ايفاي نقش در انيمه ي عاشقان شيطاني

[ali#_#]

اون هیچ وقت عصبی نبوددر این باره ول اون زنکه کن ریجی که بیاد راه درومون این حالت ایاتو هم بهمون میگه

تازه توی این مدت ولت نمیکنم که اون زنیکه بهت اسیب بزنه

[youi]

سوبا..رو تو واقعا مي خواي از من مراقبت كني؟هيچ وقت فكرشم نمي كردم واقعا من ارزش مراقبت رو داشته باشم سوبا..رو ولي نگران نباش ..مي تونم تنها باشم

[ali#_#]

(یه بی خند زدم) پس چی فکر کردی دختر

من همیشه تو سایه ها مراقبت بودم^_^

 

[youi]

سوبا.....رو من اولش در مورد وناشام ها فكراي زيادي مي كرد مثل اينكه بدن يا اصلا بين اونها خوب پيدا نيم شه اما همش اشتباه بود اتفاقا خوناشاماي خوش قلبي مثل تو و لايتو اياتو پيدا مي ش..در مورد كاناتو نظري ندارم ولي شما سه نفر خيلي مهربون هستيدمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[R.Tezuka]

(پوزخندی زدم و به سمت تاریکی های راهرو رفتم)
-خوش قلب؟هرچقدر هم ظاهر قضیه رو نگاه کنی...باز هم یه روز باید اینو بپذیری که ما خون اشامیم.انسانها برای ما شکارن.دوست داشتنشون فقط باعث دردسره چون باعث میشه نه بخوایم خون اونو بخوریم نه خون هیچکسی غیر اونو واینطوری فقط به خودمون صدمه میزنیم.خون اشاما بدون خون ... خودت یه روزی کاملا میفهمی
(به سمت اتاقم حرکت کردم.لبخند اخرش هنوزتوی ذهنمه.لعنت بهت)

[youi]

(قبل از اينكه بري داد زدم)اشنباه مي كني خوناشاماي خوش قلبي هم هستن

[R.Tezuka]

(ایستادم سر جام وپوزخند زدم) هر خون اشامی یه روی دوم هم داره.تا نیششو نزنه ولت نمیکنه.حتی خوش قلب ترین خون اشام هم کنترلشو از دست میده چون ...(یاد اون لبخند دوباره توی ذهنم زنده شد وروی لبم پوزخندی نشوند.)ما خون اشامیم.

[ali#_#]

(عصبی شدم بلند شدم داد زدم )هان چیه چرا میخوای اذیتش کنی ؟

[youi]

ريجي چرا اين قدر سردي؟؟؟
پس چطوري سوبارو جونم رو نجات داد و از من مراقبت مي كنه چطوري لايتو و سوبارو اون قدر دوستم دارم هان بهم بگو؟

[ali#_#]

دختر ولی یکم از حرف های رجی درسته!!خون تو ممکنه مارو دیونه کنه