خب دیانا شعری نذاشت من میزارم
به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ
به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ
ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم
که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ
من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم
نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ
تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما
به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ
بروی سنگ قبر تو نهادم سینه ای سنگین
دو دل با هم سخن گفتند بی صوت و صدا حافظ
در اینجا جامه شوقی قبا کردن نه درویشی است
تهی کن خرقه ام از تن که جان باید فدا حافظ
تو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان داری
نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ
مگر دل میکنم از تو بیا مهمان به راه انداز
که با حسرت وداعت می کنم حافظ خداحافظ
مال کیه؟
احسنت به این شعر
یه شعر توپی برای مشاعره ست.
(2016/10/22 04:29 AM)'♡MIKA♡' نوشته شده توسط: [ -> ]خب دیانا شعری نذاشت من میزارممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ
به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ
ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم
که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ
من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم
نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ
تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما
به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ
بروی سنگ قبر تو نهادم سینه ای سنگین
دو دل با هم سخن گفتند بی صوت و صدا حافظ
در اینجا جامه شوقی قبا کردن نه درویشی است
تهی کن خرقه ام از تن که جان باید فدا حافظ
تو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان داری
نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ
مگر دل میکنم از تو بیا مهمان به راه انداز
که با حسرت وداعت می کنم حافظ خداحافظ
مال کیه؟
احسنت به این شعر
یه شعر توپی برای مشاعره ست.
این شعر مال شهریاریه و واقعا هم شعر قشنگیه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
حالا این شعر مال کیه؟
مرد بی حاصل نیابد یار با تحصیل را
جان ابراهیم باید عشق اسماعیل را
گر هزاران جان لبش را هدیه آرم گویدم
نزد عیسا تحفه چون آری همی انجیل را
زلف چون پرچین کند خواری نماید مشک را
غمزه چون بر هم زند قیمت فزاید نیل را
چون وصال یار نبود گو دل و جانم مباش
چون شه و فرزین نباشد خاک بر سر فیل را
از دو چشمش تیز گردد ساحری ابلیس را
وز لبانش کند گردد تیغ عزراییل را
گر چه زمزم را پدید آورد هم نامش به پای
او به مویی هم روان کرد از دو چشمم نیل را
جان و دل کردم فدای خاکپایش بهر آنک
از برای کعبه چاکر بود باید میل را
آب خورشید و مه اکنون برده شد کو بر فروخت
در خم زلف از برای عاشقان قندیل را
سنایی!درسته دیگه؟!
این شعر از کیه؟!
گفتم نفسی به من گذر دار و برو
[size=13px]گفتا به من از دور نظر دار و برو
[size=13px]گفتم به حساب عمر کان با تو گذشت؟
[size=13px]گفتا که هم این حساب بردار و برو
(2017/02/07 08:10 PM)'diana king' نوشته شده توسط: [ -> ]سنایی!درسته دیگه؟!
این شعر از کیه؟!گفتم نفسی به من گذر دار و برو
[size=13px]گفتا به من از دور نظر دار و برو
[size=13px]گفتم به حساب عمر کان با تو گذشت؟
[size=13px]گفتا که هم این حساب بردار و برو
مولوی بودندی
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بیحد و اندازه شود
خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد
یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود
هر که شدت حلقهٔ در زود برد حقه زر
خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود
آب چه دانست که او گوهر گوینده شود
خاک چه دانست که او غمزه غمازه شود
این از که بید؟
آفرین درسته،بعدی رو خودت بگو مرگخوار
دولت همه ساله بیجلال تو مبا
دهمت همه ساله بیجمال تو مباد
هر بنده که هست بیکمال تو مباد
خورشید جهان تویی، زوال تو مباد
این از کیست ؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
حافظ نیست؟!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه