ايفاي نقش در انيمه ي عاشقان شيطاني

[youi]

بچه ها لطفا ايفا رو متوقف كنيد تا بيام

[youi]

نقل قول: خلاصه
من حالم بد شد و كوردليا از بدن من استفاده كرد تا بياد ميان ما و سوبارو هم گفته هيچ شانسي جز كشتنم نيست براي زنده موندم(همون يويي)
حالم خيلي بد مي شه وقتي كوردليا مي خواد بياد و من گفتم بكشنم ولي سوبارو اولش گفت اين جوري دودستي خودت رو تقديم كوردليا مي كني ولي بعد گفت تنها راه نجات يويي كشتن اونه...... 

[youi]

در نقش كوردليا
(كوردليا يه خنده شيطاني كرد)فكر كرديد با كشتن يوي مي تونيد از شر من خلاص بشيد؟سخت در اشتباه هستيد...
(بلند شد و رفت نزديك سوبارو و دستش رو دور كمر سوبارو حلقه كرد)تو واقعا از اين دختر خوشت مياد پس مي توني الان خيلي راحت به خواسته هات برسي با كمك من الان يويي هيچ حسي نداره مي فهمي كه چي مي گم؟

[ali#_#]

(یویی گرفتم چسبوندم دم دیوار)هی خ..واهش میکنم... مثل ا..ولت شو نمیخوا..م بک..شمت(سرفه سرفه هنوز گلوم درد بود)

[youi]

كوردلي
(با همون لبخند شيطاني)تو با كشتن يويي به اون صدمه مي زني نه من من هيچ وقت از پيشتون نمي رم سوبارو خب زود باش مگه از يويي خوشت نمياد؟؟؟

[ali#_#]

(ولش کردم داشتم فکر میکردم که...)

[youi]

كوردليا
چيه؟هنوز نظرت عوض نشده؟با وجود من اين دختر مي تونه براي تو بشه خودتم خوب مي دوني...

[ali#_#]

(سرفه کردم)گفتم : مطمعن..ی اون هی..چی ..یادش نمیاد؟(گلوم درد بود)

[youi]

كوردليا..
خب ببين يه راهي هست تو وقتي من در بدن اين دختر هستم با يويي ازدواج كن اون وقت تحت هر شرايطي يويي براي تو مي شه اين طور فكر نمي كني..يويي عاشق لايتو هست و براي رسيدن به يويي اين تنها راحت هست..سوبارو

[ali#_#]

گفتم: نه نمیخواد فقط الان.. یه گاز م..یزنم(از تشنگی داشتم دیونه میشدم)