ایفای نقش شهر مرگ2

[Ryoma]

برنارد : اینطوری نمیشه جان باید بزارم شیطانم تسخیرم کنه فکر کنم با دو تا قرص این مشکل حل بشه .

[Merliya]

تیم:اممم خوب...میگم سوزی ،این ماسماسک رو چه جوری باید بگیرم؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[مین جی]

(2016/10/20 03:03 PM)Ryoma نوشته شده توسط:  برنارد : اینطوری نمیشه جان باید بزارم شیطانم تسخیرم کنه فکر کنم با دو تا قرص این مشکل حل بشه .

خیله خب....
یک ساعت جنگ.....
با دست غلتان به خونم خنجری اتشین رو از پشت بهش زدم.
بماند که هر سه زخم های زیادی رو متحمل شده بودیم.
دهن کنت پر خون شده بود و چشم چپ برنی هم خونی.

[مین جی]

خونم به جوش اومده!جوش!!!!!!
فریادی کشیدم و سمتش حمله ور شدم! مستقیم!برو!به!جهنم!

[shizuko yagami]

سوزی:هاله سیاهی دور جان درست کردم که ازش محافظت کنه...

 

[Ryoma]

برنارد عصبی بود گفت : لعنت لعنت لعنت لعنت . میکشمت .
با دست خونیم که باهاش چشممو گرفته بودم شمشیرمو برداشتم و به سمت الکساندر حمله ور شدم

[مین جی]

هر دو ضربات زیادی رو بهش وارد کردیم! و هر بار هم واکنشش رو دریافت کردیم!

[Ryoma]

به تمام سرعت و قدرتی که داشتم بهش حمله میکردم.

[ملیکا ایچیزن]

 انجل که از وقت شروع جنگ اون ها باهم فقط داشت بهشون نگاه می کرد بالاخره صبرش تموم شد و : می شه لطفا تمومش کنید، شما ها می تونید خیلی دوستانه به ی نتیجه ی خوب و عاقلانه برسید اینجوری فقط خسته و مجروح و اعصاب خورد می شید وبعد هم دیوونه می شید و خودتون رو نابود می کنید، کلید حل مشکل شما دست منه ، باهم اشتی کنید و هم دیگر رو ببخشید.بخشش از بزرگان کسی که واقعا مقصر باشه اون دنیا خود خدا تکلیفش رو روشن می. کنه.(پس کمی مکث)ام ...فکرکنم چیزی که گفتم کاملا اشتباه بود ادامه بدید. تا حق به حق دار برسه. 

[shizuko yagami]

سوزی رو به آسمون:خدایا به این فرشته خلت عقل بده.فهمیدم چرا به شهر مرگ تبعیدشکردیمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه(عذر)