ایفای نقش در انیمه قلب های پاندورا

[Lelouch.B]

کتاب و گرفته بودم که هوا پرتش نکنه و داشتم توسط الیوت کشیده میشدم!! با صدای نسبتا بلندی گفتم گفتم وایسا الیوت وای...... این که هیچی تو گوشش نمیره مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه... تا رسیدیم به سازمان!

[dot.]

بردمش توی یه اتاق با نشان خانواده ی بارما:"روفوس-ساما؟"

[Lelouch.B]

یه نگاه به اتاق انداختم و گفتم: چرا اومدیم اینجا؟

[dot.]

چو خانما اجازه ی ورود ندارن

[Lelouch.B]

* همون چند خط سیاهی که روی پیشونی کشیده میشه توی انیمه ها رو در نظر بگیرید یا حاات شدیدا پوکر و شرمنده*
الیوت چرا اینقد منو حرص میدی؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[dot.]

مامان..ببخشید مادر اگه بگیرتم مجبورم میکنه دو هفته تو اتاق بمونم!!!مبه جز اون شیرموزه هیچ نوشیدنی ای...آخ قفسه سینم...!چه مرگم شده؟

[Lelouch.B]

ا.. الیوت چت شد؟... چیکار کردی با خودت؟.... از کی اینجوری شدی؟

[dot.]

همبن حالا...
_شما دوتا اینجا چیکار میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟/
صدای غضبناک روفوس ارما بود که با موهای خیس و آشفته جلو میومد

[Lelouch.B]

ای وای دوک بارما اومد!
لئو: ( همینطور که داشت به الیوت سقلمه میزد تا الیوت یه جوابی پدا کنه ) گفت:سلام! امم ... هیچی اومدیم...........

[2rsa]

(تو اتاقم نشسته بودم و منتظر بودم تا بریک بیاد تا حسابی دعواش کنم) از دستش عصبانی ام نباید منو ول میکرد میرفت پیش اون زنامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهولی خوب اگه بهش بگم میگه حسودی کردم! ولش کن خودمو تو اون راه میزنم! -_-