atem
طرفدار واقعی اوچیها ساسوکه
ارسالها: 71
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 13.0
|
بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
فقط بیوگرافی و نقد بزارید بیو گرافی های بدون مشکل.
در این تاپیک بیوگرافی شخصیت های انیمه ناروتو قرار می گیرد .
لطفاً از قرار دادن بیوگرافی های ناقص و بی منبع خودداری کنید .
اول از همه بیوگرافی اوزوماکی ناروتو :
ناروتو اوزوماکی(うずまき ナルト, Uzumaki Naruto)
شخصیت اصلی داستان در مجموعه ی ناروتو است. ناروتو در رای گیری نشریه Shonen Jump سه بار به صورت متوالی به عنوان محبوبترین شخصیت انتخاب شده است.
مشحصات:
اولین حضور : مانگا قسمت اول ، انيمه قسمت اول
سن : قسمت اول 12-13 ، قسمت دوم 15
تاریخ تولد: 10 اکتبر
وابستگان: میناتونامیکازه (پدر، مرده)کوشینا اوزوماکی(مادر،احتمالا مرده)
رتبه : جنین (Genin)
سابقه :
هنگام به دنیا آمدن ناروتو، موجودی شرور و افسانهای به نام کیوبی(روباهی با ۹ دم) به کونوها حمله میکند. چهارمین هوکاگه با استفاده از یک طلسم و قربانیکردن خود موفق میشود کیوبی را داخل بدن ناروتوی تازه بهدنیا آمده زندانی کند.
ناروتو به تنهایی بزرگ میشود، او پسری پر شر و شور است و کار موذد علاقه او ایجاد مشکل برای دیگران است و تنها دوستی که دارد استاد ایروکا اومینو در آکادمی است. پس از مدتی از آکادمی نینجاها فارغالتحصیل میشود و به همراه ساسوکه هاتاکه و ساکورا هارونو و به رهبری کاکاشی هاتاکه تیمی را تشکیل میدهند. آنها پس از تمرینهای بسیار توسط هوکاگه سوم برای انجام ماموریتی با درجه C فرستاده میشوند. گروه در طی ماموریت با نینجایی شیطانی به نام زابوزا موموچی مبارزه میکند که در طی مبارزه کیوبی که اسیر ناروتو است برای اولین بار خود را نشان میدهد. و پس از این ماجرا ماجرای اصلی با مسابقات انتخاب جنین آغاز میشود...
اول از همه بیوگرافی اوزوماکی ناروتو :
ناروتو اوزوماکی(うずまき ナルト, Uzumaki Naruto)
شخصیت اصلی داستان در مجموعه ی ناروتو است. ناروتو در رای گیری نشریه Shonen Jump سه بار به صورت متوالی به عنوان محبوبترین شخصیت انتخاب شده است.
مشحصات:
اولین حضور : مانگا قسمت اول ، انيمه قسمت اول
سن : قسمت اول 12-13 ، قسمت دوم 15
تاریخ تولد: 10 اکتبر
وابستگان: میناتونامیکازه (پدر، مرده)کوشینا اوزوماکی(مادر،احتمالا مرده)
رتبه : جنین (Genin)
سابقه :
هنگام به دنیا آمدن ناروتو، موجودی شرور و افسانهای به نام کیوبی(روباهی با ۹ دم) به کونوها حمله میکند. چهارمین هوکاگه با استفاده از یک طلسم و قربانیکردن خود موفق میشود کیوبی را داخل بدن ناروتوی تازه بهدنیا آمده زندانی کند.
ناروتو به تنهایی بزرگ میشود، او پسری پر شر و شور است و کار موذد علاقه او ایجاد مشکل برای دیگران است و تنها دوستی که دارد استاد ایروکا اومینو در آکادمی است. پس از مدتی از آکادمی نینجاها فارغالتحصیل میشود و به همراه ساسوکه هاتاکه و ساکورا هارونو و به رهبری کاکاشی هاتاکه تیمی را تشکیل میدهند. آنها پس از تمرینهای بسیار توسط هوکاگه سوم برای انجام ماموریتی با درجه C فرستاده میشوند. گروه در طی ماموریت با نینجایی شیطانی به نام زابوزا موموچی مبارزه میکند که در طی مبارزه کیوبی که اسیر ناروتو است برای اولین بار خود را نشان میدهد. و پس از این ماجرا ماجرای اصلی با مسابقات انتخاب جنین آغاز میشود...
ساسوكه در سري اول ناروتو
مشخصه
ساسوکه پنچمین شخصیت در افسانه ناروتو است. کیشیموتو در مصاحبهای با US Shonen Jump افشا کرد که هرگز نمیخواسته است شخصیت ساسوکه را خلق کند. او بعد از مشاوره با ویراستار خود به این نتیجه میرسد که شخصیت مقابل ناروتو اوزوماکی را خلق کند که در نهایت منجر به ساخت شخصیت ساسوکه میشود. در طرح اصلی، شخصیت ساسوکه طلسم هایی در اطراف گردنش دارد و بندی به دور بازوی او بسته شده است. کیشیموتو توضیح میدهد که خلق شخصیت ساسوکه سخت ترین کار برای او بوده است. اسم ساسوکه از شخصیت افسانهای ساروتوبی ساسوکه میآید. نیمه دیگر اسم او از دیگر شخصیت داستان یعنی هوکاگه سوم میآید. نام خانوادگی او اوچیها تلفظ دیگر اوچیوا است، که به معنی بادبزن کاغذی است که در واقع علامت خاندان اوچیها نیز هست. اوچیوا میتواند برای باد زدن آتش استفاده شود تا آتش را گرم تر کند- به این حقیقت اشاره میکند که خاندان اوچیها دارای جوتسو ي آتشین هستند.
زندگی
سال های اولیه زندگی ساسوکه زیر سایه برادر بزرگترش ايتاچي اوچيها می گذرد، که زمان ثابت میکند او نینجای با استعدادی است. به خاطر موفقیت های ایتاچی، خاندان اوچیوا او را به عنوان آینده خاندان نگاه میکنند. بزرگترین پیشنهاد کننده این عقیده، پدر ساسوکه، فوگاکا اوچیوا است. با توجه به این دیدگاه ساسوکه آنچه را برای اثبات خود در خانواده لازم است را انجام میدهد، البته هیچ کاری او را در این مرحله موفق نمیکند. ایتاچی که از این تلاش ساسوکه آگاه است سعی میکند تا توجه پدر را به او جلب کند، حتی پیشنهاد میکند که شماری از توانایی نینجاها را به او آموزش دهد. اگرچه ایتاچی موفق میشود که فوگاکا زمان بیشتری را با ساسوکه بگذراند امابیشتر آن زمان نیز به ایتاچی اختصاص مییابد و به هر حال ایتاچی هرگز مطابق قول خود به ساسوکه آموزش نمیدهد. همان طور که زمان می گذرد اعتبار ایتاچی در خاندان شروع به تزلزل میکندو شایستگی او زیر سئوال میرود. در این زمان ایتاچی رابطهای رقابتی را با ساسوکه آغاز میکند و به ساسوکه حمله میکند تا بر او فائق آید. به خاطر تغییر شخصیت ایتاچی، فوگاکو علاقه بیشتری برای پیشرفت ساسوکه پیدا میکند و تکنیک گلوله آتشین بزرگ را در مدت زمانی کمتر از آنچه ایتاچی یاد گرفته بود به او میآموزد، که باعث بهبود وضعیت او در خانواده میشود. فوکاگو آشکارا ساسوکه را تشویق میکند که جاپای ایتاچی نگذارد، به این ترتیب نابغه سابق خاندان اعتماد پدر را از دست میدهد. بعد از این که ساسوکه میل و اشتیاق پدر به خود را کسب میکند، یک شب که دیر به خانه برمی گردد می بیند که همه اعضای خانواده اش کشته شده اند. بعد از اینکه ایتاچی را بالای سر پدر و مادرش می بیند متوجه میشود که او عامل اصلی مرگ والدینش است. ایتاچی به ساسوکه میگوید که ارزش کشتن ندارد و سپس در سیاهی شب ناپدید میشود. از آن پس ساسوکه مانند یک یتیم زندگی میکند، در حسرت والدین از دست رفته اش. بعد از نابودی خانواده تنها هدف ساسوکه این میشود که به هر نحو ممکن قدرتی به دست بیاورد تا برای انتقام ایتاچی را بکشد.
شخصیت
در ابتدای مجموعه آرزوی ساسوکه قویتر شدن است که عامل غلبه در روابط با دیگران و پیروزی بر آن هاست. به این خاطر او در ابتدا نسبت به مفاهیم اجتماعی بودن در کنار هم تیمی هایش و دخترانی که سعی در جلب مهر او دارند بی تفاوت است. از این رو ساسوکه برای خوب انجام دادن مامورت ها علاقهای به کار با ناروتو و یا ساکورا ندارد و فکر میکند او بسیار با استعدادتر از آن هاست که بخواهد با آن ها کار کند و کار با آن ها تنها او را ضعیف تر میکند. اگرچه، بعد از سه ماموریت ساسوکه تلاش میکند که به خود بفهماند این برداشت ها نادرست هستند: ساکورا منبع بزرگی از اطلاعات است و ناروتو یک دوست موثر و مشوق قوی تر شدن است. در نتیجه این الهامات ساسوکه تلاش میکند که اهمیت بیشتری را از اولین ملاقاتش به هم تیمی هایش بدهد. در حالی که تلاش میکند این الهامات را رد کند، علاقه او برای به خطر انداختن زندگی اش برای کمک به آن ها به حدی که حتی شانسی برای انتقام از ایتاچی باقی نماند کم کم ظهور مییابد. در طول دومین مرحله امتحان چونین اوریچیمارو با مشاهده برتری زندگی هم تیمی ها برای ساسوکه متوجه این تغییر آرمان ها میشود. اوریچیمارو که به هوس ساسوکه برای انتقام نیاز دارد، داغ نفرین آسمانی را بر او میزند تا او با چشیدن طعم قدرت او را به راه انتقام بازگرداند. اگرچه کاکاشی آنچه را برای ضعیف کردن نفرین لازم است انجام میدهد، نشان را کم اثر میکند و مفهوم صحیح قدرت را به او نشان میدهد اما ساسوکه تلاش میکند قدرت هایی که به او نشان میدهد را بفهمد. برای آزمایش قدرت جدید ساسوکه تلاش میکند تا رقیبی جدید را بیابد که با او مبارزه کند، با این باور که هر پیروزی که به دست میآورد او را به قدرت بیشتر رهنمون میکند. به هر حال ناروتو که ساسوکه او را شخصی با مهارت های اندک میداند برتری خود در توانایی ها را بر او ادامه میدهد و این باعث ایجاد حسادت در ساسوکه میشود. سرانجام ساسوکه تصمیم میگیرد که کونوا را ترک کند و به دنبال اوریچیمارو برود تا قدرت بیشتری کسب کند. ناروتو براب متوقف کردن ساسوکه فرستاده میشود تا مانع خروج او از کشور شود، در نهایت او را میگیرد و به او التماس میکند که نرود. ساسوکه باور دارد که ناروتو صمیمی ترین دوست اوست ولی در عوض تصمیم میگیرد که آخرین نصیحت ایتاچی را اجرا کند:برای دست %
بيوگرافي ايتاچي اوچيها
ایتاچی یکی از با استعدادترین شخصیت های ناروتو بود که تمام مشخصه های لازم برای یک نینجای حرفه ای را داراست
شاید بشه گفت که ایتاچی پیچیده ترین کاراکتر داستان ناروتو هست که هیچ کس نتونست اونقدر بهش نزدیک باشه که هدفش رو بفهمه
او یکی از اعضای گروه آکاتسوکی (میسینگ-نینها (Missing-Nin)) هست که در بین اعضا از احترام فوق العاده ای برخوردار هست و در گروه هم با کیسامه که اون هم از شخصیت های قدرتمند داستان هست کار میکنه (کیسامه چاکرای رویایی و نامحدودی داره)
ایتاچی قبلا یک دوست داشت به اسم شیسوی اوچیها که شایعه شده برای بدست آوردن قدرت مانگیکیو شارینگان اون رو کشته.
ایتاچی آکادمی رو در ۷ سالگی تمام کرد یعنی فقط در مدت یک سال!
یک سال بعد در سن ۸ سالگی توانست بلادلاین پیشرفته قوم اوچیها رو که شارینگان باشه ، فعال کنه ، چیزی که در آن سن واقعا یه استثناء بود. حتی برادرش ساسکه شارینگانش رو در سن ۱۲ سالگی فعال کرده بود. با فعال شدن شارینگانش پله های ترقی رو با سرعت باورنکردنی طی کرد تا جایی که در سن ۱۰ سالگی چونین(Chuunin) شد و بعدا در سن ۱۳ سالگی توانست جونین و رئیس گروه آنبو (کاپیتان)بشه.
یک شب در لباس آنبو ایتاچی تمام مردم قبیله اش رو کشت حتی پدر و مادرش رو، در این بین ایتاچی فقط ساسوکه رو زنده گذاشت.
بعضی ها تا قبل از اینکه مانگا تا حدود شماره ۴۰۰ منتشر شد بر این باور بودند که ایتاچی فقط برای عذاب ساسوکه این کارو کرد که اون زنده بمونه و این بدبختی رو بچشه ولی اینها سخت در اشتباه بودند و بعدا خواهید فهمید که ایتاچی تا چه حد ساسکه رو دوست داشت
حتی تا حدی که با سران قدرتمند کونوها برای زنده ماندن ساسکه درگیر شد و اونها رو تهدید به نابودی کرد
اون قسمت ها واقعا اشک آدم رو درمیاره
شیوه های مبارزه ایتاچی؛
روش مبارزه ایتاچی شاید ترسناکترین روشی است که ما تابحال دیده ایم. او هر جنبه از نینجوتسو (Ninjutsu)(Ninja Arts) – گنجوتسو(Genjutsu)(Illusion Arts) و تایجوتسو(Taijutsu)(مبارزه تن بتن) را کاملا یاد گرفته. روش مبارزه او متشکل از ترکیبی از گنجوتسو های زیادی همراه با حرکات بسیار سریع است که حتی جونین کارکشته ای همچون هاتاکه کاکاشی(Hatake Kakashi) هم بسختی می توانست تشخیص دهد. او ترسناکتر از همه شارینگان ایتاچی است که توانایی حرکت سریع همراه با پیشبینی حرکات دشمن را می دهد و فرم ترسانکتر که مانگکیو شارینگان ، تسوکیومی (Tsukiyomi)( خدای ماه خونین) نام دارد تکنیکی است که مهارش غیر ممکن است. با این تکنیک ایتاچی فرد را در بعد دیگری بدام می اندازد که توانایی انجام هر کاری را در آن بعد دارد و ترسانکترین خصوصیت این تکنیک زمان انجامش است که ۱ ثانیه در دنیای واقعی برابر ۷۲ ساعت در بعد تسوکیومی است. گواه اینکه این تکنیک بسیار قوی است اینکه حتی کاکاشی هم در مجموعه اول در این تکنیک گیر افتاده بود.
همانطور که دیدیم در قسمت های شیپودن هم یک بار ناروتو در تکنیک گاکه بونشین نونجوتسوی ایتاچی گیر افتاد
لازمه اجرای این تکنیک نگاه کردن چشم شارینگان در چشم قربانی بود که ایتاچی نیازی به آن نداشت و فقط با اشاره یک انگشت باعث گیر افتادن ناروتو شد(ناروتو سعی کرد برای اجتناب از این تکنیک ایتاچی توی چشماش نگاه نکنه
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/03/03 02:17 PM، توسط atem.)
|
|
2011/03/03 01:58 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي ماتسوري
ماتسوري يعني " Fastival " . اون يکي از شاکردان مدرسه ي جديد نينجاييشهر شنه . ماتسوري تنها کسي بود که گارا رو به عنوان استادش انتخاب کرد و اون رو " Garra-sensi " صدا ميزد .
ماتسوري بعد از اين که شاهده قتل پدر و مادرش بود از هر نوع سلاح وحشتداشت . بعد از مدتي ماتسوري به وسيله ي Shitenshounin دزيده ميشه . در واقع اونا ميخواستن از ماتسوري به عنوان يک طعمه استفاده کنن تا گارا رو به سمت خودشون بکشن واز چاکراي اهريمن نهفته در گارا براي زنده کردن بنيان گذاره شهر Takumi
( seimei ) استفاده کنن و بعد هم از 5 کشور اصلي ( همون آتش . شن و .... ) انتفام بگيرن .
ماتسوري بعد از آزاد شدنش در يک جا ناروتو رو از يک حمله ي کشنده ي seimei نجات مي ده و متوجه مي شه که سلاح ها فقط براي کشتن نيست . مي شه تزشون برايمحافظت از ديگران هم استفاده کرد و ترس ماتسوري کمي کمتر مي شه . بعد از شکست seimei ماتسوري با گارا و تنماري و کانکورو برميگرده شهر شن ولي قبل از رفتنش از shikamaru مي خواد که به ناروتو بگه که اون تونست چيزي رو که گارا سعي مي کرد به منبفهمونه رو بهم ياد بده !! واين که راه نينجايش رو ادامه ميده وشاگرد گارا مي مونه .
ظهور بعدي ماتسوري در Naruto Shippūden هست . ماتسوري جزو تيميهست که از شهر شن ميان ودنبال گارا مي گردن . شخصيت ماتسوري بعد از بودن با گارا بهطور کلي عوض مي شه و ماتسوري ديگه اون دختره ساکتي که از سلاح مي ترسه نمي مونه !!
|
|
2011/10/01 03:00 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي جيرايا
معني تحتاللفظي اسمش "coming on one's own" هست که شخصيتش رو توصيف مي کنه؛بي سروصدا پيداشمي شه و غيبش مي زنه. همچنين به تفريحات منحرف او اشاره مي کنه. کانجي روي هدبندپيشونيش به معناي oil يا نفت هسنش. اسم ژيرايا به خاطر احترام به کاراکتري با هميناسم از Jiraiya Goketsu Monogatari به معناي داستان ژيراياي شجاع نامگذاري شده. ژيرايا در احضار وزغ هاي بزرگ و جادو هاي وزغي تبحر داره. در اون داستان ژيرايا وسوناده يک زوج ازدواج کرده بودن. تو اونجا اسمش به شکل "児雷也" نوشته مي شه که معنيرعد جوان مي ده که از داستان چيني Kaishi از اسم Garaiya مياد .
سابقهدرکودکي ژيرايا و هم تيمي هاش اروشيمارو و سوناده دانش آموزان هوکاگه ي سوم بودن. اينسه تا به خاطر توانايي هاي نمونشون به اسم سه نينجاي افسانه اي يا Sannin شناخته ميشن و خود ژيرايا به عنوان "Toad Hermit" يا وزغ تنها يا منزوي شناخته مي شه.در سالهايي که با هم توي يک تيم بودن ژيرايا با اروشيمارو روابط خوبي بر قرار کرده بود واونو يه دوست خوب قلمداد مي کرد. وقتي که جونين شد يک تيم رو رهبري مي کرد و سنسيهوکاگه ي چهارم و دو گنين ناشناخته ي ديگه شد. سالها بعد که اروشيمارو به کونوهاخيانت کرد و از دهکده فرار کرد ژيرايا به دنبال اون رفت و سعي کرد که دوستش رو قانعکنه که بر گرده. اروشيمارو قبول نکرد و به ژيرايا حمله کرد و کونوها رو براي هميشهترک کرد. اون سعي مي کرد که براي فرار اروشيمارو دليلي پيدا کنه در نهايت فهميد کهدوستش بر نمي گرده. بعد از اون ژيرايا کونوها رو ترک کرد تا بتونه فعاليت هاياروشيمارو رو دنبال کنه و بعدا تشکيلاتي رو که اروشيمارو عضوش شده بود رو دنبالکرد:آکاتسوکي.
شخصيتعلي رقم اين حقيقتي که اون کونوها رو براي سال ها ترککرده بود, وفاداري به زادگاهش رو ترک نکرد. در طول حمله ي اروشيمارو به کونوها اونبراي حفاظت از کونوها کمک کرد تا نيرو هاي مهاجم به کونوها رو دور کنن. وقتي کهکونوها خودش رو نيازمند يک هوکاگه ي جديد بعد از مرگ ساروتوبي ديد ژيرايا داوطلب شدتا دنبال سوناده بگرده تا اون وارث هوکاگه ي سوم بشه , بعد از اينکه خودش اين کاررو رد کرد. بعد از اينکه سوناده رو پيدا کرد شک کرد که اون مي خواد به اروشيماروکمک کنه و گفت که اگه اون به دهکده خيانت کنه مي کشتش. در نهايت معلوم شد که سونادهبه دهکدش پايبنده, ژيرايا به اون پيوست تا با هم اروشيمارو رو شکست بدن.
ژيرايايه آدم به شدت منحرف و هميشه فضوله, به جاهاي دور مي ره و از تکنيک Transparent Escape استفاده مي کنه تا بدون اينکه گرفته بشه روي زن هاي لخت جاسوسي کنه (يا بهقول خودش تحقيقات)! اون هرگز منحرف بودنشو مخفي نمي کنه و به نظر مياد که بهشافتخار هم ميکنه. همونطور ديده مي شه که اون تو بچه گيش در اين مورد به هوکاگه يسوم مي گه. با وجود اين خوشش نمياد که ناروتو اون رو جلوي بقيه Ero-sennin (Perverted hermit , Erotic hermit , Pervy Sage )صدا کنه.
بعضي وقتا انحرافاتاخلاقي اون عليهش استفاده مي شه و اون جور که ديده مي شه ناروتو اون رو وادار ميکنه تا بهش تعليم بده بعد از يه نمايش ساده از S*e*x*y Technique . بعدا وقتي دو تااز اعضاي آکاتسوکي مي خواستن حواسش رو پرت کنن يه زنو هيپنوتيزم کردن تا مشغولشکنن. وقتي که تلاششون در آغاز نتيجه داده بود, ژيرايا نقششون رو فهميد فقط به خاطراينکه زنها اين طوري علاقشون به اون رو ابراز نمي کنن. يک بار هم فضولي اون مشکلبزرگي رو براش ايجاد کرد؛ وقتي که تو جوونيش سوناده رو ديد مي زده, سوناده دو بازوو شيش تا از دنده هاي اون و بعضي از اعضاي بدنش رو به عنوان تنبيه شکوند.
زمانيبعد از ترک کونوها, ژيرايا نويسنده ي رمان هاي بزرگسالان شد و معروف ترين کارش"Make Out Paradise" کتاب مورد علاقه ي کاکاشي شد. بعد ها ناروتو يکي از کتاب هاي Icha Icha ي ژيرابا رو به طور نا شناس نوشت و کتاب خيلي معروف شد يعني توانايي ناروتو تونوشتن کتاب به اندازه ي ژيراياست يا اينکه توانايي نويسندگي ژيرايا از يه بچه بهترنيست! به نظر مياد شهرت سري هاي Icha Icha پول خوبي در اورده, به طوري که دفترچه يچک اون نشون مي ده اون تقريبا پول داره (ناروتو مي گه که کلي صفر آخرشه). با وجودپولدار بودنش, ژيرايا از گرفتن پول هاي ناروتو و خرج کردنشون براي منافعش و زنهافروگذار نمي کنه.
توانايي هاژيرايا از وقتي که داخل سري پيداش شده ديده نشدهکه با تمام و قدرت بجنگه. وقتي که ايتاچي و کيسامه براي دزديدن ناروتو اومده بودنقبل از اينکه ژيرايا با اون اونها مبارزه کنه فرار کردن. در جايي ديگه بعدا برايمبارزه با اروشيمارو به سوناده پيوست ولي مسمومييتش توسط سوناده باعث شد که نتونهبه خوبي حرکت و مبارزه کنه. جايي که مي تونه چند جوتسوي موثر رو به کار ببره بهخاطر تاثير دارو خيلي موفق نبود. با وجود اين کمبود نمايش توانايي هاي اون, ژيرايااشاره مي کنه که تو زندگيش تا حالا دوبار به حد مرگ رسيده (يه بار وقتي سوناده روديد مي زده و يه بار هم وقتي ناروتو رو درس مي داده.) و اين نشون مي ده که خيليقويه. ايتاچي و کيسامه هم اشاره مي کنن به اين که اگه با اون وارد مبارزه بشن حتمامغلوب خواهند شد حتي اگه با هم مبارزه کنن.
بيشتر جوتسو هايي که تا حالا ديدهشده که اون اجرا کنه بيشتر مربوط به احضار وزغ ها بوده و در اون به درجه اي رسيدهکه مي تونه گامابونتا رو احضار کنه. اون همچنين مي تونه مري يک وزغ آتشين نفس کهتقريبا نابود نشدنيست رو احضار کنه با Toad Mouth Bind . وقتي که جوتسو برايپوشاندن ناحيه به کار برده شد اون مي تونه شکم رو به طور دلخواه براي به دامانداختن نينجاهاي زيادي کنترل کنه.
علاوه بر احضار وزغ ها مي تونه از Earth Release: Swamp of the Underworld استفاده کنه تا يه باتلاق بزرگ رو زير هدف درستکنه که توانايي بلعيدن اون رو داره. همچنين از Fire Release: Great Fireball Technique براي حمله به دشمن استفاده مي کنه. و براي مقاصد تدافعي با استفاده از Needle Guardian موهاي خودش رو تيز مي کنه تا مثل يک حفاظ اون رو بپوشونه و ازحملات دشمن در امان نگه داره.
نشون داده شده که ژيرايا در مورد تکنيک مهر کردناطلاعات بسياري داشته باشه, و از اونها هم زياد استفاده کرده. در اولين ملاقاتش باناروتو اون به سرعت متوجه طلسم روي شکم ناروتو شد و فهميد که اين وسيله اي براينگهداري روباه نه دم درون ناروتوست. به محض اينکه فهميد توانايي طلسم در مخلوط کردنچاکراي ناروتو با روباه توسط يک طلسم ديگه مختل شده (و به سرعت هم متوجه شد که ميتونه کار اروشيمارو باشه) از Five Elements Unseal استفاده کرد تا اونو بر طرف کنه. بعدا از Fire Sealing Method استفاده کرد تا آتش رو درون يک اسکرول کنه, براي آموزشهاي آينده. در طول دو سال هم Subdue Seal رو ساخت تا تاثيرات روباه رو با ناروتو درطول ارتباط کاهش بده.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:01 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي راك لي
راک لي در تيم گاي همراه با ني جي (يا نجي) هيوگا و تن تن مي باشد تکنيک راک لي و گاي شباهت هايي به بروسلي خودمان دارد. راک لي در اوايل تحصيل خود در آکادمي به خاطر ناتوانايي او در استفاده از نينجتسو و گنجتسو (يا جنجتسو) موردتمسخر هم کلاسيانش قرار مي گرفته ولي او هميشه به آنها مي گفته که تاي جتسو ي خويش را قوي خواهد کرد زيرا آرزو دارد نينجاي بزرگي شود و اين آرزو را هم برآورده خواهد کرد. زماني که لي به تيم گاي ميرود،گاي در برآورده کردن آرزوي لي کمک بسياري مي کند و تاي جتسوي او را تا حد بسيار بالايي تمرين مي دهد براي اين که لي ، گاي را به ياد زماني که او هم يک ج نين بوده مياندازد.
لي از زمان وارد شدن به تيم گاي نجي را رقيب خود فرض کرده و هميشه مي خواسته که او را شکست دهد ولي نجي او را رقيب بزرگي براي خود ندانسته و او را تنها يک بازنده فرض ميکرده ولي،لي مي خواسته که به نجي نشان دهد که تمرين زياد ميتواند استعداد را شکست دهد (منظور از استعداد ک کي گن کاي نجي يا همان بيا کوگان مي باشد)
ارتباط لي با گاي باعث شده که لي به يک کپي از گاي تبديل شود و بسياري از عادات ظاهري و باطني گاي را پيدا کند مانند علاقه به تمرين زياد ، ابروهاي کلفت ، لباسهاي يک شکل و...
همان طور که گاي بسياري ازعادت هاي خويش را به گاي انتقال داده بسياري از تکنيکهاي خود بر پايه ي تايجتسو را هم به لي ياد داده . يکي از اين تکنيک ها باز کردن پنج تا از درهاي شاکرا مي باشد که بسياري از نينجا هاي قوي هم قادر به انجام اين کار نمي باشند استفاده از اين تکنيک معمولا ممنوع مي با شد زيرا به فرد استفاده کننده ضرر بسياري مي رساند براي همين لي فقط در مواقع خاص شامل زماني که پاي مرگ و زندگي درميان باشد و براي نجات يک فرد عزيز مي تواند از اين جتسو استفاده کند.
همچنين از ديگر جتسو هاي ممنوعه ي لي تکنيک لو توس است که همانند باز کردن در شاکرا به خود فرد ضررزيادي مي رساند. همچنين لي به پاهاي خود وزنه هايي را وصل کرده که قدرت لگد هاي او را افزايش مي دهد و سرعت او را بالا مي برد در حالي که لي وقتي وزنه ها را از پاي خود جدا مي کند در هنگام دويدن با چشم معمولي قابل رويت نيست.
لي خود را رقيب سازوکه نيز ميداند و در هنگام ثبت نام براي تست چونين (chunin exam) براي اين که ببيند چه قدر قوي شده و توانايي مبارزه با نجي را دارد با سازوکه مي جنگد که در هنگام اين جنگ سازوکه با آنکه با استفاده از شارينگان خود حرکات لي را مي ديده ولي نمي توانسته با سرعتي که لي داشته حملاتش را خنثي شازد در آخر مبارزه لي از تکنيک لو توس استفاده ميکند و در همين هنگام سازوکه تکنيک لي را با شارينگانش بررسي و کپي کرده (که در مسا بقات چونين در مرحله ي دوم و سوم از آن استفاده مي کند)ولي قبل از اين که تکنيک او کامل اجرا شود توسط يک معلم خود که يک لاک پشت است نگه داشته مي شود و معلم اصليش گاي ظاهر شده و اورا تنبيه مي کند (نمي دونم ولي شايد گاي همون لاک پشتس شايد هم گاي با استفاده از جتسوي احضار اين لاک پشت را احضار کرده شايد هم اصلا اين لاک پشته يه نفره ديگست
لي در مرحله ي دوم چونين تست از گارا شکست مي خورد و گارا با استفاده از تکنيک تابوت شني دست و پاي لي را مجروح مي کند ولي لي دوباره با آنکه ذهنش بيهوش شده بوده دوباره پا مي شود و وقتي گارا دوباره سعي مبارزه کردن با او را دارد و شن هاي خود را به سوي لي ميفرستد گاي به مبارزه وارد مي شود و مبارزه را تامام ميکند که اين کار باعث به هم ريختن اعصاب گارا ميشود.
اين مجروحيت لي باعث مي شود که دکتر ا بگويند که او ديگر حق مبارزه ندارد و نبايد ديگر يک نينجا باشد که اين روي روحيه ي گاي و لي تاثير بسيار بدي ميگذارد مخصوصا در مرحله آخر تست چونين که لي متوجه مي شود که ناروتو نجي را شکست داده که لي آرزوي شکست دادن او را داشت و سازوکه با گارا مي جنگد کسي که لي را شکست داده ولي سوناده لي را با استفاده از يکي از تکنيکهاي کابوتو مداوا کرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:02 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي ساي
sai بچه ي يتيمي بود توي سازماني به نام Root بزرگ شد . در اون جا به sai ياد دادن که نبايد احساس داشته باشه وهيچ حس تعلق و وابستگي نسبت به ديگران داشته باشه . ( البته اين رو تقريبا به همه ي نيجا ها مي گن ولي اين جا قوانين سخت گير تره )
sai خيلي قشنگ نقاشي مي کشيد وهمين استعداد نقاشي توجه يکي از اعضا که از sai بزرگتر بوده رو به خودش جلب کرد . sai و اون فرد ارتباط نزديکي باهم پيدا کردن و sai مثل يک برادر بزرگتر به اون نگاه ميکرد . sai از بودن با اون احساس خوشبختي مي کرد و دوست داشت تمام ماموريت ها رو با اون انجام بده . اما متاسفانه برادرش در اثر يک بيماري مي ميره . با مردن اون اميد به زندگي sai هم از بين مي ره و sai دوباره به بي احساس ترين عضو Root تبديل مي شه . به موجودي که تمام عمرش آموزش دبده بود که اون جوري باشه .
هنگام ملحق شدن sai به تيم 7 بي احساس بودنش براش مشکل بزرگي مي شه . sai براي اولين بار سعي مي کنه موقع لبخند زدن طبيعي به نظر برسه ولي هم تيمي هاي جديدش عدم صميميت آشکار اون رو حس مي کردن .
بعد از اين که sai مدت بيشتري با اون ها مي مونه و ارتباط نزديک ناروتو رو با بقيه مي بينه ياد خودش و برادرش مي افته وبه ابن نتيجه مي رسه که چيز هايي که بهش ياد دادن اشتباه ست و شروع مي کنه که سردي خودش رو کنار بزاره . sai سعي مي کنه چيز هايي رو که بهش گفته بودن فراموش کنه و خودش براي زندگيش قانون بزاره . ساکورا و ناروتو و کاکاشي هم با لبخند هاي ناشيانه ي sai ( که خيلي سعي مي کرد طبيعي به نظر بياد ) احساس صميميت بيشتري مي کردن .
توي تلاشي که sai مي کنه تا با ديگران ارتباط برقرار کنه اين عادت رو پيدا کرده بوده که افراد رو با اسم هاي الکي صدا کنه . ( توي يه کتاب خونده بود که اين کار بامزه ست و دوست يابي رو آسون مي کنه )
مثلا به ساکورا مي گفت : " hag " يعني " عجوره , جادوگر پير "
بعد مدتي آدم ها رو با ويژگي هاي خيلي آشکار صدا مي کنه . مثلا به چوجي مگه : " چاقالو "
(خيلي هم براش جالب بوده که هيچ کس واقعيت وجودش رو قبول نداره )
براي همين افراد رو با برعکس اون چيزي که به نظرش مي امد صدا مي کرد . مثلا به Ino ميگفت : خوشکل
sai هميشه سعي مي کرد که مفيد باشه و به همه کمک کنه . مثلا بک بار که دست هاي ناروتو آسيب ديده بود . نمي تونست غذا بخوره بهش غذا ميده .
sai استعداد نقاشي فوق العاده اي داره و همين استعداد برگه برنده ي jutsu هاشه . sai مي تونه روي طومار نقاشي بکشه و به اون زندگي بده و وادار به حرکت کنه . ( اندازه ي اون ها هم دست خودشه )
مثلا پرنده بکشه و با اون پرواز کنه يا با جوهر از خودش کپي درست کنه .
sai همچنين مي تونه کلمات نوشته شده روي طومار رو به حرکت دراره وبراي ارتباط از اونا استفاده کنه .
sai از طرف يکي از افراد ما فوقش به نام Danzo به تيم 7 ملحق مي شه تا ساسوکه رو به konoha برگردونه .
ماموريت اصلي سای اين بوده که ساسوکه رو به عنوان خائن کونوا پيدا کنه اما انگيزه سای بعد از مدتي باعث خوشحالي ساکورا وناروتو ميشه .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:03 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي تماري
تماری بزرگترین فرزند کازهکاگه چهارم و خواهر بزرگتر کانکورو و گارا است. تماری غالبا از بیان صریح آنچه در ذهن دارد نمیهراسد. تماری دختری است که به صلح ارزش میدهد و مخالف جنگ سوناگاکوره و کونوهاگاکورهاست. این ویژگی در بخش دوم داستان جایی که به عنوان واسطهای میان این دو دهکده در امتحانات چونین شرکت میکند دیده میشود. بیشترین قسمتهای مربوط به تماری مربوط به زمانی است که با شیکامارو نارا برخورد میکند. او در ابتدا در مسابقات شونین بعد از شکست تنتن به شیکامارو برخورد میکند و شیکامورو عوض شکست او در حالی که میتواند تماری را شکست دهد بعد از نبرد کوتاهی از مسابقه کنار میکشد. تماری بار دیگر در قسمت برگرداندن ساسوکه به کمک شیکامارو میآید و تایویا را از بین میبرد. شیکامارو نیز این کار او را در قسمتهای پایانی داستان با نجات او از دست یکی از شیتنشونینها جبران میکند.
سرعت تحلیل تماری بسیار بالا است، او در نبرد میتواند استراتژی و نقاط ضعف حریف را پیدا کند. تماری در نبردهای واقعی از بادبزن آهنی بزرگ خود استفاده میکند، او از بادبزن خود استفادههای گوناگونی میکند، تماری میتواند به عنوان یک چماق موقتی از آن استفاده کند و همچنین برای مسافتهای کوتاه آن را مثل یک گلایدر یا کایت به کار میگیرد. اما کار اصلی بادبزن او ایجاد گردبادهای برنده است(カマイタチの術, Kamaitachi no Jutsu, English «Wind Scythe Jutsu») که تندبادهای قابل هدایتی را به طرف حریفش میفرستد و بدن حریف او در اثر این تندبادها خراشهای عمیقی بر میدارد. چون او میتواند این تندبادها را با چاکرای خود هدایت کند، حتی میتواند در مسافتهای بسیار طولانی هم آن را علیه رقبایش به کار بندد. بادبزن او این اجازه را نیز میدهد که تندبادهایی درست کند که حریفش را بی حرکت نگهدارد و در این حین حریفش را به دام اندازد و او را بکشد. تماری همچنین از تکنیک طوفان شن نیز برخوردار است(塵の風の術, Fūsajin no Jutsu English «Sand Storm Jutsu»), که از این طریق کاری میکند که حریفش نتواند سر جایش ثابت بایستد و جایی را ببیند. قدرت گردبادهای تماری حد و اندازهای ندارد و میتواند یک جنگل کامل را از بین ببرد.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:04 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي هيناتا هيوگا
هیوگا هیناتا ؛ دختر بزرگتر شاخه ی اصلی خاندان هیوگا ست. و همین طور وارث خاندان است.
پدرش بیشتر توانایی های اصلی خاندان هیوگا ، مثل روش Gentle Fist ، را به او آموزش داده است ، با اینکه او را بیفایده میداند و او زا زها کرد تا کورنای از او مراقبت کند.
در اوایل پیوستنش به گروه هشت ، به دلیل عدم اعتماد به نفس و بی علاقگی به مبازره ؛ در هر ماموریتی شکست میخورد.
او برای این که بتواند این خصوصیات را در خود تغییر دهد وارد امتحان چونین میشود.
بعد از اینکه از پسر عمویش ، هیوگا نجی شکست میخورد ، تصمیم به تمرین میگیرد تا بتواند قوی تر شود.
و همین تمرین ها باعث بهتر شدن رابطه اش با پدرش میشود و پدرش نیز پیشرفت های او را تشویق میکند.
هیناتا مدت زیادی است که به اوزوماکی ناروتو علاقه مند است.احساسات او به زمان تحصیلشان در آکادمی باز میگردد.
او به دلیل عزم راسخ ، اعتماد به نفس و قدرت ناروتو از او خوشش می آید. تمام خصوصیاتی که خود فکر میکند فاقد آنهاست.
هیناتا هنوز علاقه اش را به ناروتو نمایان نساخته است ، با اینکه بعضی از شخصیت ها از این موضوع آگاهند.
با این حال ناروتو همیشه نسبت به احساسات هیناتا بی توجه است و سرخ شدن و خجالت کشیدن او را به منزله ی عجیب و غریب بودنش میداند.
هیناتا با اینکه خجالتی است ، هیچ وقت در دفاع کردن از ناروتو باز نمیماند.
ناروتو در بهتر شدن رفتار او نقشی کلیدی دارد و خود هیناتا نیز تلاش میکند تا با این کار ناروتو را تحت تاثیر قرار دهد.
تمرین های هیناتا به اختراع حرکت Shugohakke Rokujūyon Shō می انجامد که مخلوطی از تکنیک های قدرتمند خاندان هیوگاست.
با این حرکت او میتواند تیغه هایی از چاکرا بسازد تا بتواند آن را برای دفاع ( البته در محدوده دیدرس ِ چسمس ، بیاکوگان) استفاده کند.و به خاطر سرعت این تیغه ها ، هیناتا میتواند از آنها هم برای دفاع و هم برای حمله استفاده کند.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:05 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي تن تن
تن تن در تیمه گای است هم گروهایش شامل لی و نجی میشود .
او یکی از زرنگ ترین نینجاهای کنوها است .
