم بزرگ که شد توی مسابقات کشوری نویسندگی شرکت کرد و مدال طلا گرفت و الان یه نویسنده مشهور و محبوبه
ریوما هم بالاخره رفت سر درس و مشق اش و الان واسه خودش یه پا مهندس ماهره
ترابایت هم بالاخره مهندس کامپیوتر شد
یی سویا هم وقتی بزرگ شد مثل برادرش مهندس کامپیوتر شد اما بعضی وقت ها یواشکی جادوگری آموزش میدهد
دیانا هم یه کتاب خونه راه انداخته و اون جا رو مدیرت میکنه
مادربزرگ و عمه خانوم هم هرروز میرن پارک سر کوچه و ورزش میکنن و حسابی بهشون خوش میگذره
و از همه مهم تر این که جان بالاخره شرکتش راه افتاد و الان خیلی پول دار تر از عمه خانوم هست و با زن و بچه اش زندگی خوبی رو میگذرونن
خیلی خلاصه بگوبم که همه خوشبخت شدن ولی ما هنوز نفهمیدیم این ارث عمه خانوم چه شد و کجا رفت
الان هم همه توی خونه مادری عمه رجی هستن و دارن تولد 100 سالگی عمه خانوم رو چشن میگیرن
عمه خانوم داره شمع ها رو فوت میکنه و بقیه در حال دست زدن هستند
ترابایت هم با دوربین حرفه ای اش داره از این صحنه عکس میگیره
خوب حالا همه بگین سیبببب....
×××
اووووووووووووووی یی سویـا چی کااااااار دااااری میکنـــــــــــــی |: دفترچمممم دست تو چیکاااار میکنههههه؟؟؟؟؟ خب راستش این صدای جیغ گوش خراش یوناعه که وقتی دید دفترچش دست منه مث گلادیاتورا داره بهم حمله میکنه |: سُونا تورس... دستمو میذارم رو گردنبندمو این وردو زمزمه میکنم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خب یه ساعتی نگهش میداره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه یی سویـا چن بار باید بهت بگم این جادو جنبلارو روی خالت اجرا نکـــــــــــــــــن؟؟؟ |: اینم صدای کاترینه. وقتی به جای «مامان»، کاترین صداش میکنم خیلی حرص میخوره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه فک کنم این خانواده ژنتیکی قابلیت نعره کشیدن دارن |: تورینا فان. +هان؟ چی داشتم میگفتم؟ -هیچی مامان داشتی ازم به خاطر اینکه نهارو آماده کردم تشکر میکردی و گفتی به عنوان جایزم اجازه دارم چشای یونا رو از کاسه در بیارم و بدم ترابایت روش آزمایشای عجیب غریب انجام بده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه +واقعا! باشه پس من میرم واسه شام تدارک ببینم. –یک...دو...سه +یی سویـااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مگههه من صد باااااار بهت نگفتم از اون وِرد پاک کردن حافظه کوتاه مدت رو من استفاااااده نکــــــــــــــن –خوبه. دو ثانیه پیشرفت کرده. کاترین واقعا یه عجوبس |: اصلا نباید یادش بمونه باهاش چیکار میکنم ولی هر دفه مث وایکینگا بهم حمله میکنه |: دفه ی پیش تقریبا 5 ثانیه طول کشید مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه نه ظاهرا ورد رو کاترین جواب نمیده. هی مامان اونجارو ترابایت داره از پنجره فرار میکنه تا بره به کنسرتی که تو اجازشو ندادی مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه یی سویـا یکی طلبت |: این هم برادر عزیزتر از جانم (مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) بود که همین الان منو تحدید کرد |: از پله ها رفتم بالا تا برم تو اتاقم. توی راه... +ساتونیا رِن ؛ بوووووووووووووووووووم. –هستیاااااا +چطور بود؟ -افتضاحی که به بار آوردیو میگی؟؟؟ |: +نه دیگه ببین زمین داره برق میزنه! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه اینجوری وقتایی که مسئولیت تمیزکاری بامنه زودتر انجامش میدم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه –فک نکنم لازم باشه اشاره کنم که اگه کاترین سقفو ببینه 5 برابر قبل مسئولیت تمیزکاری با تو میشه |: با این ورد فقط میتونی کله ی کچل جانو تمیز کنی |: رفتم توی اتاقم و روی صندلی میزمطالعم نشستم. اینجا واقعا دیوونه خونست |: همین طور که داشتم به دفترچه ی یونا نگاه میکردم، یونا در اتاقو با لگد باز کرد و اتاقم آنچنان لرزید که بمب اتمی ام انقد هیروشیمارو تکون نداده بود |: +یی سویـا من توووورووو میکشــــــــــممممم. دارِت میزنم. سرتو قطــــــع میکنم. لهــــــت میکنمممم. آتیشـــت میــزنــ... بدون توجه به چرت و پرتای یونا دفترچه رو پرت کردم تو دستش و گفتم : کدوم خری همچین داستانیو چاپ میکنه؟؟ |: اونم با این همه غلط املایی و ادبی؟ |: یونا دوباره نعره کشید : به تووووو ربطــــــــــــی ندااااااااره. -ولی به نظرت این پایان یکم زیادی خوش نیست؟ |: خب تهشم آهنگ شعله رو پخش میکردی زار زار گریه کنان همه میپریدیم بغل عمه خانوم |: +اصن کــــی به تو اجاااازه دااااد به دفترچه ی من دست بزنی؟؟؟ -افتاده بود وسط حال. عاهان حتما ترابایت تو اتاقت فضولی کرده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه وقتی ترابایت و لو میدم یه همچین حسی دارم «ایتادی وا آریمازنکا... واتاشی وا آکوما دِس مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه» یونا از اتاق رفت بیرون و در و با سرعت 5 ماخ کوبید بهم! داشتم فک میکردم... ینی 11 سال بعدمون قراره اینجوری باشه؟ ناامیدکنندس مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مهندس کامپیوتر؟ |: اینو دیگه از کجا آورده؟ |:
×××
یک سال بعد...
آینده هیچ وقت اون چیزی که ما فکرشو میکنیم نمیشه! در واقع اتفاقا هیچ وقت طبق خواسته ی ما پیش نمیرن! یک سال و نیم پیش با وارد شدن یهویی یه عمه خانوم پولدار، کلی زندگیمون تغییر کرد! تو این مدت کلی اتفاق افتاد که خب هیچ کدومشون قابل پیش بینی نبود! عمه خانوم با اینکه حدودا یکی دوسال از خدا بزرگ تره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه هنوز صحیح و سالمه و اصلا شبیه آدمای 90 ساله نیست! روز به روزم داره جوون تر میشه. خب البته منم اگه مث عمه خانوم انقد پول داشتم هیچ وقت پیر نمیشدم |: مادربزرگ هنوزم همون جوریه! هیچ تغییری نکرده! همسایه بغلیمون هیروعم یه مدتی میشه که از اینجا اسباب کشی کرده و رفته! عموجان هنوز کچله! آنجلیکا (زن عموجان که یهو از ناکجاآباد با دخترش پیداش شد!) قرار بود از عموجان طلاق بگیره، چون عمو عاه در بساط نداشت! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ولی به گفته ی خود عمو، یه نفر همه ی بدهیای عموجان و داد و پا در میونی کرد و نذاشت آنجلیکا از عمو طلاق بگیره. (البته ما هیچ وقت نفهمیدیم این آدم دست به خیر کی بوده!) عمو جان هنوزم زن ذلیله! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه با پولایی که ما هیچ وقت نفهمیدیم عموجان کِی جمع کرد، یه کارخونه ی نوپا زد! کارخونه ی دشک سازی |: با اینکه همه مخالف این کار بودیم، اما شرکت عمو روز به روز گسترش پیدا کرد و سود خوبی از فروش دشک ها به دست آورد!! عموجان خیلی پولدار شد! آنجلیکا هم کلی ذوق کرد و قول داد که برای همیشه پیش عمو بمونه. ( زن عموی پول دوست |: ) البته عموجان با اینکه الان خیلی پولداره ولی هنوزم خصوصیت خساستشو کامل حفظ کرده و خلاصش اینکه قطره ای آب از سر کچلش نمیچکه. چیزه منظورم دستش بود مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خاله بزرگه یا همون خاله نوشابه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه توی یه کلوب کتاب خوانی عضو شده! صبحا برای ورزش پارک میره و بعد از اونم میره کتابخونه! به جز آخر هفته ها، ما خالرو فقط موقع شام زیارت میکنیم! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه شیکی جای خودشو توی خونواده پیدا کرد گرچه هنوز اون حالت تدافعی پوکرشو حفظ میکنه ولی خب انگار همیشه پیشمون بوده و با ماها بزرگ شده! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه آکایا با پول پرونده های وکالتی ای که میگرفت حسابــی پول پارو میکرد تا اینکه توی یه پرونده ی خیلی مهم شکست خورد. خب راستش یه مدت افسرده شده بود و درست حسابی غذا نمیخورد و زیادم پیش ما نبود. یا تو اتاقش بود یا از خونه میزد بیرون. گرچه الان حالش خیلی بهتره و کاملا مث سابق شده! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه کاترین خیلی غـرغـرو تر شده! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مخصوصا نسبت به من و ترابایت |: الان یه ماهی میشه که همه ی کنسولای ترابایت و جمع کرده! ولی با شناختی که من از ترا دارم و میدونم بدون گیم زنده نمیمونه، مطمئنم یه برگ برنده یه جا داره و باهاش گیم میزنه! |: ناسلامتی خودمم گیمرماااا مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه یونا این اواخر یکم اخلاقش تغییر کرده. انگار بالاخره به بلوغ و رشد عقلی رسیده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه من خیلی سر به سر یونا میذارم و خب همینم باعث میشه خیلی با هم دعوا کنیم و کاترین... خودتون میدونید دیگه مادر فولااااد زره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه دازای، مرموزترین عضو خانواده |: چیزی ندارم دربارش بگم به طور خلاصه Unknown |: هیتارا 5 ماه پیش تصمیم گرفت تور دور دنیا بره |: اون هنوز 20 سالشم نشده ها |: هاااایش من که میگم اینجا همه روانین! خلاصه اینکه با کدوم پول نمیدونم ولی احتمال میدم با عموجان یه معامله کرده باشه و عموجانم در عوض، هزینه ی سفرشو کامل قبول کرده! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ترابایت داره روز به روز به گیم معتادتر میشه. کلا یا داره گیم میزنه یا کرم میریزه |: عاخر از دست این بشر پیر میشم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه گرچه الان توی صلحیم و بر علیه یه دشمن بزرگ تر ینی کاترین متحد شدیم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه از قدیم گفتن دشمن دشمنت، دوستته مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بالاخره ساعت مچی معروف بیانکاعم از کار افتاد! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بیانکا اون ساعت و خیلی دوس داشت ولی خب کاریشم نمیشد کرد! از اونجایی که ایشون خیلی اهل ریسک تشریف داشتن، هر روز دارن با دایی جان کوچک یه جا آتیش میسوزونن! همین پریروز دوتایی از آبشار نیاگارا پریدن پایین |: البته شما اگه عقل سلیم دارید باور نکنید مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مهارتای جادوگری دیانا خیلی افزایش پیدا کرد ولی خب انگار به عنوان یه دختر 17 ساله خیلی عاقل تر شده و کمتر ازشون استفاده میکنه! البته وقتی ازشون استفاده میکنه ما یه سالی تو قحطی و خشکسالی زندگی میکنیم چون کلا میزنه میپوکونه. میگیری چی میگم دیگه؟! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه باغ گوجه سبز هستیا هنوزم با مراقبتای هستیا پابرجاست ولی خب به کسی نگین که اون داره یه سری جادو روی اونا انجام میده تا بتونه با خوروندنشون به حشرات، ازشون هیولاهای کاربرخوار، چیزه ببخشید اشتباه شد آدمخوار بسازه! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه این بشر یه آکومای واقعیه |: ریوما هنوزم همون جوریه. دو شخصیتی |: من از بدر تولد این بشر میدونستم مبتلا به اختلال «DID» میباشد. مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه با ترابایت گیم میزنه و خیلی واسه هم کوری میخونن مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مین جی خواهر عزیز و همیشه رو نِـرو من مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه وارد سن 14 سالگی شده و داره بحرانای سن بلوغشو میگذرونه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه هنوزم مث قبل رویاپرداز و احساسیه ولی خب درعین حال سعی میکنه غرورشم حفظ کنه! ته تغاری خانواده ام که داداشم عزیز دلم یکی دونم اه بسه دیگه حالم به هم خورد |: عاره خلاصه همه ی اینایی که گفتم هنوزم خیلی مرموز و ناشناختس! هرچی سعی میکنم بیشتر بشناسیمش بیشتر گیج میشیم! فک کنم همرو گفتم. ولی احساس میکنم یه کسی یا یه چیزیو جا انداختم! یه چیز مهم... آآآم... ولش کن حتما مهم نبوده که یادم رفته مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
.
.
.
.
.
.
.
عاهاااااااااااااااااااااااااااااان یادم اومد! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه در مورد خاله یونا! اینکه هنوز کفگیرطلایی مشهورشو داره! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
.
.
.
.
اوا خودم!! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
یی سویـا 16 ساله! هنوزم رو دفترچه یادداشت و گردنبندم خیلی حساسم! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه از اون حالت پوکری که یه سال پیش یه مدت دچارش شده بودم اومدم بیرون مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه هنوزم از کارای مین جی حرصم میگیره! با ترابایت صلح کردیم و الان یه مدته آتش بسه! و اینکه...
×××

