ايفاي نقش در انيمه ي عاشقان شيطاني

[!Miss Elsa]

(اونو میگیرم و روی تخت میزارم کنارش میشینم) اره منم خیلی گیجم.......

[husa008]

لایتو(یکم چهرش میگیره):شمارو باهم تنها میزارم
(و داشت میرفت بیرون)

[youi]

اياتو نمي خوام بخوابم من خوبم (به سختي رو تخت نشستم چشمام رو از درد رو هم فشار دادم)
اياتو واقعا به نظرم اگه بميرم راحت مي شم من از اول زندگيم سختي كشيدم ديگه طاقت سختي كشيدن رو ندارم ندارم..
(مادرم حرفامون رو مي شنيد)

[youi]

لاي..تو صبر كن نرو مي خوام تو هم كمكم كني(به سختي حرف مي زدم)

[!Miss Elsa]

(دست به سینه نشسته بودم) مرگ پایان سختی نمیتونه باشه........فقط تا وقتی که ماه کامل بشه دووم بیار همه چی حل میشه....
 

[husa008]

لایتو دم در بود که برگشت:مطمئنی به کمک من احتیاج داری؟!

[youi]

بله لايتو پيشم بمون.....
(صداي پاي مادرم رو شنيدم از مادرم مي ترسدم چشمام رو بستم تا نبينمش چون مي دونستم مياد دوباره اشكام اومد)

[ali#_#]

منم می تونم کمک کنم ولی فقط صدام بود

[husa008]

لایتو:اگه شر مادرتو از سرت کم کنیم،تو هم قول میدی تمام تلاشتو واس سلامتی کاملت کنی؟

[!Miss Elsa]

(اخم میکنم) چش...خفه شو لایتو تا وقتی که ماه کامل بشه باید جفتشون زنده بمونن

---

رزالینمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهقهقه میزنم) نمیزارم نمیزارم قبل اینکه ماه کامل شه یویی رو بیهوش خواهم کرد....یویی اینا به نفعتو نیست به حرفم گوش کن...