او اسلحه هايش را در تعدادی طومار با خود حمل میکند ولی در سری دوم ناروتو به جای آن ها از یک طومار بزرگ استفاده میکند.او در بعضی مواقع او کونای ها را مستقیما از طومارش به بیرون پرتاب میکند. او همچنین از نخ هایی برای کنترل و هدایت سلاح هایش استفاده میکند اگر چه این تکنیک در برابر حریف هایی که از تکنیک ها و حملات وزش باد استفاده میکنند بی فایده است همان طوری که در جنگ کوتاه میان او و تماری در امتحانات چونین دیده شد. در آن جنگ تماری بدون حرکت کردن توانست تن تن را شکست دهد .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:06 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
بيوگرافي كيبا اينوزوكا
او با هیناتا و شینو هم گروهی است. وقتی که او بچه بود پدر و مادرش او را ترک کردند.
او در بچگی با آکامارو آشنا شد،او دیگر تنها همراهش آکامارو بود آن ها مثل دو تا چیز بودند که به هم پیوند خورده بودند. کیبا به دلیل این که تمام عمرش را با آکامارو بود برخی از صفات سگ را پیدا کرده مثل حس بویایی بسیار قوی یا ناخن های تیزش،او متوجه رشد آکامارو نمی شود و او بیشتر جتسو هایش را با آکامارو انجام می دهد.کیبا عاشق هیناتا است ولی هیناتا همان طور که خودتان می دانید عاشق ناروتو است،کیبا در ابتدا از شینو خوشش نمی آمد ولی به مرور زمان به اشتباه خودش پی برد و با شینو دوست شد.
اخلاق: کمی مغرور است و دوست دارد که دستور دهد اما حاضر است جانش را برای هم گروهی هایش به خطر بیاندازد .
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2011/10/01 03:07 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مشخصات: دانزو شاگرد هوکاگه دوم و رئیس گروه آنبو و مدتی به عنوان هوکاگه ششم بود.
عنصر مورد استفادش عنصر باد. همچنین dna هوکاگه اول و 10 تا شارینگان در دستش داشت و چشم راست قدرتمند اوچیها سیشویی که گنجتسوی قدرتمندی داشت به جای چشم راستش.
تکنیک : تکنیک مورد استفادش بمب خلع بود که می تونست اونو به شکل های متفاوتی ، مثل : گلوله ، موج ، موشک وپروانه هواپیما در بیاره ، همچنین می تونست فن ایزانگی یکی از فن های ممنوعه ی اوچیها رو اجراکنه با این حقیقت رو به خیال تبدیل می شد و تکنیک احضار : هیولایه ماکابوئو که هیولای کابوسها رو می خورد احضار کنه این هیولا پاهای شیر وسر فیل وبدن ببر رو داشت.
توضیحات : همیشه آرزو داشت ، هوکاگه بشه که یکبار برای جنگ هوکاگه سوم شدن از ساراتوبی هیروزن شکست خورد ، قبیله های که قصد خیانت داشتن به فرمان او قتل عام میشدن مثل قبیله اوچیها، با کمک اروچیمارو تونست شارینگان و dna هوکاگه اول رو بدست بیاره ، بعد از به کما رفتن سوناده هوکاگه پنجم مدتی به عنوان هوکاگه ششم انتخاب شد و در جلسه پنج کاگه شرکت کرد، دانزو آدمی جاه طلب بود.
|
|
2011/10/01 03:21 PM |
|
yahiko
ارسالها: 3,703
تاریخ عضویت: Aug 2011
|
RE: بیوگرافی کاراکتر های ناروتو
HATAKE SAKUMO
اولین باری که ازش صحبت شد: در مانگا قسمت 240
اولین باری که در انیمه ازش صحبت شد : قسمت 11 ناروتوشیپودن
رانک : جونین
محل سکونت : دهکده پنهان برگ
مشخصه : همه به اسم دندان سفید میشناسن)نیش سفید)
نسبت فامیلی : پدر کاکاشی هاتاکه
معنی اسم : sa = میدان اخلاقی خشک -kumo ابری
ساکومو هاتاکه پدر کاکاشی هاتاکه و در خدمت دهکده برگ بود. کونوها به او هم مثل اسطوره های سنین احترام میگذاشتن او گذشته تلخی برای پسرش به ارث گذاشته زمانی که کاکاشی و ساکومو اوقاتشون تلخ میشه کج خلقی میکنن چاکرای سفید مانند تیغه از بدن شان خارج میشه.
در زمان پیشین جنگی بین دهکده شن ودهکده برگ در گرفت که گفته میشه ساکومو پسر اسطوره بزرگ دهکده شن چیوو ی ساما روکشته(پدر و مادر ساسوری شن قرمز)... در قسمت ناروتو شیپودن دیدیم شباهت زیاد کاکاشی به پدرش باعث شد که چیووی سامافکر کنه دندان سفید برگشته و خواست به کاکاشی حمله کنه ولی ناروتو عکس العمل نشون داد و.......
در زمان گذشته حدودا 19 سال پیش قبل از اینکه داستان ناروتو شروع بشه ساکومو دچار دودلی شده بود نجات دادن هم گروهیش یا به اتمام رساندن ماموریت . خوب او تصمیم گرفت بر خلاف قوانین دهکده دوستان خود را نجات بده و ساکومو به خاطره اینکه دوستان خود را نجات داده بود ولی باعث شده بود دهکده ویران بشه به شدت مورد اهانت قرار گرفت و توهین های زیادی به قلب و روح او وارد شد و جسم و ذهن او ضعیف و ناتوان شد و تصمیم گرفت خودکشی کنه و پسرش کاکاشی به خاطره این حادثه شدیدا از قانون نظم پیروی میکرد ولی بخاطره عکس العملی که اوبیتو انجام داده بود و پدر کاکاشی ساکومو را قهرمان صدا کرد کاکاشی با دیدجدیدی به پدرش فکر کرد....
|
|
2011/10/01 03:22 PM |
|