بیوگرافی نقش ها:

عمه خانوم پیر و پولدار خانواده (shizuko yagami)
محتوای مخفی (Click to View)


مادربزرگ خانواده (Anna Bolena)
محتوای مخفی (Click to View)


عموی خسیس خانواده (Merliya)
محتوای مخفی (Click to View)

عموی دکتر خانواده (aika_chan)
محتوای مخفی (Click to View)


عموی وکیل خانواده (Elliot Nightray)
محتوای مخفی (Click to View)


مادر خانواده (Noctis_P)
محتوای مخفی (Click to View)


خاله کوچک خانواده (ملیکا ایچیزن)
محتوای مخفی (Click to View)


تک دختر عموجان کچل (♪ yuka ♪)
محتوای مخفی (Click to View)


دختر ارشد خانواده (Dazai.B)
محتوای مخفی (Click to View)


پسرارشد خانواده (Salmanfz)
محتوای مخفی (Click to View)


دختر دوم خانواده (diana king)
محتوای مخفی (Click to View)


دختر سوم خانواده"قل اول" (hast¥a)
محتوای مخفی (Click to View)


دختر سوم خانواده"قل دوم" (ⓨⓔ ⓢⓞⓨⓐ)
محتوای مخفی (Click to View)


پسر دوم خانواده (Ryoma)
محتوای مخفی (Click to View)


دختر کوچک خانواده (مین جی)
محتوای مخفی (Click to View)


پسر آخر خانواده (Elliot Nightray)
محتوای مخفی (Click to View)


~~~ قوانین این ایفا ~~~

~ قوانین انجمن ایفای نقش ~
محتوای مخفی (Click to View)

~ استفاده از تصویر برای شرح منظور خود در ایفا خوب است، به شرطی که با قصد مطرح کردن بیشتر نقش نباشد. (انقد فقط روی نقش خودتون مانور ندین :/ شما قهرمان داستان نیستین مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) ~

~ فرستادن هرگونه ارسال داخل تاپیک، خارج از سانس ایفا ممنوع میباشد. ~

~ تنها نقش هایی برای مدت محدود به حالت تعلیق در می آیند که مسئول نقش، توجیه قابل قبولی برای غیبت خود از ایفا داشته باشد. ~

~ به قانون 5 انجمن ایفا توجه کنید و حتما حتما اگر اول نقش (از زبان خودتان) ایفا میکنید، نام کاراکتر را قبل از متن موردنظرتان بنویسید. ~

ایفا فعال شد!

سانس (موقت) ایفا : 8-10 PM


تاپیک هماهنگی : https://www.animpark.net/thread-28492.html
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/08 06:07 PM، توسط ⓨⓔ ⓢⓞⓨⓐ.)
2017/07/01 03:05 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  ایفای نقش در Sonic #AsAl Lee# 13,174 1,596,673 2022/12/28 04:34 PM
آخرین ارسال: alexander458x
  ایفای نقش "ساعت 9:00" ملیکا ایچیزن 8,100 336,397 2022/12/28 04:30 PM
آخرین ارسال: alexander458x
Exclamation ایفای نقش دو نفره : داستان کیلوا و گون پس از وداع !Sultan 20 3,419 2021/10/05 03:46 PM
آخرین ارسال: !Sultan
zتوجه [ایفای نقش] ایفای نقش انیم پارک (دموکراسی یا جنگ ) heraa 150 10,432 2021/04/03 12:47 PM
آخرین ارسال: heraa
  ایفای خیالی" آواتار اخرین باد افزار" 2rsa 125 6,602 2021/04/01 03:17 PM
آخرین ارسال: sina.jr



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان