زمان کنونی: 2024/09/08, 06:10 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/09/08, 06:10 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 13 رأی - میانگین امتیازات: 4.85
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بخش های خاطره انگیز یک کتاب

نویسنده پیام
Nazi MF
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 709
تاریخ عضویت: Feb 2014
اعتبار: 182.0
ارسال: #21
RE: بخش های خاطره انگیز یک کتاب
منم از شازده کوچولو می نویسم:
سخنانی از پادشاه اخترک 325:
خب، پس خودت را محاکمه کن. این کار مشکل تر هم هست. محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران خیلی مشکل تر است. اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درستی بکنی معلوم میشود که یک فرزانه تمام عیاری....
 
2014/08/13 06:53 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Anna Bolena
Senpai-sama



ارسال‌ها: 2,641
تاریخ عضویت: Dec 2015
اعتبار: 560.0
ارسال: #22
بخشی به یاد ماندنی از کتاب ها
کتاب " مائده های زمینی " اثر " آندره ژید ":

من خواندن اینکه شن ساحل نرم است کافی نیست، می خواهم پای برهنه ام این نرمی را حس کند. معرفتی که قبل از آن احساسی نباشد بیهوده است.



شما هم میتونید بزارید.اسم کتابو حتما بگید
کتاب الیزابت اول:
گرد فراموشی هرگز برنام پر عظمت اونخواهد نشست،زیرا یاد مبارک و پراوازه اش همچنان زنده است و در ذهن انسان های تمام نسل های اینده همیشه زنده خواهد ماند
ما اینجا کلمه ای داریم که خیلی بیشتر از کلمه ی عشق به لجن کشیده شده ... آزادی

اسم کتابش یادم نیستمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2016/04/02 06:11 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
shizuko yagami
quirrel the explorer



ارسال‌ها: 5,651
تاریخ عضویت: Jan 2016
اعتبار: 1127.0
ارسال: #23
RE: بخش های خاطره انگیز یک کتاب
میخواهی خودکشی کنی؟
-آری
-پس برو واز تمام کسانی که در زنگیسان تاثیر داشتی اجازه بگیر!
 
2016/04/02 07:00 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
_miss.pds_
کاربر معمولی

*


ارسال‌ها: 51
تاریخ عضویت: Jul 2016
اعتبار: 10.0
ارسال: #24
RE: بخش های خاطره انگیز یک کتاب
چون خیلی طولانی فقط بخش هایی ازش رو میذارم
کتاب : بهترین دوست
نوشته ار ال استاین

بیل پس از بدست اوردن تعادل جلو امد و دوباره سعی کرد چاقو را بگیرد و مستقیم با تیغه چاقو برخورد کرد تیغه چاقو سینه اش را شکافت
هانی از حیرت فریادی کشید چند ثانیه بیشتر طول نکشید که چاقو را از سینه ی او بیرون کشید
""
قلبش به شدت میتپید مرتب از خود می پرسید حالا چه باید بکنم؟؟
نگاهش دیوانه وار از بکا به بیل و سپس دوباره به بکا دوخته شد ناگهان فکری به خاطرش رسید روی بکا دولا شد چاقو را در دست بگا گذاشت
""
چند ثانیه بعد بکا چشم هایش را باز کرد هانی به سرعت کنارش زانو زد و به او کمک کرد تا بنشیند
""
با مشاهده چاقویی که در دستش بود ناله ای از ترس و حیرت از گلویش خارج شد
""
هانی با ارامی گفت : من بهشون میگم تو اینکارو  در دفاع از خودت کردی بکا .. اونا لازم نیست حقیقت رو بدونن اونا هیچ وقت نخواهند فهمید که تو به بیل چاقو زدی چون من از تو حمایت خواهم کرد
از این به بعد من همیشه از تو حمایت خواهم کرد چون بهترین دوست تو هست من بهترین دوست تو هستم و در واقع تنها دوست تو مگه نه بکا . ایا من من بهترین دوست تو نیستم ؟ .. نیستم ؟.. البته که هستم ! من بهترین دوست تو هستم و هیچ وقت اجازه نخواهم داد که کسی بفهمه تو اینکار رو با بیل کردی هیچ گاه .... هرگز
بکا با لحنی تشکر امیز زمزمه کرد : ازت متشکرم هانی
..........................................
از هانی متنفرم
2016/07/24 06:17 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
میتراااا
mikasa



ارسال‌ها: 252
تاریخ عضویت: Jul 2016
اعتبار: 76.0
ارسال: #25
RE: بخش های خاطره انگیز یک کتاب
کتاب دیموناتا،جلد سوم،بند آخر نویسنده:دارن شان مترجم:یاشار عطری
ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ وﺣﺸﺘﺰده ام در آﻳﻨﻪ ﻧﮕﺎه ﻣﻲ ﻛﻨﻢ .اﻳﻦ ﺗﺼﻮﻳﺮ را ﻧﺎﻣﺮﺋﻲ ﻣ ﻲﻛﻨﻢ، ﻃﻮري ﻛﻪ ﻓﻘﻂ دﻳﻮار ﭘﺸﺖ ﺳﺮم در آﻳﻨﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺸﻮد .ﺑﻌﺪ، ﺗﺼﻮﻳﺮم را دوﺑﺎره ﻇﺎﻫﺮ ﻣ ﻲﻛﻨﻢ و ﻣﻲ ﮔﺬرام ﭼﺮاغ ﺧﺎﻣﻮش ﺑﻮد .ﺑﻪ ﻃﺮف ﺗﺨﺘﺨﻮاﺑﻢ ﺳﻜﻨﺪري ﻣﻲ ﺧﻮرم .روي ﻣﻼﻓﻪ ﻫﺎي ﺗﺨﺖ دراز ﻣﻲ ﺷﻢ. ﺳﺎﻛﺖ .ﻟﺮزان .وﺣﺸﺘﺰده .ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﻢ ﺑﺨﻮاﺑﻢ .ﺣﺎﻻ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ـ ﻣﻦ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻧﻴﺴﺘﻢ .ﻣﻦ ﺑﻪ دروﻳﺶ ﻛﻠﻚ زدم، اﻣﺎ ﺟﺰﺋﻲ از دﻧﻴﺎي ﺟﺎدو ﻫﺴﺘﻢ .ﻣﻨﻨﻤﻲ ﺗﻮاﻧﻢ ﻓﺮار ﻛﻨﻢ. دﻧﻴﺎي دﻣﻮﻧﺎﺗﺎ، ﺟﺎدوي دروﻧﻢ را ﺻﺪا ﻣﻲ زﻧﺪ و ﻣﺮا دوﺑﺎره ﺑﻪ آﻧﺠﺎ ﻣﻲ ﻛﺸﺎﻧﺪ .ﻣ ﻲداﻧﻢ ﻛﻪ اﻳﻦ اﺗﻔﺎق ﻣﻲ اﻓﺘﺪ . ﻣﺎﺟﺮا ﺗﻤﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻫﻴﭻ وﺟﻪ ﺗﻤﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﻫﻴﭻ ﭘﺎﻳﺎن ﺧﻮﺷﻲ وﺟﻮد ﻧﺪارد.
2016/08/16 11:08 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mikachan
تازه وارد

*


ارسال‌ها: 29
تاریخ عضویت: Sep 2017
اعتبار: 3.0
ارسال: #26
RE: بخش های خاطره انگیز یک کتاب
کتاب دموناتا نوشته دارن شان اون صحنه که میرا فلیم با دل و روده ای بیرون ریخته با شیاطین میجنگید: |
2017/09/04 11:45 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mi Hi
like fish in dark world



ارسال‌ها: 3,542
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 441.0
ارسال: #27
RE: بخش های خاطره انگیز یک کتاب
کتاب واقعیت و دروغ ها
انتشارات چکه
نویسنده:ناتالی کوپر من
مترجم:بیتا ترابی

******

من کتاب بچه اقیانوس رو نخوندم و نمی تونم توضیح بدم چرا نویسنده این اسم رو روی کتاب گذاشته...با خودم فکر می کنم اگر خانم گرس از من بپرسند که چطور ممکنه،نمی تونم به او جواب بدم:
+:من کتاب خواندن رو دوست ندارم.من عاشق فیلم نگاه کردنم؛عاشق بحث کردن با دوستانم و خیلی دوست دارم شعر حفظ کنم.من عاشق گردش کردنم و بیشتر از همه،عاشق اینم که برای خودم داستان تعریف کنم.))
2019/08/31 03:48 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نظرتون راجب نویسنده ی کتاب های ترسناک<<آر.ال.استاین>>چیه؟ Manaka 42 10,510 2021/03/09 11:56 AM
آخرین ارسال: cyanide
  معرفی کتاب داستان های خوب برای دختران بلند پرواز #Chocolate Girl* 1 1,023 2021/03/07 01:48 PM
آخرین ارسال: NoboraHaru
smile بهترین نویسنده ی کتاب از نظرتون کیه؟ RYOMA ECHIZEN 111 21,633 2021/03/07 01:47 PM
آخرین ارسال: NoboraHaru
  معرفی کتاب:چیزی تو کشو نیست diana king 0 786 2019/10/17 10:32 PM
آخرین ارسال: diana king
  معرفی کتاب عاشقانه های مرد شرقی diana king 0 915 2019/10/04 04:25 PM
آخرین ارسال: diana king



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان